پیوند و تنیدگی اندیشههای ناسوتی و لاهوتی ایرانیان در «عید نوروز»
محورهای موضوعی : فصلنامه تخصصی زبان و ادبیات فارسی
1 - گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد بروجرد، دانشگاه آزاد اسلامی، بروجرد، ایران
کلید واژه: نوروز, جشن فروردگان (جشن فَروَهَرها), جشن فروردین (جشن بهار), Nowruz, Farvardegan Fete (Fravahars’s Celebration), Farwardin Fete (Spring’s Celebration),
چکیده مقاله :
جستار حاضر با عنوان: پیوند و تنیدگی اندیشههای ناسوتی و لاهوتی ایرانیان در عید نوروز، در پی آن است تا با تحلیل فلسفة وجودی نوروز و نیز آیینهای پیرامون آن، که به جشن فروردگان (پنج یا ده روز آخر سال) و جشن فروردین یا جشن بهار (که مدّتش را از هفت تا بیست و یک روز متفاوت گفتهاند) معروفاند، میزان حضور و ظهور آداب و انگارههای قومی و گمانههای دینی و آرمانی و نیز کیفیت ارتباط این دو را با یکدیگر به ارزیابی نشسته و از این راستا راز و رمزهای احترام و اهتمام ویژۀ ایرانیان را نسبت به این روز فرخنده آشکار نماید. با جستجوی به عمل آمده در این نوشتار درمییابیم که: در جشن نوروز، که عبارت جشنها و آیینهای نوروزی در بارهاش گویاتر است، بیش از هر زمان دیگری زندگی دنیوی و اخروی ایرانیان در هم میآمیزد به طوری که هیچ رسم و آیینی را در ایام یاد شده نمیتوان یافت که از احساس و انگیزههای معنوی (سپنتامینویی) برحذر باشد. آداب و آیینهای نوروزی از جشن فروردگان (که در واقع ترحیم و تکریم فَروَهَرها (ارواح درگذشتگان) است و گاه با مویهگری و خراشیدن صورت در جوار قبور آنان انجام میشده) تا جشن بهار و طبیعت (که با رقص و پایکوبی و آتشبازی و نیز دید و بازدید به منظور تجدید پیوند دوستی و یا رفع کدورتهای احتمالی همراه است) این سیر آرمانگرایانه و هدفمند را به خوبی به نمایش میگذارد. باری نوروز در اندیشۀ ایرانیان، نقطۀ درخشان پیوند ناگسستنی شادمانی و خنده با نیایش و تجدید عهد با آفریدگار جهان بوده و از دورترین زمانها تا امروز بدون آنکه – در صورت و معنا- تغییر چندانی کرده باشد، هموارۀ روزگار گرامی داشته شده است.