نسخه ای برای شرکت های تولیدی ایرانی: کنترل هزینه ها در پرتوشاخص های نوین مدیریت برمبنای عملکرد
محورهای موضوعی : مدیریت بودجه و مالیه عمومیرضا ستوده 1 , علیرضا هیراد 2 , عباسعلی حق پرست 3 , حامد راحت دهمرده 4 , هادی متحدی 5 , مرتضی شهرکی 6 , رامین دانش 7
1 - گروه حسابداری، واحد نیک شهر، دانشگاه آزاد اسلامی، نیک شهر، ایران
2 - استادیار، گروه حسابداری، واحد خاش، دانشگاه آزاد اسلامی، خاش، ایران.
3 - استادیار، گروه حسابداری، واحد زاهدان، دانشگاه آزاد اسلامی، زاهدان، ایران.
4 - دانشجوی دکتری، گروه حسابداری، واحد زاهدان، دانشگاه آزاد اسلامی، زاهدان، ایران.
5 - دانشجوی دکتری، گروه حسابداری، واحد زاهدان، دانشگاه آزاد اسلامی، زاهدان، ایران.
6 - دانشجوی دکتری، گروه حسابداری، واحد زاهدان، دانشگاه آزاد اسلامی، زاهدان، ایران.
7 - دانشجوی دکتری، گروه حسابداری، واحد زاهدان، دانشگاه آزاد اسلامی، زاهدان، ایران.
کلید واژه: مدیریت بر مبنای فعالیت, شرکتهای تولیدی, هزینهها.,
چکیده مقاله :
هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی و رتبهبندی شاخصهای مدیریت بر مبنای فعالیت در کاهش هزینههای شرکتهای تولیدی است. پژوهش حاضر ازنظر هدف كاربردي و در سال 1403 صورتگرفته است. جامعه آماری بهصورت هدفمند (گزینشی) به تعداد 12 نفر از خبرگان حرفه شامل حسابداران مدیریت، حسابداران، مدیران مالی و اعضای هیئتعلمی دانشگاه انتخاب گردیده است. همچنین، از طریق روش تحلیل محتوا و مصاحبه با خبرگان شاخصهای مدیریت بر مبنای فعالیت در کاهش هزینههای شرکتهای تولیدی ایران استخراج و رتبهبندی گردید. طبق نتایج پژوهش، شاخص حذف فعالیتهای فاقد ارزشافزوده در سازمان، شاخص تشخیص یا حذف فعالیتهای فاقد ارزشافزوده در سازمان، شاخص شناخت فعالیتها و خدمات و ارائه اطلاعات دقیق در خصوص بهای تمامشده، شاخص مدیریت فعالیتها برای بهینهسازی عملکرد، شاخص مدیریت یا تخصیص صحیح هزینهها به فعالیتها و خدمات، شاخص بهبود بهایابی، شاخص بهبود کارایی فعالیتها، شاخص بهبود اثربخشی فعالیتها، شاخص بهبود مستمر، شاخص بهبود سودآوری، شاخص برنامهریزی فعالیتها، شاخص افزایش بینش مدیر برای هدایت عملیات سازمان، شاخص ارائه اطلاعات مناسب در خصوص ماهیت فعالیتها، شاخص بهبود منافع سازمان با معرفی فرصتهای ارزشآفرین، شاخص نشاندادن تصویر بهتری از بهای محصولات، شاخص ایجاد و تقویت فرایندها و فعالیتهای سازمان، شاخص تجزیهوتحلیل هزینهها و عملکرد هر فعالیت، شاخص کنترل و ادارهکردن منابع سازمانی، شاخص ترکیب بهینه عوامل تولید و شاخص کنترل فعالیتهای سازمان شناسایی و رتبهبندی گردید.
