بررسی فراوانی انگل های تریکوسترونژیلیده دردستگاه گوارش دام های ذبح شده درکشتارگاه سنندج
محورهای موضوعی : پژوهش های بالینی دام های بزرگمحمدزاهد خالدیان 1 , محمد فلاح 2 , قاسم زمینی 3 , محمد متینی 4
1 - گروه انگل شناسی، دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی همدان
2 - گروه انگل شناسی و قارچ شناسی، دانشکده پزشکی ، دانشگاه علوم پزشکی همدان
3 - گروه انگل شناسی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کردستان
4 - گروه انگل شناسی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی همدان
کلید واژه: ایران, نشخوارکنندگان, تریکوسترونژیلیده, کشتارگاه سنندج,
چکیده مقاله :
زمینه و هدفتریکوسترونژیلیدها در ایجاد خسارت های اقتصادی در دام و مشکلات بهداشتی در انسان نقش قابل توجهی دارند. بدلیل لزوم اطلاع از آخرین وضعیت آلودگی نشخوارکنندگان اهلی، برای برنامه ریزی مناسب در جهت کنترل آنها، این مطالعه انجام شد. مواد و روش هابطور تصادفی 334 روده و شیردان دام های ذبح شده در کشتارگاه سنندج خریداری شد. نمونه ها در فرمالین 10 درصد قرارداده شدند و در آزمایشگاه انگل شناسی دانشکده پزشکی سنندج بررسی شدند. نماتودها با استفاده از کلیدهای مناسب شناسایی شدند. نتایج برحسب نوع دام، جنس، محل جغرافیایی پرورش و ... ثبت شد. نتایج 178نمونه گوسفند، 93نمونه بز و 63 نمونه گاو جمع آوری شد. شیوع آلودگی روده 31/18 درصد، شیردان 69/81 درصد و آلودگی کلی انگلی 95/20 درصد بود. درصد آلودگی در گوسفندان 72/50 درصد ، در بزها 49/14درصد و در گاوها 89/2 درصد بود. از دو نمونه (6/0درصد) تریکوسترونژیلوس جدا شدکه اکثرا ماده بودند و گونه جدا شده لونژیسپیکولاریس بود. بیشترین درصد کرمهای جداشده، اوسترتاژیا اوسترتاژی بود( 18/22درصد). بیشترین موارد آلودگی در روده، نماتودیروس آبنورمالیس (28/14درصد) و در شیردان استرتاژیا سیرکومسینکتا57/18درصد بود. اکثر آلودگی ها از دام های پرورش یافته در منطقه کامیاران و دیواندره و گوسفند ماده بود. نتیجه گیری با آنکه آلودگی به تریکوسترونژیلوس در دهه های اخیر کاهش یافته اما آلودگی به سایر تریکوسترونژیلیدها در دام های مورد مطالعه شیوع نسبتا بالایی دارد. با توجه به خسارات اقتصادی به دام ها و نقش احتمالی این انگل ها در انتقال آلودگی به انسان باید اقدامات کنترلی و درمانی مناسب صورت گیرد.
Background and PurposeTrichostrongylid helminths play a significant role in economic loss in livestock and human health. Due to the need to knowledge of the latest status of helminth infection of domestic ruminants, for proper planning to prevention and control, this study was conducted to determine of Trichostrongylidae helminths. Materials and MethodsA total of 334 intestines and abomasums purchased from slaughterhouse of Sanadaj, Kurdestan. The samples were placed in 10% formalin separately and examined in the Parasitology Laboratory of Sanandaj and Hamadan Medical School. All nematodes identified using the appropriate keys. The results were recorded in a form along with information such as livestock type, sex, farming location. ResultsTotally, 178 sheep samples (53.29%), 93 goat samples (27.85%) and 63 cattle samples (18.86%) were studied. The prevalence of intestine infection was 18.31% and abomasum was 81.69% and the overall infection in this study was 20.95%. Only two samples (0.6%) of Trichostrongylus sp. were isolated, most of them were female. The most isolated species was T. longispiculis. The highest percentage of isolated worms was Ostertagia ostertagi (22.18%). Most cases of intestinal nematode were Nematodirus abnormalis (14.28%) and in abomasum O. circumcicta (18.57%).ConclusionAlthough Trichostrongylus infection has decreased in recent years; a 0.6% prevalence were found in present study. However, infection with other Trichostronegilids in the studied animals has a relatively high prevalence. Due to the economic loss in livestock and the possible role of these parasites in transmitting to humans, appropriate control and treatment measures should be taken.
_||_
به نام خدا
بررسی فراوانی انگل های تریکوسترونژیلیده دردستگاه گوارش دام های ذبح شده درکشتارگاه سنندج
چکیده
زمینه و هدف
تریکوسترونژیلیدها در ایجاد خسارت های اقتصادی در دام و مشکلات بهداشتی در انسان نقش قابل توجهی دارند. بدلیل لزوم اطلاع از آخرین وضعیت آلودگی نشخوارکنندگان اهلی، برای برنامه ریزی مناسب در جهت کنترل آنها، این مطالعه انجام شد.
