در هر شعر و متن عاشقانه پارسی، می توان الگوی مشخصی برای معرفی معشوق شاعر ارائه داد. این خصوصیت در انحصار اشعار یک دوره یا یک مکتب فکری – ادبی خاص نیست؛ بلکه ازکهن ترین اشعار پارسی تا نوترین آن ها که با نام شعر معاصر شناخته شده تر است، این ویژگی دیده می شود. در شعر چکیده کامل
در هر شعر و متن عاشقانه پارسی، می توان الگوی مشخصی برای معرفی معشوق شاعر ارائه داد. این خصوصیت در انحصار اشعار یک دوره یا یک مکتب فکری – ادبی خاص نیست؛ بلکه ازکهن ترین اشعار پارسی تا نوترین آن ها که با نام شعر معاصر شناخته شده تر است، این ویژگی دیده می شود. در شعر احمد شاملو، "آیدا"؛ قدرتمندترین و اصلی ترین مصداق معشوق را به خود اختصاص داده است. آیدا که همسر شاملو است ، برخلاف معشوق های شعر تغزلی پارسی که عمدتاً به خاطر برتری خصوصیات جسمانی در شعر مطرح شده اند؛ معمولاً به خاطر خصوصیات برجسته¬ی اخلاقی ؛ به ویژه تعالی روح در شعر شاملو به عنوان معشوق ذکر گردیده است. گویی شاملو، مرادش از آیدا ، هر مخاطب آگاه و فرهیخته ای است که ذات شعر را می شناسد و برای شعر و شعور ارزش قائل است و همچنین هر انسان متعهدی است که در راه آزادی اندیشه مبارزه می کند. از همین رو است که آیدا، همچنان که معشوق شعر عاشقانه ی شاملو است، با اشعار اجتماعی او نیز در ارتباط است.
پرونده مقاله
فردوسی از شاعران بزرگ زبان فارسی است که در جای جای شاهنامه به نقل مسائل اخلاقی و تربیتی پرداخته است. گستردگی موضوع در شاهنامه نشان می دهد فردوسی بطور غیر مستقیم به تبین مبانی تربیتی پرداخته که در تعلیم و تربیت اسلامی مورد توجه بوده است. برای روشن شدن مطلب مبانی تربیتی ف چکیده کامل
فردوسی از شاعران بزرگ زبان فارسی است که در جای جای شاهنامه به نقل مسائل اخلاقی و تربیتی پرداخته است. گستردگی موضوع در شاهنامه نشان می دهد فردوسی بطور غیر مستقیم به تبین مبانی تربیتی پرداخته که در تعلیم و تربیت اسلامی مورد توجه بوده است. برای روشن شدن مطلب مبانی تربیتی فردوسی در شاهنامه را با نظریه ی تربیتی خواجه نصیر در اخلاق ناصری که از کتب پایه در علم اخلاق محسوب می شود مقایسه می کنیم. بین اندیشه های تربیتی فردوسی و نظریه ی خواجه نصیر تقارن بسیار است لیکن به دلیل این که فردوسی شاهنامه را به قصد تدوین اخلاق و تربیت علمی بنا ننهاده بلکه به اقتضای موضوع به طرح مبانی تربیتی مورد نظر خود پرداخته، تفاوتهایی هم دیده می شود. این تفاوتها تا حدودی به نوع بیان و زبان آن ها مربوط است و تا حدودی به مواردی از انواع فضایل و رذایل منوط است که خواجه به دلیل پرداختن مستقیم به موضوع به آن ها اشاره کرده امّا موقعیّت کلام فردوسی پرداختن به آن ها را اقتضا نکرده است. فردوسی کمتر به مقوله ی استعدادها و تفاوت های فردی پرداخته در حالی که خواجه نصیر این موضوع را یکی از مهمترین مسائل تربیتی می داند. در این مقاله فضایل اخلاقی از قبیل حکمت، شجاعت، عفت، عدالت و برخی از زیر مجموعه های آن ها؛ و رذایل اخلاقی از قبیل جهل، شره، جور، جبن و برخی از زیر مجموعه های آن ها از دیدگاه فردوسی بر پایه ی نظریه ی تربیتی خواجه نصیر طوسی مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است.
