تعهدات زیست محیطی دولتها؛ سیاست نظامندی یا چندپارگی
محورهای موضوعی : ایرانسودابه نامداریان 1 , لیلا رئیسی دزکی 2
1 - گروه حقوق بین الملل عمومی، واحد خوراسگان، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران.
2 - گروه حقوق بین الملل عمومی، واحد خوراسگان، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران.
کلید واژه: تعهدات, حقوق بین الملل آب, نظامندی, چندپارگی, آبراههای بین المللی,
چکیده مقاله :
حقوق بین الملل آب زیرمجموعه حقوق بین الملل محیط زیست است که از حیث قواعد قابل اعمال همپوشانی و اختلاط فراوانی دارند. از آنجایی که حوزه حقوق بین الملل آب حوزهای بسیار جدید است در ابعاد وسیعی از آن همچنان خلاء تحقیقاتی وجود دارد و پرداختن به هر بعدی از آن میتواند کاری نوین و جذاب باشد. دولتها در معاهدات و کنوانسیون های مختلف تعهداتی را میپذیرند که بواسطه آن موظف به ایفای آنها میباشند، مسئله آبها که مهمترین آنها آبراههای بین المللی میباشند و همچنین آبهای شیرین که در موقعیت بین المللی قراردارند میتواند بسیار حائز اهمیت باشند. مدیریت و حفاظت از این آبها از منظر حقوق بین الملل چالشهایی را برای کشورهای حوزه آبراههای بین المللی ایجاد نمود که این امر ناشی از چندپارگی در حقوق بین الملل آب میباشد. برخی معقتد به نظامندی بی کم و کاست این حوزه از حقوق بین الملل هستند اما برخی دیگر با تاسی از نظریه چندپارگی حقوق بین الملل، باور دارند که حقوق بین الملل آب نیز متاثر از چندپارگی است. در این مقاله سعی ما بر این است که با توجه به تعهدات زیست محیطی دولتها نسبت نظامندی و یا چندپارگی قواعد موجود بررسی اظهار نظر نماییم.
International Law of water is a subcategory of International environment law which they overlap in terms of applicable laws. While the field of international law of water is a brand-new field and many of its aspects face research gap dealing with each aspect can be regarded untapped. States accept obligations through different treaties and conventions by which they are obliged to perform, the field of water which the most important parts are international watercourses and freshwater at the international arena are of high significance. Managing and protecting such waters brings up challenges from the perspective of international law for the watercourses states which it is due to fragmentation of international law. Some believe in coherence and systematic aspect of this field, but some others bearing in mind fragmentation of international law, believe that international law of water is also affected by fragmentation. In this article we attempt, regarding environmental obligations of states, to examine fragmentation and coherence aspects of the existing rules.
_||_