مواد و روش ها
بطور تصادفی 334 روده و شیردان دام های ذبح شده در کشتارگاه سنندج خریداری شد. نمونه ها در فرمالین 10 درصد قرارداده شدند و در آزمایشگاه انگل شناسی دانشکده پزشکی سنندج بررسی شدند. نماتودها با استفاده از کلیدهای مناسب شناسایی شدند. نتایج برحسب نوع دام، جنس، محل جغرافیایی پرورش و ... ثبت شد.
نتایج
178نمونه گوسفند، 93نمونه بز و 63 نمونه گاو جمع آوری شد. شیوع آلودگی روده 31/18 درصد، شیردان 69/81 درصد و آلودگی کلی انگلی 95/20 درصد بود. درصد آلودگی در گوسفندان 72/50 درصد ، در بزها 49/14درصد و در گاوها 89/2 درصد بود. از دو نمونه (6/0درصد) تریکوسترونژیلوس جدا شدکه اکثرا ماده بودند و گونه جدا شده لونژیسپیکولاریس بود. بیشترین درصد کرمهای جداشده، اوسترتاژیا اوسترتاژی بود( 18/22درصد). بیشترین موارد آلودگی در روده، نماتودیروس آبنورمالیس (28/14درصد) و در شیردان استرتاژیا سیرکومسینکتا57/18 مارشالاجیا مارشالی(56/43درصد) بود. اکثر آلودگی ها از دام های پرورش یافته در منطقه کامیاران و دیواندره و گوسفند ماده بود.
نتیجه گیری
با آنکه آلودگی به تریکوسترونژیلوس در دهه های اخیر کاهش یافته اما آلودگی به سایر تریکوسترونژیلیدها در دام های مورد مطالعه شیوع نسبتا بالایی دارد. با توجه به خسارات اقتصادی به دام ها و نقش احتمالی این انگل ها در انتقال آلودگی به انسان باید اقدامات کنترلی و درمانی مناسب صورت گیرد.
واژگان کلیدی: تریکوسترونژیلیده، نشخوارکنندگان، ایران، کشتارگاه سنندج
مقدمه
انگل های روده ای دام ها به دلیل سهولت برقراری چرخه و شیوع بالا اهمیت زیادی دارند. در بین آنها نماتودها به دلیل تنوع زیاد، محل استقرار، شیوع قابل توجه از بقیه متمایزتر هستند. انگل های خانواده تریکوسترونژیلیده انتشار جهانی دارند. این انگل ها همانند سایر نماتودهای روده ای با آلوده کردن نشخوارکنندگان در سراسر جهان(Sharma et al, Dey et al, 2020, 2020 ( و همچنین ایران (Moghaddar and Afrahi, 2008) خسارات قابل توجهی به تولیدات دامی وارد کرده و برخی به علت پتانسیل انتقال آلودگی به انسان اهمیت بهداشتی قابل ملاحظه ای دارند(Padula, 2011 ؛Pestehchian et al, 2014). این کرم ها اکثرا در شیردان و روده باریک نشخوارکنندگان اهلی و وحشی ساکن هستند. چون این اندام ها نقش زیادی در هضم و جذب مواد غذایی حیوان ایفا می کنند از این رو ایجاد خسارات اقتصادی از این طریق قابل توجه است. مهم ترین انگل های این خانواده جنس های تریکوسترونژیلوس ش، استرتاژیا، نماتودیروس، مارشالاژیا، همونکوس و کوپریا میباشند(Nabavi et al, 2014 ، اسلامی، 1387). شیوع آلودگی به تریکوسترونژیلوس، که یک نماتود مهم زئونوز است، در دام های ایران از 58-22 درصد گزارش شده است(Naem and Gorgani, 2011 ، حسین زاده، 1395). در گزارش های مختلف در کشور آلودگی گوسفندان و بزها به گونه های مختلف تریکوسترونژیلوس بیش از 6 گونه گزارش شده است(اسلامی ، 1387).
خسارات اقتصادی ناشی از این نماتودها در دام ها که منجر به کاهش تولید گوشت، شیر و پشم می شود( اسلامی و همکاران ، 1382) از یک طرف و احتمال انتقال برخی از این انگل ها از دام به انسان های درگیر در کار دامپروری و کشاورزی از طرف دیگر(مشگی و همکاران، 1385)، اهمیت موضوع بیماری های کرمی زئونوز را دو چندان می کند که تریکوسترونژیلوس در زمره آنها است.
برای جلوگیری از انتشار کرم ها در جمعیت دامی و به تبع آن پیشگیری از آلوده شدن اتفاقی انسان به صورت مستقیم و غیر مستقیم، شناسایی شرایط رشد و تکثیر کرم ها لازم و ضروری است (Bailey et al 2009, Souza et al, 2013 ). این شرایط محیطی و اکولوژیکی برای رشد و نمو مراحل لاروی و بالغ کرم ها، درنقاط مختلف کشور متفاوت می باشد. لذا با توجه به شرایط آب و هوایی استان کردستان و شغل درصد بالایی ازاکثریت مردم این منطقه که کشاورزی و دامداری است، این مطالعه با هدف تعیین میزان آلودگی به این کرم ها در این استان انجام گردید.