The purpose of this research is to identify and rank management indicators based on activity in reducing costs of manufacturing companies. The current research was carried out in 2024 in terms of practical purpose. The statistical population has been selected in a targeted (selective) manner, with the number of 12 professional experts including management accountants, accountants, financial managers and university faculty members. Also, through the method of content analysis and interviews with experts, management indicators were extracted and ranked based on activity in reducing the costs of Iranian manufacturing companies. According to the results of the research, the index of elimination of non-value-added activities in the organization, the index of detection or elimination of non-value-added activities in the organization, the index of recognition of activities and services and the provision of detailed information about the total price, the index of management of activities to optimize performance, the index of management or Correct allocation of costs to activities and services, index of improving pricing, index of improving the efficiency of activities, index of improving the effectiveness of activities, index of continuous improvement, index of improving profitability, index of planning activities, index of increasing the manager's insight to guide the organization's operations, index of providing information Suitable for the nature of activities, the index of improving the benefits of the organization by introducing value-creating opportunities, the index of showing a better image of the price of products, the index of creating and strengthening the processes and activities of the organization, the index of analyzing the costs and performance of each activity, the index of control and management Organizational resources, index of optimal combination of production factors and index of control of organization's activities were identified and ranked.
آذر، عادل. مؤمنی، منصور. (1383) آمار و کاربرد آن در مدیریت، چاپ سوم، تهران: سمت.
https://samt.ac.ir/fa/book/118
تجویدی، الناز؛ محمدی، سحر. (1399). بررسی نقش اطلاعات حسابداری مدیریت در سیستم کنترل مدیریت در شرکتهای بزرگ تولیدی در ایران. حسابداری مدیریت. 13(46)، 1-16.
https://sanad.iau.ir/fa/Article/816356
رهنمای رودپشتی، فریدون (1387)، مبانی حسابداری مدیریت: رویکرد و دیدهاه نوین، دانشگاه ازاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات.
https://www.gisoom.com/book/1946397
رضوی، سیدعرفان؛ پرویزی، محمد؛ عباسیفرد, علی. (1395). لزوم بکارگیری مدیریت بر مبنای فعالیت (ABM) در مهندسی هزینه سیستمهای بانکی. حسابداری مدیریت. 9(31)، 93-102.
https://journals.srbiau.ac.ir/article_9729.html
نمازی، محمد؛ کرمشاهی، بهنام. (1400). نقش واسطه ای فن های حسابداری مدیریت بر رابطه کنشگران سازمانی و عملکرد مالی شرکتهای تولیدی. دانش حسابداری و حسابرسی مدیریت. 10(38)، 45-66.
https://journals.srbiau.ac.ir/article_17545.html
خلیل پور, مهدی, رمضانی, جواد, ابراهیمیان, جواد, فلاح, علی, کردانی, حسن. (1404). توسعهی حسابداری مدیریت استراتژیک با بهکارگیری سیستمهای اطلاعات حسابداری در مواجهه با پیشرانهای محیطی. دانش حسابداری و حسابرسی مدیریت، 14 (55)، 193-207.
https://www.jmaak.ir/article_23623.html?lang=fa
رجبی, احمد. (1386). ترکیب سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت با مدیریت بر مبنای فعالیت جهت کنترل و اداره کردن منابع سازمانی. مطالعات مدیریت بهبود و تحول, 18(54), 55-76.
https://jmsd.atu.ac.ir/article_4937_0.html
Askarany, D., Yazdifar, H., & Askary, S. (2010). Supply chain management, activity-based costing and organisational factors. International journal of production economics, 127(2), 238-248.
https://www.sciencedirect.com/science/article/abs/pii/S0925527309002898
Brian Plowman (2001) Activity Based Management Improving Processes and Profitability , 1st Edition, London. https://doi.org/10.4324/9781315210063.
