تبیین جامعه شناختی نگرشها و ادراک خطر سیلاب از طریق واکاوی نظام معنایی سیل زدگان استان خوزستان: یک پژوهش ترکیبی
محورهای موضوعی : برگرفته از پایان نامهحسین ملتفت 1 , مرضیه شهریاری 2
1 - استادیارگروه علوم اجتماعی، دانشکده اقتصادو علوم اجتماعی، دانشگاه شهیدچمران اهواز، اهواز، ایران
2 - استادیارگروه علوم اجتماعی، دانشکده اقتصادو علوم اجتماعی، دانشگاه شهیدچمران اهواز، اهواز، ایران
کلید واژه: استان خوزستان, مدیریت ناکارآمد, عدم تاب آوری, شوک های محیط زندگی, ادراک خطر سیل,
چکیده مقاله :
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی نگرشها و ادراک خطر سیلاب از طریق واکاوی نظام معنایی سیل زدگان در استان خوزستان انجام شده است. روش: در مرحلۀ کیفی پژوهش از روش نظریۀ زمینهای (رویکرد سیستماتیک) استفاده شد. جامعۀ مطالعهشده، خانوادههای سیل زدگان استان خوزستان است. دادههای این پژوهش از طریق مصاحبة عمیق و نمونهگیری هدفمند- نظری با 25 نفر از ذینفعان مرتبط با سیلاب، گردآوری شده و برای تحلیل دادهها از پنج مرحلة کدگذاری باز و تشخیص مفاهیم، توسعة مفاهیم درجهت ابعاد و ویژگیها، تحلیل دادهها برای زمینه و واردکردن فرایند به تحلیل و یکپارچه سازی مقولات استفاده شد. در بخش کمی با توجه به قضایای منتج از بخش کیفی، پرسش نامهای تنظیم و در اختیار 484 نفر از شهروندان مناطق سیلزده قرار گرفت. در بخش کیفی بعد از کدگذاری، هفت مقولة اصلی از دادهها پدیدار شد. یافته ها: مدل ظهوریافته شامل سه بعد شرایط، کنش- تعاملها و پیامدهاست. بعد«شرایط» شامل ضعف نهادهای دولتی و غیردولتی در خدمات رسانی، ضعف مدیریت بحران در خدماترسانی و ... به عنوان شرایط علی؛ شوکهای محیط زندگی، آسیب پذیری اقتصادی خانواده، عملکرد ضعیف سازمانهای دولتی و غیردولتی در ارایه آموزشهای ایمنی- بهداشتی، بعد «کنش-تعامل»، شامل بازخورد سیل زدگان، عدم دانش و آگاهی در خصوص سیلاب، ادراک خطر سیل، دستپاچگی اهالی روستا و .. بعد از بین رفتن سرمایه اجتماعی (مردم نسبت به مسئولین)، خسارت به اموال، فقیرتر شدن افراد است که حول یک مقولة هسته به نام «تبعات اجتماعی- اقتصادی سیلاب» شکل گرفتهاند. همچنین در بخش کمی براساس نتایج حاصل از یافتههای توصیفی در بخش کمی در سیلاب اخیر وضعیت سرمایه اجتماعی در ابعاد اعتماد و همبستگی اجتماعی قابل تحلیل می باشد.
The present study aimed to explain the sociology of attitudes and perception of flood risk by analyzing the semantic system of flood victims in Khuzestan province. In the qualitative stage of the research, the method of contextual theory (systematic approach) was used. The studied population is the families of flood victims in Khuzestan province. The data of this study were collected through in-depth interviews and purposive-theoretical sampling with 25 flood-related stakeholders, and to analyze the data from five stages of open coding and concept recognition, concept development in terms of dimensions and features, Data analysis was used to context and introduce the process into the analysis and integration of categories. After coding, seven main categories of data emerged. The emerging model includes three dimensions: conditions, actions, interactions, and consequences. The "conditions" include weakness of governmental and non-governmental institutions in providing services, weak crisis management in providing services, lack of information by governmental and non-governmental organizations as causal conditions; Environmental shocks, family economic vulnerability, poor performance of governmental and non-governmental organizations in providing safety and health education, "action-interaction" dimension, including flood victims feedback, lack of knowledge and awareness about floods, flood risk perception, Village confusion, lack of security, dimension of "human consequences", including increasing the interaction of local officials and trustees