مواد و روش ها
این تحقیق به روش توصیفی انجام شد. پس از هماهنگی و مراجعه به کشتارگاه سنندج، تعداد 334 دست روده و شیردان از دام های ذبح شده در کشتارگاه سنندج خریداری گردید. نمونه های شیردان و روده جدا شده در فرمالین 10 درصد قرارداده شدند تا در آزمایشگاه انگل شناسی دانشکده پزشکی سنندج از نظر وجود نماتودهای خانواده تریکوسترونژیلیده بررسی شوند. روش کار طبق منابع به این صورت بود که هر شیردان و روده بطور جداگانه در تشت یا لگنی که در اختیار بود باز می شد؛ یعنی روده برش داده شده و پس از بررسی ماکروسکوپی سطح روده، با پشت قیچی جهت پاکسازی کرمهای احتمالا چسپیده به بافت در داخل تشت استیل یا لگن آبی رنگ تمیز می شد و زیر شیر آب مخاط داخل تشت، شستشو داده شده و سپس از الک نمره 40 عبور داده می شد و در نهایت با شستشوی الک به صورت وارونه روی در یک تشت استیل یا لگن خالی نامبرده مربوطه ، کار پاک سازی بافت روده و یا شیردان به اتمام می رسید. سپس این مواد جمع آوری شده درون پلیت های شیشه ای ریخته شده و بر روی صفحه سیاهی گذاشته می شد و ابتدا با چشم و سپس به کمک یک ذره بین دستی کلیه کرم ها جمع آوری شده درون شیشه های حاوی الکل 70 و گلیسیرین (به نسبت 5درصد گلیسرین و 95درصد الکل 70) قرار داده می شد(اسلامی، 1397).
پس از شستشوی همه روده ها و شیردان ها، کرم های هر عضو شمارش و به تفکیک نر و ماده ثبت می شد و سپس به شناسایی آنها اقدام می شد. برای شناسایی کرم های هر نمونه روده یا شیردان، آنها در بر روی لام داخل لاکتو فنل قرار داده می شد(اسلامی، 1387) و پس از شفاف شدن در زیر میکروسکپ به کمک کلیدهای موجود (اسلامی، 1387) شناسایی و همراه با شهرستان محل پرورش دام در استان، در فرم مربوطه ثبت می شد.
نتایج
در این مطالعه، از 334 نمونه بررسی شده، 178نمونه گوسفند (29/53 درصد) ، 93نمونه بز (84/27 درصد ) و 63 نمونه گاو (86/18 درصد ) بود. درصد آلودگی کلی انگلی، 95/20 بود. شیوع کلی آلودگی انگلی روده دامها 31/18 درصد و شیوع آلودگی شیردان 69/81 درصد بود. در گوسفندان درصد آلودگی انگلی روده 81/81 درصد و شیردان37/52 درصد بود. همچنین در بزها میزان آلودگی روده 94/10 درصد و شیردان 06/47 درصد بود. در گاوها آلودگی روده 14/7 درصد بود. بیشترین آلودگی انگلی در این مطالعه، مربوط به مارشالاژیا مارشالی با شیوع 72/34درصد و کمترین شیوع انگلی مربوط به گونه همونکوس کونتورتوس، نماتودیروس ئوآراتیانوس و استرتاژیا تریفورکاتا با 12/0 درصد تعیین شد. شیوع تریکوسترونژیلوس در این مطالعه 13/1% تعیین شد. جدول 1 توزیع فراوانی آلودگی دام های مورد مطالعه به کرمهای انگلی را نشان میدهد. بیشتر آلودگی ها از دامهای پرورش یافته شهرستان کامیاران بود. نسبت آلودگی در گوسفندان72/50 بالاتر از بزها و گاوها است. در بین نماتودهای مختلف، بیشترین شیوع آلودگی مربوط به مارشالاژیا مارشالی با 72/34 درصد بود که اکثرا از گوسفندان دیواندره و سپس کامیاران جدا شد. بیشترین و کمترین شیوع انگلی مربوط به شیردان بود. بیشترین شیوع انگلی مربوط به گونه مارشالاژیا مارشالی با 72/34 درصد میاشد.این نتیجه منطبق بر نتایج به دست آمده در مطالعات اسلامی،چاله چاله،اطمینان راد(4،7،14) می باشد. شیوع آلودگی برحسب گونه های کرم، نوع دام، عضو آلوده و شهرستان محل پرورش دام در جدول های 2 تا 5 آمده است. لازم به ذکر است علاوه بر نماتودهای خانواده تریکوسترونژیلیده، به برخی نماتودهای دیگر جدا شده نیز مثل استرونژیلوئیدس، پارابرونما و توکسوکارا در این جدول ها اشاره شده است.