Byars, L.I & Rue, L.W. (2008). Human Resource Management: 9 th Edition. New York: Mc GrawHill. https://www.techtarget.com/searchhrsoftware/definition/human-resource-management-HRM
Hasan S, Al-Jamal M, Miller A, et al.(2023) Efficacy and Outcome Measurement of iFactor/ABM/P-15 in Lumbar Spine Surgery: A Systematic Review. Global Spine Journal. online November 23, 2023 doi:10.1177/21925682231217253
Mohammed, M. (2023). Activity-Based Management: Article Review. ASEAN Journal of Economic and Economic Education, 3(1), 17-22. Retrieved from https://ejournal.bumipublikasinusantara.id/index.php/ajeee/article/view/253
Ma, L., Chen, X., Zhou, J., & Aldieri, L. (2022). Strategic management accounting in small and medium-sized enterprises in emerging countries and markets: A case study from China. Economies, 10(4), 74.
https://doi.org/10.3390/economies10040074
Sayad, S. E. . “Does Management Accounting Lose Relevance Again? Supply-Chain Perspective”, ijmst, vol. 10, no. 2, pp. 302-305, Jul. 2023.
DOI:10.15379/ijmst.v10i2.1556
Strauss, Anselm L. & Corbin, Juliet M. (1998),Basics of Qualitative Research: Techniques and Procedures for Developing Grounded Theory,Thousand Oaks, California: Sage.
https://methods.sagepub.com/book/basics-of-qualitative-research
Kaplan, R., and Cooper, R. (1998). Cost and Effect: Using Integrated Cost Systems to Drive Profitability and Performance.
https://books.google.com/books/about/Cost_Effect.html?id=SP4ziJkv3yQC
Blankley, A., and Bain, C. (2000). Hyperion Activity-Based Management Software: A Tool for Analyzing Costs and Operational Processes.
https://www.proquest.com/openview/dd349e8b0bc5e62ef916d13bd9a907b4/1?pq-origsite=gscholar&cbl=41798
Hilton, R. & Platt, David. (2020). Managerial Accounting. McGraw-Hill, Inc.
https://www.mheducation.com/highered/product/managerial-accounting-creating-value-dynamic-business-environment-hilton-platt/M9781259969515.html
نسخه ای نوین برای شرکت های تولیدی ایرانی:
کنترل هزینه ها در پرتوشاخص های مدیریت برمبنای عملکرد
تاریخ دریافت:07/04/1403 تاریخ اصلاحات:31/04/1403 تاریخ پذیرش:05/05/1403
رضا ستوده
استادیار، گروه حسابداری، واحد نیکشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، نیکشهر، ایران(نویسنده مسئول).
ORCID: 0000-0002-9143-1820
علیرضا هیراد
استادیار، گروه حسابداری، واحد خاش، دانشگاه آزاد اسلامی، خاش، ایران.
ORCID : 0000-0002-5365-7052
عباسعلی حق پرست
استادیار، گروه حسابداری، واحد زاهدان، دانشگاه آزاد اسلامی، زاهدان، ایران.
ORCID : 0009-0003-8349-7947
حامد راحت دهمرده
دانشجوی دکتری، گروه حسابداری، واحد زاهدان، دانشگاه آزاد اسلامی، زاهدان، ایران.
ORCID :0009-0002-1702-2866
Hamed.rahatdahmardeh@gmail.com
هادی متحدی
دانشجوی دکتری، گروه حسابداری، واحد زاهدان، دانشگاه آزاد اسلامی، زاهدان، ایران.
ORCID :0009-0002-8402-0334
مرتضی شهرکی
دانشجوی دکتری، گروه حسابداری، واحد زاهدان، دانشگاه آزاد اسلامی، زاهدان، ایران.
ORCID :0009-0007-2862-8288
رامین دانش
دانشجوی دکتری، گروه حسابداری، واحد زاهدان، دانشگاه آزاد اسلامی، زاهدان، ایران.
