مطالعه جدایی گزینی فضایی و تمرکز فقر در محله های مسکونی محلات 13 گانه شهرداری منطقه 12
محورهای موضوعی : پژوهش های اجتماعی
1 - فوق لیسانس جغرافیا و برنامه ریزی شهری
10091263914
Mobasher62@yahoo.com
کلید واژه: جدایی گزینی فضایی, فقر, خرده فرهنگ جرم زا,
چکیده مقاله :
شهرها محصول تقسیم کار هستند که ضمن اعطای ارزش های اجتماعی و اقتصادی به مشاغل مختلف ، این تقسیم را در فضای مسکونی نیز منعکس می کنند بطوری که می توان اظهار نمود شهری که در آن جداسازی نباشد وجود ندارد، از عوامل مهم جدایی گزینی فضایی در شهرها می توان به ساختار اقتصادی، ساختار سیاسی و عرصه زیستی و اجتماعی اشاره کرد. جدایی گزینی به نوبه خود شکل گیری طبقات و گروههای مختلف اجتماعی را تحت تاثیر قرار داده و چگونگی طبقه را هنگامی که گروهها در جامعه به صورت اجتماعی و جغرافیایی جداگانه زندگی می کنند را نشان می دهد. در شرایطی که جدایی گزینی فضایی به سوی جدایی کامل اقتصاد و گروههای مختلف اجتماعی باشد محله های مسکونی به زمینه هایی برای تعاملات و تماسهای درون طبقاتی تبدیل خواهند شد. افزایش تماسهای درون طبقه ای و کاهش تماسهای بین طبقاتی منجر به کاهش نقش طبقات متوسط که به مثابه گروههای مرجع در محله های فقیر نشین می باشند، می شودو در نتیجه تمرکز فقر به شکل خرده فرهنگ جرم زا در این محله ها نمود پیدا می کند. با عنایت به این موضوع در پژوهش حاضر قصد آن داریم جدایی گزینی فضایی و تاثیر آن را در شکل گیری خرده فرهنگ جرم زا را بطور موردی در محلات سیزده گانه شهرداری منطقه 12 بررسی نماییم، بر این اساس هدف اصلی تحقیق بررسی نظری عوامل موثر بر جدایی گزینی فضایی و تمرکز فقر و آثار آن که به شکل گیری خرده فرهنگ جرم زا از طریق آزمون تجربی و استناد به اسناد و آمار و یافته های مرتبط به پژوهش است. در این راستا تحقیق حاضر حاوی دو سوال عمده است؛ ابتدا رابطه فضا و نابرابری اجتماعی و دلالتهای آن بر جدایی گزینی های فضایی و دیگری تمرکز فقر و اثر آن بر پیدایش خرده فرهنگ کجرو می باشد. از اینرو سعی بر آن شده است تا با تنظیم پرسشنامه ای حاوی سوالات عمومی و اختصاصی ضمن اطلاع از وضعیت عمومی به طور خاص درآمد و پایگاه اقتصادی، اجتماعی ساکنان چهار محله هرندی، سنگلج، پامنار و امام زاده یحیی که بر پایه شاخص قیمت مسکونی انتخاب شده اند با طرح سوالهای اقتصادی به سنجش گرایش به خرده فرهنگ کجرو در بین سرپرست های خانوار ساکن بپردازیم . یافته های تحقیق نشان می دهد، آمار فراوانی و توصیفی سوالهای عمومی بویژه آمار مربوط به شاخصهای جدایی گزینی فضایی و اقشار گروههای مختلف اجتماعی، در حد قابل توجهی تاثیر جدایی گزینی را در شکل گیری خرده فرهنگ جرم زا تایید می کند.
شهرها محصول تقسیم کار هستند که ضمن اعطای ارزش های اجتماعی و اقتصادی به مشاغل مختلف ، این تقسیم را در فضای مسکونی نیز منعکس می کنند بطوری که می توان اظهار نمود شهری که در آن جداسازی نباشد وجود ندارد، از عوامل مهم جدایی گزینی فضایی در شهرها می توان به ساختار اقتصادی، ساختار سیاسی و عرصه زیستی و اجتماعی اشاره کرد. جدایی گزینی به نوبه خود شکل گیری طبقات و گروههای مختلف اجتماعی را تحت تاثیر قرار داده و چگونگی طبقه را هنگامی که گروهها در جامعه به صورت اجتماعی و جغرافیایی جداگانه زندگی می کنند را نشان می دهد. در شرایطی که جدایی گزینی فضایی به سوی جدایی کامل اقتصاد و گروههای مختلف اجتماعی باشد محله های مسکونی به زمینه هایی برای تعاملات و تماسهای درون طبقاتی تبدیل خواهند شد. افزایش تماسهای درون طبقه ای و کاهش تماسهای بین طبقاتی منجر به کاهش نقش طبقات متوسط که به مثابه گروههای مرجع در محله های فقیر نشین می باشند، می شودو در نتیجه تمرکز فقر به شکل خرده فرهنگ جرم زا در این محله ها نمود پیدا می کند. با عنایت به این موضوع در پژوهش حاضر قصد آن داریم جدایی گزینی فضایی و تاثیر آن را در شکل گیری خرده فرهنگ جرم زا را بطور موردی در محلات سیزده گانه شهرداری منطقه 12 بررسی نماییم، بر این اساس هدف اصلی تحقیق بررسی نظری عوامل موثر بر جدایی گزینی فضایی و تمرکز فقر و آثار آن که به شکل گیری خرده فرهنگ جرم زا از طریق آزمون تجربی و استناد به اسناد و آمار و یافته های مرتبط به پژوهش است. در این راستا تحقیق حاضر حاوی دو سوال عمده است؛ ابتدا رابطه فضا و نابرابری اجتماعی و دلالتهای آن بر جدایی گزینی های فضایی و دیگری تمرکز فقر و اثر آن بر پیدایش خرده فرهنگ کجرو می باشد. از اینرو سعی بر آن شده است تا با تنظیم پرسشنامه ای حاوی سوالات عمومی و اختصاصی ضمن اطلاع از وضعیت عمومی به طور خاص درآمد و پایگاه اقتصادی، اجتماعی ساکنان چهار محله هرندی، سنگلج، پامنار و امام زاده یحیی که بر پایه شاخص قیمت مسکونی انتخاب شده اند با طرح سوالهای اقتصادی به سنجش گرایش به خرده فرهنگ کجرو در بین سرپرست های خانوار ساکن بپردازیم . یافته های تحقیق نشان می دهد، آمار فراوانی و توصیفی سوالهای عمومی بویژه آمار مربوط به شاخصهای جدایی گزینی فضایی و اقشار گروههای مختلف اجتماعی، در حد قابل توجهی تاثیر جدایی گزینی را در شکل گیری خرده فرهنگ جرم زا تایید می کند.
_||_