جدول1-توزیع فراوانی نمونه های آلوده و شیوع انگلی در نمونه های آلوده به تفکیک جنس و گونه انگل
جنس | شیوع آلودگی در کل نمونه ها | درصد آلودگی در موارد مثبت | درصدآلودگی روده | درصد آلودگی شیردان |
اوسترتاژیا اوسترتاژی | 85/22 | 37/25 | 28/14 | 57/28 |
اوسترتاژیا سیرکومسینکتا | 57/18 | 18/18 | 0 | 95/30 |
نماتودیروس آبنورمالیس | 14/17 | 93/5 | 71/35 | 76/4 |
مارشالاژیا مارشالی | 57/8 | 72/34 | 0 | 28/14 |
نماتودیروس آنتی کاپره | 71/5 | 64/1 | 28/14 | 0 |
استرونژیلوئیدس پاپیلوزوس | 28/4 | 41/4 | 14/7 | 38/2 |
نماتودیروس فیلیکولیس | 28/4 | 27/2 | 14/7 | 38/2 |
اوسترتاژیا اوکسی دنتالیس | 28/4 | 0.37 | 0 | 14/7 |
پارابرونما اسکریابینی | 85/2 | 27/2 | 0 | 76/4 |
نماتودیروس هلوه تیانوس | 85/2 | 1/1 | 14/7 | 0 |
تریکوسترونژیلوس | 85/2 | 13/1 | 14/7 | 0 |
نماتودیروس ئوراتیانوس | 42/1 | 0.12 | 57/3 | 0 |
اوسترتاژیا تریفورکاتا | 42/1 | 0.12 | 0 | 38/2 |
توکسوکارا ویتولوروم | 42/1 | 76/1 | 57/3 | 0 |
همونکوس | 42/1 | 0.12 | 0 | 38/2 |
در روده بیشترین شیوع شدت آلودگی انگلی مربوط به نماتودیروس آبنورمالیس بود(جدول2) ودر شیردان بیشترین شیوع شدت آلودگی انگلی مربوط به مارشالاژیا مارشالی بود(جدول3)
جدول2- شدت آلودگی انگلی روده به تفکیک جنس و گونه انگل
جنس وگونه انگل |
|
نماتودیروس آبنورمالیس | 43 کرم(45/29 )درصد(29-2) |
اوسترتاژیا اوسترتاژی | 5 کرم( 42/3)درصد(2-1) |
نماتودیروس آنتی کاپره | 13کرم( 9/8 ) درصد(8-1) |
استرونژیلوئیدس پاپیلوزوس | 34کرم( 28/23)درصد(30-1) |
نماتودیروس فیلیکولیس | 18کرم(32/12)درصد(11-7) |
نماتودیروس هلوه تیانوس | 8 کرم(47/5 )درصد(8-0) |
گونه های تریکوسترونژیلوس | 9کرم(16/6 )درصد(7-1) |
توکسوکارا ویتولوروم | 14کرم(51 /9 )درصد(14-0) |
جنس و گونه انگل | شیوع کرمی در شیردان(حداقل – حداکثر) |
اوسترتاژیا سیرکومسینکتاتا | 144کرم(29/22)درصد(86-1) |
اوسترتاژیا اوسترتاژی | 196کرم(34/30)درصد(81-1) |
مارشالاژیا مارشالی | 275کرم(56/42)درصد(275-1) |
اوسترتاژیا اوکسی دنتالیس | 3کرم(0.46)درصد(1-0) |
نماتودیروس آبنورمالیس | 4کرم(0.61)درصد(2-0) |
پارابرونما اسکریابینی | 18کرم(78/2)درصد(17-1) |
نماتودیروس فیلیکولیس | 4کرم(0.61)درصد(4-0) |
اوسترتاژیا تریفورکاتا | 1کرم(0.15)درصد(1-0) |
همونکوس | 1کرم(0.15)درصد(1-0) |
جدول 3- آلودگی به نماتودها در شیردان دام های بررسی شده
بیشترین آلودگی مربوط به گوسفندان ماده کامیاران بود. میزان آلودگی در حیوانات ذبح شده متعلق به شهرستان های استان درجدول4و5 خلاصه شده است.
جدول 4-جنس و گونه انگل غالب در نمونه های آلوده روده به تفکیک شهرستان و نوع و جنس دام
شهرستان | فراوانی نمونه های گرفته شده (درصد) | فراوانی نمونه های مثبت (درصد) | شیوع انگلی روده | گونه غالب | دام غالب |
کامیاران | 49/31 درصد 57 نمونه از 181 نمونه روده | 42/46درصد 13 نمونه از 28 نمونه مثبت روده | 93/57درصد 84 کرم از145 کرم | نماتودیروس آبنورمالیس | گوسفند ماده |
دیواندره | 14/33درصد 60 نمونه | 50درصد 14 نمونه از 28 نمونه | 37/41درصد 60 کرم | نماتودیروس آبنورمالیس | گوسفند ماده |
دهگلان | 72/28 52 نمونه | 57/3 ا نمونه | 0.68 1 نماتود | استرونژیلوئیدس پاپیلوزوس | گوسفند ماده |
بیجار | 52/5 10 نمونه | 0 | - | - | - |
سنندج | 1/1 2 نمونه | - | - | - | - |
جدول 5-جنس و گونه انگل غالب در نمونه های آلوده شیردان به تفکیک شهرستان و نوع و جنس دام
شهرستان | فراوانی نمونه های گرفته شده (درصد) | فراوانی نمونه های مثبت (درصد) | شیوع انگلیشیردان (درصد) | گونه غالب | دام غالب |
کامیاران | 52/40 62 نمونه از 153 نمونه شیردان | 38/52 22نمونه از 42 نمونه مثبت | 40/20 درصد 132 کرم از 647 کرم | اوسترتاژیا اوسترتاژی | گوسفند ماده |
دیواندره | 90/37 58نمونه | 85/42 18 نمونه | 27/77 درصد 500 کرم | مارشالاژیا مارشالی | بز نر |
دهگلان | 64/17 27 نمونه | 76/4 2 نمونه | 31/2 درصد 15 کرم | اوسترتاژیا سیرکومسینکتا | گوسفند ماده |
سنندج | 92/3 درصد 6 نمونه از 153 | - | - | - |
|
بحث و نتیجه گیری
نتایج این مطالعه نشان می دهد که آلودگی به کرم های تریکوسترونژیلید در گوسفندان بیشتر از بزها و گاوها و آلودگی گوسفندان ماده بیشتر از نرها بود. آلودگی در کامیاران بیشتر از شهرستان های دیگر استان؛ آلودگی شیردان بیشتر از روده بوده و تنوع انگلی بیشتری نسبت به روده داشت. در کلیه دام های آلوده، کرم های ماده بیشتر از نر جدا شدند.
