آزادی و حقوق بشر از دو منظر سید احمد فردید و سید حسین نصر
محورهای موضوعی : سیاست پژوهی ایرانی (سپهر سیاست سابق)
محمد جواد سعدی پور
1
(دانشجوی دکتری، گروه علوم سیاسی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران ، ایران.)
علی دارابی
2
(استادیار، گروه علوم سیاسی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران)
سید علی مرتضویان
3
(استادیار، گروه علوم سیاسی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران)
کلید واژه: سید حسین نصر, انسان شناسی, حقوق بشر, سید احمد فردید, آزادی,
چکیده مقاله :
فردید با ابداع و بسط مفهوم غربزدگی وتقسیم آن به دو نوع غیر مضاعف و مضاعف که مشمول دوران قدیم وجدید می شود تاثیر زیادی بر جامعه فکری ایران داشته است. فردید رنسانس را آغاز غربزدگی مضاعف می داند،چرا که دوره سلطه موضوعیت نفسانی یا اصالت سوبژکتیویسم منبعث ازاومانیسم است.نصرنیز با طرح گفتمان سنت گرایی و یا حکمت خالده؛سوژه خود محور اومانیستی که زیر بنای مدرنیته بوده را به چالش می گیرد. نصرمنتقد مدرنیته ای است که با رنسانس و رفرماسیون دینی وبا محوریت اومانیسم در برابر سنت ودین قرار می گیرد. در واقع دو نظرگاه متفاوت فلسفی یه اومانیسم با تعاریف انسان دل اگاه وانسان عبدالله ،بنیاد تفکر انسان شناسی آنهامی باشد.این دو با منظومه فکری وفلسفی خاص خود به دنبال نقد مدرنیته غربی بوده واز این رهگذر دال محوری مدرنیته که اومانیسم ویا سوژه خودبنیاد است را کانون حمله خود قرار می دهند.صحبت در باره آرای این دو متفکردر مواجهه با مدرنیته از حیث انسان شناسی فلسفی وتعاریف مطابقتی ازمفاهیمی چون آزادی وحقوق بشر به عنوان دو مفهوم مدرن؛ در برابر تعاریف عرفانی چون آزادی قلبی واتحاد با یگانه از آزادی وتکلیف انسان در پیشگاه خدا به جای حقوق بشر را به ذهن متبادر می نماید.
Fardid, having invented and expanded the concept of westernization and split it into two types of non-double and double that are subject to the old and new, has had a great impact on the intellectual society of Iran. Freddie sees the Renaissance as the beginning of double-harboring, because the domination of the subject matter or the originality of subjectivism is the result of evolutionism. Nazrine challenges the discourse of traditionalism or wisdom, the self-centered humanist subject that underlies modernity. The Nazarene is a modernist state with a Renaissance and a religious reformation centered on humanism against the Sunnah. In fact, two different philosophical views of humanism, with the definitions of human beings, are the heart of the anthropological way of thinking. These two, with their particular intellectual and philosophical system, seek the critique of Western modernity, and through this the central axis of modernity, which is humanism or self-founded subject, The focus on the views of these two philosophers on the face of modernity in terms of philosophical anthropology and the analogy of texts such as freedom and human rights as two modern concepts; against mystical definitions such as freedom of the heart and humanity with the sole of human freedom and responsibility In the face of God, instead of human rights It will.
_||_