فرایند گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران (مطالعه موردی روش شناسی صادق هدایت و فروغ فرخ زاد)
محورهای موضوعی : پژوهش های اجتماعیمحمود عظیمی رستا 1 , حسین ابوالحسن تنهایی 2 , حسین آقاجانی مرساء 3
1 - . گروه علوم اجتماعی، واحد تهران مرکز، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.Mahmood.azimi.rasta@gmail.com
2 - گروه علوم اجتماعی، واحد تهران مرکز، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران( مسئول مکاتبات)Email: hatanhaei@yahoo.com
3 - گروه علوم اجتماعی، واحد تهران مرکز، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
کلید واژه: واژگان کلیدی: فرایند مدرنیته- فروغ فرخزاد- صادق هدایت- ادبیات معاصر ایران- تفسیر گرایی,
چکیده مقاله :
چکیده: پژوهش حاضربه فرایند گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران می پردازد. در این راستا دو تن از نویسندگان تاریخ ادبیات معاصر ایران: صادق هدایت و فروغ فرخزاد انتخاب شدند تا با ردیابی مولفه های روش شناختی بکار رفته در آثار و اندیشه شان و تطبیق آن با جریان توسعه مدرنیته، وضعیت تفکر در ایران معاصر را نشان دهد. پرسش اصلی پژوهش که به روش مطالعه کتابخانه ای و تحلیل محتوایی و پارادایم متکی بر رویکرد جامعه شناسی تفسیری انجام پذیرفت این بود که: مبنای مطالعه روش شناختی صادق هدایت و فروغ فرخ زاد در گذار مدرنیته ایران، متکی بر چه اسلوب و نگرشی بوده که بر شناخت، نوع نگاه و خلق آثار آن ها موثر افتاده است؟ در تجزیه و تحلیل آثار مهمآنان، این دستاورد حاصل شد که: هر دوی آن ها از نظر روش شناسی، روش و نگرش کنش پژوهانه در فرایندی دیالکتیکی را پیشه ی خود کرده اند. اما برخی نگرش های ایستایی شناسی که حاصل دیالکتیک ذهن و عین در بستر پرورشی ویژه آنان است سبب تفاوت در نوع نگاه به انسان شده است. در حالی حصار سنتی ساختار جامعه مرد محور صادق هدایت که نتوانسته تمایز سنت و مذهب و عینیت زمان را در هم فراخوانی طبیعت گرایانه از هم منفک کند، فروغ فرخزاد مرزهای سنتی جنسیتی را در می نورد و به افق هایی فرا جنسیتی ره می سپارد.
Abstract The present study describes the process of transition to modernity in contemporary Iranian literature. To this effect, two contemporary Iranian literature writers namely, Sadeq Hedayat and Forough Farrokhzad were selected. With the application of the Cognitive Components approach, corresponding components were traced in their works and thoughts and subsequent to comparing and contrasting the results with the development of modernity, the status of thought in contemporary Iran was revealed. The study method was library research and content analysis and the paradigm was based on the interpretive sociological approach. Based on these and the Cognitive approach of Sadeq Hedayat and Forough Farrokhzad and the transition to modernity in Iran, the main question was: What type of style and viewpoint did they possess that influenced the construction, outlook and creativity of their workrs? In the analysis of their major works, the result, based on the Cognitive approach, showed that both of their styles and viewpoints adhered to creative abduction approach and a dialectic process. However, some static viewpoints using the dialectic approach to the subject and object results from their superior educational background affected their outlook on man. While that Sadegh Hedayat conformed to the traditional male-oriented structure which was not useful in forming a distinction between tradition and religion objectivity and separating them with a naturalistic approach, Forough Farrokhzad focused on traditional gender boundaries.
_||_