این مطالعه نشان داد درصد آلودگی کلی انگلی در این مطالعه 95/20 درصد، درصد آلودگی روده 46/15 درصد و درصد آلودگی شیردان 45/27 درصد می باشد. شیوع انگلی روده دام ها در این مطالعه 30/18 درصد و شیوع انگلی شیردان 69/81 درصد بود. در روده بیشترین فراوانی از بین انگل های جدا شده مربوط به نماتودیروس آبنورمالیس با شیوع 65/29درصد، با میانگین 3/4 و حداقل و حداکثر تعداد12-1 کرم بود. اکثر کرم ها نر بود. در شیردان بیشترین فراوانی از بین انگل های جدا شده مربوط به مارشالاژیا مارشالی با میانگین8/45 و حداقل و حداکثر تعداد254-1کرم بود. اکثر کرم ها ماده بودند. آلودگی در گوسفندان 72/50 درصد، در بزها 49/14 درصد و در گاوها 89/2 درصد بود. در مطالعه حاضر درصد آلودگی در گوسفندان 72/50 درصد بود که همانند نتایج مطالعات گذشته کشور است(کریمی و چاله چاله، 1389). مطالعه حاضرنشان می دهد درصد بالایی از دا م ها به اکثر کرم های خانواده تریکوسترونژیلیده آلوده هستند( 95/20 درصد) و آلودگی به مهم ترین گونه انگلی آلوده کننده انسان در این خانواده ( تریکوسترونژیلوس) با شیوع کم (6/0 درصد) اهمیت این مطالعه را نشان میدهد. در کلـیه دام های مورد مطالعه، آلودگـی روده باریک و شیردان به نماتودها در جنس ماده بیشتر از جنس نر بود. این نتیجه مشابه نتیجه مطالعه طالاری و همکاران در کاشان است(طالاری و اربابی، 1382). اکثر آلودگی ها از کامیاران و دیواندره و در گوسفند ماده بود. این نتیجه مطابق با نتایج مطالعات مشابه در کشور است(نبوی و نجف زاده، 1389 ، اسلامی، 1382 ). اکثر آلودگی ها مربوط به گوسفند ماده بود.50درصد نمونه های روده آلوده به نماتودیروس آبنورمالیس بودند که از گوسفندان دیواندره جدا شد که اکثر کرمهای جدا شده نر بودند ودر روده کمترین شیوع کرمی مربوط به نماتودیروس ئوآرتیانوس است. یافته اخیر دقیقا برخلاف نتیجه به دست آمده در مطالعه چاله چاله و کریمی در کرمانشاه است. بیشترین درصد نمونه های شیردان آلوده به اوسترتاژیا سیرکومسینکتاتا بودند که از گوسفندان کامیاران جدا شد؛ همانند نتیجه مطالعه نبوی و همکاران در اهواز در سال 1387 که بیشترین آلودگی مربوط به اوسترتاژیا سیرکومسینکتا بوده است. تنوع انگلی بیشتر در شیردان مشاهده شد. این نتیجه مطابق با نتایج مطالعات قبلی در کشور است(Naem and Gorgani 2011). آلودگی شیردان به مارشالاژیا مارشالی و در درجات بعدی، اوسترتاژیا و همونکوس و هابرونما بسیار بیشتر از روده بود. درحالی که آلودگی روده به نماتودیروس آبنورمالیس بیشتر بود و تنوع انگلی شیردان زیادتر از روده بود. شهرهای دیواندره و کامیاران بیشترین آلودگی را به خود اختصاص داده اند زیرا نسبت به دیگرشهرستان های مورد مطالعه میزان بارندگی سالانه در آنها زیادتر است در نتیجه حاصلخیزتر بوده وتنوع گیاهی بیشتری دارند فلذا به علت وجود شرایط مساعد برای زنده ماندن تخم و لارو انگل ها (گرما و رطوبت مناسب و محفوظ شدن در لابه لای پوشش گیاهی مخملی این مناطق ) شانس خورده شدن این لاروها همراه با گیاه توسط دام ها در این مناطق چرخه تکاملی نماتودهای خانواده تریکوسترونژیلیده را کامل می نماید.