پرونده مقاله
مولوی از جمله شعرایی است که شعر را وسیلهای برای بیان مطالب حکمی و تعلیمی خویش قرارداده و به اقتضای هر مطلب، کلام خود را مختصر یا مفصل آورده است. این مقاله به بحث اطناب در سخن مولوی اختصاص داده شده است. مثنوی بطور کلی به دو دلیل دارای اطناب شده: 1-مولوی برای تفهیم اندیش چکیده کامل
مولوی از جمله شعرایی است که شعر را وسیلهای برای بیان مطالب حکمی و تعلیمی خویش قرارداده و به اقتضای هر مطلب، کلام خود را مختصر یا مفصل آورده است. این مقاله به بحث اطناب در سخن مولوی اختصاص داده شده است. مثنوی بطور کلی به دو دلیل دارای اطناب شده: 1-مولوی برای تفهیم اندیشهی خود به شنونده – بدون توجه به اطالهی کلام – به تمثیل و آوردن حکایات و داستانهایی در ضمن داستان اصلی، اقدام میکند، به عنوان مثال: در داستان شیر و نخجیران، برای تبیین کامل هر مطلب، حکایتی آورده شده که به طولانی شدن این داستان انجامیده است. 2-گاهی یک کلمه یا یک مطلب، ذهن او را به خود مشغول میدارد و او را به آوردن مطالبی در آن زمینه وادار میکند که در نتیجهی خارج شدن از موضوع اصلی داستان دچار اطناب میشود. به عنوان مثال در پایان داستان کنیزک و پادشاه برای تبیین واژهی "قیاس" و روشن نمودن معنای پرهیز از قیاس کردن بیدلیل، حکایت طوطی و بقال ذکر میشود و یا در همان داستان هنگامی که به کلمه عشق میرسد آن را با طول و تفصیل بسیار بیان میکند. اما اطناب که ابزار اصلی نقد و بررسی این مقاله است، یکی از مهمترین صنایعی است که کلام را بلیغ، رسا و موثر میسازد و آن را به مقتضای حال مخاطب و مناسب با احوال او و درخور موضوع بحث بسط میدهد. اطناب به طور کلی به دو نوع تقسیم میشود: اطناب مخل و اطناب ملیح. اطناب مخل فصاحت یا ممل، آن است که آنقدر در اطناب یا دراز سخنی افراط شود که موجب ملالت و دلزدگی خواننده یا شنونده باشد. اطناب ملیح یعنی گسترش و بسط سخن با زبانی ادبی به شرط اینکه موجب بیهوده گویی نشود و موجب زیبایی کلام و تأثیر بیشتر سخن در شنونده باشد.
پرونده مقاله
در این نوشته ، برای بررسی اهمیت زبان و تاثیر آن بر فکر افراد جامعه و بنیان خانواده، در فرایند جهانیسازی ، و تاکید بر قدرت زبان ملّی و آسیبپذیریهای آن ، نخست زبان و ویژگی های آن تبیین گردید، سپس دگردیسی بافت های زبان بررسی شد و در پی آن ، پیوند زبان با هویت ملّی به بح چکیده کامل
در این نوشته ، برای بررسی اهمیت زبان و تاثیر آن بر فکر افراد جامعه و بنیان خانواده، در فرایند جهانیسازی ، و تاکید بر قدرت زبان ملّی و آسیبپذیریهای آن ، نخست زبان و ویژگی های آن تبیین گردید، سپس دگردیسی بافت های زبان بررسی شد و در پی آن ، پیوند زبان با هویت ملّی به بحث گذاشته و تاکید شد که یکی از نیروگاههای بنیانی زبان و فرهنگ، واژگان آن زبان است که دراین نوشته ، قلب زبان ،خوانده شده است ؛ بنابراین حفظ و نکوداشت و کاربری درست کلمات زبان ملی،کمک به سرزندگی، قدرت زبان و پویا سازی فرهنگ ملی آن است . تاثیر آموزش زبان بر همه ی کار و کردار و افکار فراگیران و گویشوران زبان ، موضوع بعدی این جستار است . در بخش جغرافیای زبان ، قلمرو دوگانه ی جغرافیای درونی و جغرافیای برونی زبان ،بررسی گردید و سرانجام به نقش برجسته ی خانواده در حفظ و پاسداشت گنجینه های فرهنگی زبان ملی در برابر طوفان جهانی سازی اشاره شده است .
