جایگاه امنیت در مکتب کپنهاگ: چارچوبی برای تحلیل
محورهای موضوعی : امنیتمحمدتقی آذرشب 1 , مرتضی نجم آبادی 2 , رامین بخشی تلیابی 3
1 - دکتری روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبائی
2 - دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبائی
3 - دانشآموخته کارشناسی ارشد روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبائی
کلید واژه: مکتب کپنهاگ, سیاست خارجی, امنیت, تحلیل, روابط بینالملل,
چکیده مقاله :
بسیاری از اندیشمندان روابط بینالملل بر این باورند که بحث درخصوص جایگاه امنیت درسیاست خارجی کشورها یکی از مباحث مهم در درک روابط بینالملل محسوب میگردد. پایان جنگ سرد، شکل گیری نظم نوین جهانی، ظهور بازیگران فراملی و فرادولتی، روند جهانی شدن و ... موجب شد تا بحثی کاوشگرانه پیرامون مطالعات امنیتی و چیستی آن مطرح گردد. بویژه آنکه فروپاشی رقابت میان آمریکا و شوروی در قالب جنگ سرد، ضمن آنکه ادبیات سیاسی و امنیتی را دگرگون کرد بلکه اکنون، فرصت تازه ای به منظور بسط مطالعات امنیتی را خارج از محدوده و چارچوب تنگ منازعه دو ابر قدرت فراهم آورده است. آگاهی و اشراف بر مبحث امنیتی امری ضروری بوده و دانشجویان و کارشناسان روابط بینالملل که خواهان تحلیل کنشها و واکنشهایی هستند که در صحنه روابط بینالملل به وقوع میپیوندد را توانمندتر میسازد.در این مقاله ابتدا تعریفی از امنیت وجایگاه آن در مکتب کپنهاگ ارائه و مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت و سپس اندیشمندان این مکتب معرفی خواهند شد. نگارنده سعی خواهد نمود با ارائه این مبحث به پرورش یک چارچوب تحلیلی که بیانگر جامعیت جایگاه امنیت در اکثر مباحث علوم سیاسی است و روابط بین الملل، نایل آید.
Many international thinkers believe that discussing the security status of foreign countries is one of the key issues in understanding international relations. The end of the Cold War, the formation of a new world order, the emergence of transnational players and the supranational, the process of globalization, etc., led to a pro-active debate on security studies and its issues. In particular, the collapse of US-Soviet competition in the form of the Cold War, while transforming the political and security literature, has now provided a new opportunity to expand security studies beyond the boundaries of the tense conflict of the two superpowers. Knowledge and aristocracy are essential for the issue of "security" and make students and international relations experts who want to analyze the actions and reactions that take place on the international scene. In this paper, first, a definition of "Security and its place in the school of Copenhagen" Will be presented and discussed and then the scholars of this school will be introduced. The author will try to present this topic by developing an analytical framework that reflects the comprehensiveness of "security status" in most political science and international relations.
_||_