در برزیل سوزا و همکاران آلودگی گوسفندان به گونه های تریکوسترونژیلوس را 3/11 درصد گزارش کردند (Souza 2013). در مطالعه مدروس و همکاران در کانادا آلودگی گوسفندان به گونه های تریکوسترونژیلوس تا 38درصد گزارش شده است( Mederos 2010 ). در سال2008 دومک و همکاران در نروژ آلودگی به گونه های تریکوسترونژیلوس را در بره و بزغاله جدا کردند(Domke 2013). در سال 2008 خاجوریا و همکاران در استان جامو در بررسی گوسفندان شیوع آلودگی به تریکوسترونژیلوس را 67/13درصد گزارش کردند(Khajuria 2013). در سال 2012 رابر و همکاران در بررسی گوسفندان در استرالیا میزان آلودگی به تریکوسترونژیلوس را 87درصد گزارش کردند(Roeber et al 2012).
در ایران، شیوع آلودگی به تریکوسترونژیلوس در مطالعات مختلف در گوسفندان از 17 تا 58 درصد و در بزها 22 تا 2/35 درصد گزارش شده است(طالاری و اربابی، 1383). علیرغم گزارش های شیوع بالا از تریکوسترونژیلوس در دهه های 40 و 50 شمسی در مطالعات انجام شده در سال های اخیر آلودگی به این انگل در اغلب مطالعات گزارش نشده یا ناچیز بوده است(رادفر و قربانی، 1382). گرچه به بیان مرحوم استاد دکتر موبدی، ایران سرزمین تریکوسترونژیلوس هاست، لکن طبق اظهارات شخصی استاد دکتر اسلامی به نگارنده، در چند مطالعه سال های اخیر اساسا تریکوسترونژیلوس مشاهده نکرده اند. تنها در گزارش نائم و همکاران در سال 2011 از فریدونکنار درگوسفندان بومی زل آلودگی به این انگل 16درصد بوده (Naem and Gorgani 2011) و در گزارش رنجبر بهادری و همکاران از گلستان میزان آلودگی 2/2درصد گزارش شده است(رنجبربهادری و همکاران، 1386). در سال 1395 در مطالعه ای در آذربایجان شرقی با جستجوی تخم کرم در مدفوع گوسفندان قزل 14درصد آلودگی به تریکوسترنوژیلوس گزارش شده است(حسین زاده و همکاران، 1395). در چند مطالعه انجام شده در برخی مناطق غربی کشور مثل بزهای آذربایجان غربی (توسلی و همکاران، 1390)، گوسفندان خوی (رسولی و همکاران، 1390)، گوسفندان مهربان همدان(Gharekhani et al, 2015)، بانه(Gharedaghi and Hashemzade, 2013، سنندج(رسولی و همکاران ، 1392) ، مشهد (Jadidoleslami et al, 2022) و کرمانشاه نیز با وجود آلودگی قابل توجه با انگل های خانواده تریکوسترونژیلیده، آلودگی به تریکوسترونژیلوس حتی در گوسفندان وجود نداشته است. در سال 1386 در شهرستان یزد اطمینان و موبدی در بررسی ماکروسکوپی و میکروسکوپی دستگاه گوارش گوسفند و بز میزان آلودگی به گونه های تریکوسترونژیلید را 5/ 69 درصد گزارش کردند در این مطالعه بیشترین شیوع مربوط به مارشالاژیا مارشالی است(اطمینان راد و موبدی، 1386). در بررسی فراوانی تریکوسترونژیلیدها در لوله گوارش گوسفندان و بزهای ذبح شده در کشتارگاه کاشان در سال 1381 که توسط طالاری و همکاران انجام شد میزان آلودگی گوسفندان 5/87 درصد و در بزها 3/83 درصد گزارش شد که شامل 6 گونه تریکوسترونژیلوس ، 4 گونه نماتودیروس و استرتاژیا و یک گونه همونکوس و مارشالاژیا بود.
با توجه به شیوع نسبتا بالای آلودگی دام ها در این مطالعه، به نظر می رسد که این انگل ها در دام های استان موجب عدم جذب مواد غذایی و از دست دادن پروتئین در روده دامها شده و در نتیجه باعث کاهش تولید شیر، پشم وگوشت و در نهایت موجب خسارت اقتصادی قابل توجه به دامداران منطقه می شود و برای استان کردستان با توجه به موقعیت اقتصادی و فرهنگی مردم این خود یک تهدید است(Moghaddar and Afrahi, 2008 ) و نهایتا چون کردستان یکی از قطب های دامپروری کشور است ضررهای این پیامد متوجه تمام کشورمی شود. ضمنا وجود آلودگی به تریکوسترونژیلوس، هر چند به میزان اندک، پتانسیل آلودگی به این انگل مشترک انسان و دام را در این منطقه نشان می دهد.
