تحلیلی بر رابطهی استاد و شاگردی شیخ صدوق و شیخ مفید
محورهای موضوعی : تاریخ حدیث
سید محسن موسوی
1
*
,
سیده فرناز اتحاد
2
1 - استادیار دانشگاه مازندران، ایران (نویسنده مسئول).
2 - دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث، دانشگاه مازندران، ایران.
کلید واژه: شیخ مفید, شیخ صدوق, رابطۀ استاد و شاگرد, مكتب قم, مكتب بغداد.,
چکیده مقاله :
اختلافات و مكتب فكری قم و بغداد، از مسایل مهم و بحث¬برانگیز از قرن چهارم هجری تاكنون است. شیخ صدوق و شیخ مفید به عنوان دو چهره¬ی اصلی این دو مكتب، در فعالیت¬های علمی متقابل، نقش-آفرینی ¬می¬کردند. اختلاف¬نظرهای فراوانی میان این دو عالم امامی از طرف صاحب¬نظران و محققان، گزارش شده است. سطح اختلاف¬های گزارش¬شده، گاه جزیی و گاه مهم و کلی است. مطالعه¬ی متون برجای¬مانده از این دو دانشمند شیعی، پرسش¬های فراوانی را در ذهن پژوهشگر ایجاد می¬كند. از آن جمله این¬كه با توجه به شاگردی شیخ مفید برای شیخ صدوق، چرا چنین اختلاف و تقابل قابل توجّهی، بین آن¬دو وجود دارد؟ نکتۀ دیگر ادبیات حاكم بر بحث¬ها است که مملو از درشتی در خطاب¬ها و تعبیرها است تا حدّی که گاه به اتهام¬های علمی نیز می¬انجامد. به راستی اگر شیخ مفید –به معنای واقعی- شاگرد شیخ صدوق و متون برجای¬مانده، نوشتۀ او است، چرا چنین ادبیات اختلافی و تعارضی بین ایشان وجود دارد؟ پژوهش حاضر، با شیوه¬ی توصیفی – تحلیلی، به بازخوانی معنای شاگردی شیخ مفید نزد شیخ صدوق از رهگذر تحلیل متون روایت شده از شیخ صدوق توسط شیخ مفید می¬پردازد. در نتیجۀ تحلیل¬های مقالۀ پیشِ¬رو، چنین دریافت می¬گردد که مبحث شاگردی شیخ مفید برای شیخ صدوق محل تردید است و می-توان وی را یکی از چندین محدّثی به شمار آورد كه از شیخ صدوق، اجازه¬ روایت دریافت كرده بودند.
The differences and intellectual schools of Qom and Baghdad have been significant and controversial issues since the 4th century AH. Sheikh Ṣadūq and Sheikh Mofīd, as two main figures of these two schools, played roles in mutual scientific activities. Numerous disagreements between these two Imami scholars have been reported by experts and researchers. The level of reported disagreements is sometimes minor and sometimes significant and general. Studying the remaining texts of these two Shia scholars raises many questions in the researcher's mind. Among them is why, given Sheikh Mofīd's discipleship under Sheikh Ṣadūq, there is such considerable disagreement and opposition between them. Another point is the literature governing the discussions, which is full of harsh addresses and expressions, sometimes leading to scientific accusations. Indeed, if Sheikh Mofīd was truly a disciple of Sheikh Ṣadūq and the remaining texts were written by him, why is there such conflicting and opposing literature between them? This research, using a descriptive-analytical method, re-examines the meaning of Sheikh Mofīd's discipleship under Sheikh Ṣadūq through the analysis of texts narrated from Sheikh Ṣadūq by Sheikh Mofīd. As a result of the analyses in this article, it is concluded that the issue of Sheikh Mofīd's discipleship under Sheikh Ṣadūq is questionable, and he can be considered one of several narrators who received permission to narrate from Sheikh Ṣadūq.