پرونده مقاله
رمان ملکوت نوشتهی بهرام صادقی، داستان نویس معاصر است. این رمان از نوع رمانهای نمادین است. سبکی که بهرام صادقی در این رمان به کار برده است ، آنچنان ذهنی است که آن را از سبک و سیاق داستانهای کوتاهش دور میکند و صبغهای فرا طبیعی به آن میدهد. میشود گفت که: شخصیّتها چکیده کامل
رمان ملکوت نوشتهی بهرام صادقی، داستان نویس معاصر است. این رمان از نوع رمانهای نمادین است. سبکی که بهرام صادقی در این رمان به کار برده است ، آنچنان ذهنی است که آن را از سبک و سیاق داستانهای کوتاهش دور میکند و صبغهای فرا طبیعی به آن میدهد. میشود گفت که: شخصیّتها در داستانهای او، کم کم شالودهی اجتماعی خود را از دست میدهند و عناصری که در کیفیت شکل دادن آنها نقش داشتهاند؛ رو به فساد و از هم پاشیدگی میگذارد و داستانها در تار و پود افکار خرافه و کابوس زدهای پیچیده میشود. شخصیّتهای اصلی او از نظر روانشناسی اغلب پیچیده و مرموز تصویر شدهاند و بیشتر آنها یا مریضند؛ و یا در افکار پریشان گرفتار شده اند. نویسنده بهطور هنرمندانهای از توصیف، گفتگو، عمل و نام در پردازش شخصیّتها استفاده کرده است. به نظر میرسد که صادقی در شخصیّتپردازی قهرمانان خود، بیشتر بر استفاده از عنصر توصیف و گفتگو تأکید داشته است.
پرونده مقاله
مرگ به عنوان یک اصل بشری درادبیات بویژه ادبیات شفاهی همواره وجود داشته است. این امر در داستانهای ملل مختلف به گونه ایی متفاوت نشان داده شده وعلت این تفاوت ها نه فقط مولفان و خالقان این قبیل از آثار بلکه هم چنین مخاطبان آنها نیز می باشند. این نوشتار در نظر دارد موضوع " ت چکیده کامل
مرگ به عنوان یک اصل بشری درادبیات بویژه ادبیات شفاهی همواره وجود داشته است. این امر در داستانهای ملل مختلف به گونه ایی متفاوت نشان داده شده وعلت این تفاوت ها نه فقط مولفان و خالقان این قبیل از آثار بلکه هم چنین مخاطبان آنها نیز می باشند. این نوشتار در نظر دارد موضوع " ترس از مرگ " را در یک داستان با دو روایت گوناگون مورد بررسی قرار دهد. داستان بز زنگوله پا به فارسی از نسخه صبحی و روایت آلمانی همین داستان را برادران گریم جمع آوری و حکایت کرده اند. با وجود شباهت های بسیار و مشترکات فراوان، مهم ترین تفاوت این دو روایت از داستان همانا تخیل مرگ یا بهتر بگوییم ترس از مرگ می باشد. زیرا در نسخه ایرانی گرگ در جنگ تن به تن با بز کشته می شود، یعنی یک نیروی ضعیف موفق به کشتن یک نیروی وحشتناک و بسیار قوی می شود ولی در دیگری، در داستان آلمانی، گرگ بدون مبارزه و در خواب طعمه اش را از دست می دهد و بدون این که مشکلش را بفهمد در رودخانه می افتد و می میرد. در واقع نافهمی باعث مرگ گرگ می شود. هر دو داستان با نوزایی و بی مرگی پایان می یابند یعنی بز موفق می شود بچه هایش را از شکم گرگ سالم و زنده در بیاورد. آیا علت ترس آدمی بطور ناخودآگاه ترس از مردن نیست ؟
پرونده مقاله