نتیجه گیری
با توجه به اهمیت سلامت دام ها در دامپزشکی و همچنین اهمیت بهداشتی آنها به علت احتمال انتقال آلودگی های کرمی به جمعیت انسانی درگیر در کار دامپروری (انتقال مستقیم از راه بلع لارو به علت عدم رعایت بهداشت) و کشاورزی (انتقال غیر مستقیم از راه استفاده از میوه و سبزیجات و میوه های باغی به علت خوب نشستن میوه وسبزی)، بررسی اپیدمیولوژیکی بیشتری در کردستان و کل کشور لازم است.
سپاسگزاری
از معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم پزشکی به خاطر تامین بخشی از هزینه تحقیق، از سرکار خانم کاشی کارشناس آزمایشگاه تحقیقاتی انگل شناسی همدان و آزمایشگاه انگل شناسی دانشکده پزشکی سنندج به خاطر همکاری در انجام بخش عملی تحقیق و از مسئولین محترم شبکه دامپزشکی سنندج به دلیل صدور مجوز برای نمونه گیری از کشتارگاه ، صمیمانه سپاسگزاری میشود.
منابع
اسلامی ع. کرم شناسی دامپزشکی، جلد 3 (1387). چاپ چهارم، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، ایران صفحات 323-307
اسلامي ع، رهبری ص، ,رنجبربهادري ش,كمال ع. (1382). بررسي ميزان شيوع، تغييرات فصلي و اهميت اقتصادي آلودگي هاي انگلي نشخوارکنندگان کوچک در استان سمنان. پژوهش و سازندگي: دوره 16، شماره 1 صفحات: 58-55
اطمینان راد ص، موبدی ا. (1386). ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﻲ گوﻧﻪﻫﺎﻱ ﻓﻮﻕ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺗﺮﻳکو ﺳﺘﺮﺍﻧژﻳﻠﻮﺋﻴﺪﻩﺁ ﺩﺭ ﺩﺍﻡﻫﺎﻱ کوچک کشتار ﺷﺪﻩ ﺷﻬﺮ ﻳﺰﺩ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 1382-1383؛ پژوهش و سازندگي: شماره 75 ، صفحات: 199-197
توسلي م، دليرنقده ب، سهندي ع. (1390). بررسي آلودگي به انگل هاي دستگاه گوارش و خارجي در بزهاي استان آذربايجان غربي-ايران. مجله تحقيقات دامپزشكي، دوره 66، شماره1، صفحات: 79-77
چاله چاله ع. کریمی ا. (1389). بررسي کشتارگاهي آلودگي کرمي دستگاه گوارش گوسفندان در شهرستان کرمانشاه. پژوهش هاي باليني دام هاي بزرگ : , دوره4 , شماره 4 ، صفحات: 22-17
حسين زاده ش، رافت س ع، مقدم غ، نعمت الهي ا، حاجي عليزاده ر. (1395). بررسي آلودگي انگل هاي خانواده تريکوسترونژيليده در گوسفندان نژاد قزل استان آذربايجان شرقي با استفاده از آزمايش مدفوع. آسيب شناسي درمانگاهي دوره 10 ،شماره 1، صفحات: 67-61
رادفر م ح. قربانی ع. (1382). بررسی كشتارگاهي آلودگي كرمي گوسفندهاي بومي كرمان. مجله تحقيقات دامپزشكي ايران، دوره 4، شماره 1؛ صفحات: 109
رسولي س، منصوري ا، كريميان ص، كس نزالي اس، شريفي پ . (1389). بررسي کشتارگاهي فون انگل هاي کرمي لوله گوارشي گوسفندان در شهرستان سنندج. پژوهش هاي باليني دام هاي بزرگ ؛ ,دوره 4 , شماره 11؛ صفحات: 35-31
رنجبربهادري ش، آقاابراهيمي ساماني ر ، اسلامي ع. (1386). بررسي آلودگي هاي انگلي نشخواركنندگان بومي استان گلستان. مجله تحقيقات دامپزشكي ، دوره 62 ، شماره 5 ؛ صفحات: 305-303
طالاری ص ع.، اربابی م (1382). بررسی فون نماتودهای روده نشخوارکنندگان ذبح شده در کشتارگاه کاشان 1381 . مجله فیض، جلد 7، شماره 4، صفحات:70-64
مشگي ب، سراييان ا، محمودپور د ,مرتضوي ا. (1385). بررسي فون انگل هاي كرمي لوله گوارش گوسفند و بز در شهرستان شهركرد. مجله دامپزشکي ايران، دوره 2 , شماره 2؛ صفحات: 87-82
نبوی ل، نجف زاده ح. (1389)..نشریه علوم درمانگاهی دامپزشکی ایران، سال چهارم شماره 1 صفحات 70-65
Bailey J, Walkden-Brown S, Kahn L. (2009). Comparison of strategies to provide lambing paddocks of low gastro-intestinal nematode infectivity in a summer rainfall region of Australia. Veterinary Parasitology; 161(3-4):218-31
Dey AR, Begum N, Alim A, Malakar S, Islam T, Zahangir Alam M. (2020). Gastrointestinal nematodes in goats in Bangladesh: a large-scale epidemiological study on the prevalence and risk factors. Parasite Epidemiology and Control; 9: e00146.
Domke AVM, Chartier C, Gjerde B, Leine N, Vatn S, Stuen S. (2013) Prevalence of gastrointestinal helminths, lungworms and liver fluke in sheep and goats in Norway. Veterinary Parasitology.; 194(1): 40-8.
Jadidoleslami A, Siyadatpanah A, Borji H, Zarean M, Jarahi L, Moghaddas E. (2022). Prevalence and Seasonality of Adult and Arrested Larvae of Gastrointestinal Nematodes of Sheep from Mashhad City, Northeastern Iran. Iranian Journal of Parasitology 2022; 17(2): 214-222
Garedaghi Y., Hashemzade F., Fattahi Asso H.(2013). Prevalence of Abomasal Nematodes in Sheep Slaughtered at Baneh Town. American Journal of Animal and Veterinary Sciences; 8 (3): 142-145
Gharekhani J, Gerami-Sadeghian A, Yousefi M.(2015). Parasitic helminth infections in native sheep (Mehraban) in Hamedan, Iran. Journal of Advanced Veterinary and Animal Research; 2(2):115-9.
Khajuria J, Katoch R, Yadav A, Godara R, Gupta S, Singh A. (2013) Seasonal prevalence of gastrointestinal helminths in sheep and goats of middle agro-climatic zone of Jammu province. Journal of Parasitic Diseases; 37(1): 21-5
Mederos A, Fernández S, VanLeeuwen J, Peregrine A, Kelton D, Menzies P, et al. Prevalence and distribution of gastrointestinal nematodes on 32 organic and conventional commercial sheep farms in Ontario and Quebec, Canada (2006–2008). Veterinary Parasitology. 2010;170(3-4):244-52
Moghaddar N, Afrahi A. Gastrointestinal helminthosis in sheep in Iran. Journal of Veterinary Parasitology. 2008; 22(1):41–44.
Nabavi R, A. Eslami A, Shokrani HR, Bokaie S, Shayan P, Saadati D. (2011). Study on the
Prevalence, Intensity, Seasonal Dynamics of Abomasal Helminths in Sheep from Different
Climatic Zones of Iran, World Applied Sciences Journal; 12(4), 441-445.
Naem S., Gorgani T. Gastrointestinal parasitic infection of slaughtered sheep (Zel breed) in Fereidoonkenar city, Iran. Veterinary Reseach Forum. 2011; 2 (4) 238 – 241
Padula A. Gastrointestinal nematodes of sheep and cattle: biology and control. Australian Veterinary Journal. 2011; 1(89):54–54.
Pestechian N, Kalani H, Faridnia R. (2014). Zoonotic gastrointestinal nematodes (Trichostrongylidae) from sheep and goat in Isfahan, Iran. Acta Scientiae Veterinariae; 42(1): 1–6
Roeber F, Jex AR, Campbell AJ, Nielsen R, Anderson GA, Stanley KK, et al. Establishment of a robotic, high-throughput platform for the specific diagnosis of gastrointestinal nematode infections in sheep. International journal for parasitology. 2012;42(13-14):1151-8
Sharma D.K, Paul S, Gururaj K. Gastrointestinal Helminthic Challenges in Sheep and Goats in Afro-Asian Region: A Review. Journal of Animal Research, 2020; 10(1):1–18
Souza MF, Pimentel-Neto M, Pinho ALS, Silva RM, Farias ACB, Guimarães MP. Seasonal distribution of gastrointestinal nematode infections in sheep in a semiarid region, northeastern Brazil. Revista Brasileira de Parasitologia Veterinária. 2013;22(3):351-9
**********************************
Frequency of Trichostrongylid helminths in the ruminants slaughtered in the Sanandaj abbatoir, Kurdistan
Background and Purpose
Trichostrongylid helminths play a significant role in economic loss in livestock and human health. Due to the need to knowledge of the latest status of helminth infection of domestic ruminants, for proper planning to prevention and control, this study was conducted to determine of Trichostrongylidae helminths.
Materials and Methods
A total of 334 intestines and abomasums purchased from slaughterhouse of Sanadaj, Kurdestan. The samples were placed in 10% formalin separately and examined in the Parasitology Laboratory of Sanandaj and Hamadan Medical School. All nematodes identified using the appropriate keys. The results were recorded in a form along with information such as livestock type, sex, farming location.
Results
Totally, 178 sheep samples (53.29%), 93 goat samples (27.85%) and 63 cattle samples (18.86%) were studied. The prevalence of intestine infection was 18.31% and abomasum was 81.69% and the overall infection in this study was 20.95%. Only two samples (0.6%) of Trichostrongylus sp. were isolated, most of them were female. The most isolated species was T. longispiculis. The highest percentage of isolated worms was Ostertagia ostertagi (22.18%). Most cases of intestinal nematode were Nematodirus abnormalis (14.28%) and in abomasum O. circumcicta (18.57%).
Conclusion
Although Trichostrongylus infection has decreased in recent years; a 0.6% prevalence were found in present study. However, infection with other Trichostronegilids in the studied animals has a relatively high prevalence. Due to the economic loss in livestock and the possible role of these parasites in transmitting to humans, appropriate control and treatment measures should be taken.
Keywords: Trichostrongylidae, livestock, Iran, Sanandaj abattoir