ORCID:0009-0007-5186-7359
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی و رتبهبندی شاخصهای مدیریت بر مبنای فعالیت در کاهش هزینههای شرکتهای تولیدی است. پژوهش حاضر ازنظر هدف كاربردي و در سال 1403 صورتگرفته است. جامعه آماری بهصورت هدفمند (گزینشی) به تعداد 12 نفر از خبرگان حرفه شامل حسابداران مدیریت، حسابداران، مدیران مالی و اعضای هیئتعلمی دانشگاه انتخاب گردیده است. همچنین، از طریق روش تحلیل محتوا و مصاحبه با خبرگان شاخصهای مدیریت بر مبنای فعالیت در کاهش هزینههای شرکتهای تولیدی ایران استخراج و رتبهبندی گردید. طبق نتایج پژوهش، شاخص حذف فعالیتهای فاقد ارزشافزوده در سازمان، شاخص تشخیص یا حذف فعالیتهای فاقد ارزشافزوده در سازمان، شاخص شناخت فعالیتها و خدمات و ارائه اطلاعات دقیق در خصوص بهای تمامشده، شاخص مدیریت فعالیتها برای بهینهسازی عملکرد، شاخص مدیریت یا تخصیص صحیح هزینهها به فعالیتها و خدمات، شاخص بهبود بهایابی، شاخص بهبود کارایی فعالیتها، شاخص بهبود اثربخشی فعالیتها، شاخص بهبود مستمر، شاخص بهبود سودآوری، شاخص برنامهریزی فعالیتها، شاخص افزایش بینش مدیر برای هدایت عملیات سازمان، شاخص ارائه اطلاعات مناسب در خصوص ماهیت فعالیتها، شاخص بهبود منافع سازمان با معرفی فرصتهای ارزشآفرین، شاخص نشاندادن تصویر بهتری از بهای محصولات، شاخص ایجاد و تقویت فرایندها و فعالیتهای سازمان، شاخص تجزیهوتحلیل هزینهها و عملکرد هر فعالیت، شاخص کنترل و ادارهکردن منابع سازمانی، شاخص ترکیب بهینه عوامل تولید و شاخص کنترل فعالیتهای سازمان شناسایی و رتبهبندی گردید.
واژگان کلیدی: مدیریت بر مبنای فعالیت، شرکتهای تولیدی، هزینهها.
مقدمه
در دنیای رقابتی امروز، سازمانها برای حفظ و ارتقای موقعیت خود در بازار، به طور مداوم به دنبال راههایی برای کاهش هزینههای تولید و بهبود کارایی عملیات خود هستند. یکی از رویکردهای مدیریتی که به طور گستردهای موردتوجه قرار گرفته است، مدیریت بر مبنای فعالیت است. این روش، با تمرکز بر فعالیتهای سازمان و هزینههای مرتبط با آنها، امکان شناسایی و حذف فعالیتهای غیرضروری و بهینهسازی فرایندهای تولیدی را فراهم میسازد. مدیریت بر مبنای فعالیت، با ارائه دیدگاه جامعتری از هزینهها و منابع مصرفی، به مدیران کمک میکند تا تصمیمات آگاهانهتری در مورد تخصیص منابع و بهینهسازی فرایندهای تولیدی بگیرند. این رویکرد، با شناسایی دقیق هزینههای مرتبط با هر فعالیت، امکان کاهش هزینههای غیرضروری و افزایش بهرهوری را فراهم میکند. شرکتها، کنترل هزینه و حذف فعالیتهای فاقد ارزشافزوده با حفظ کیفیت محصول را موردتوجه قرار دهند (صیاد، 2023).
پذیرش مدیریت بر مبنای فعالیت و هزینهیابی بر مبنای فعالیت در شرکتها، میتواند عملکرد سازمانی، فرایندها، بهرهوری و سودآوری به همراه داشته باشد (Askarani, 2010).
در محیط پویای کسبوکار امروز، فشارهای رقابتی و ضرورت حفظ سودآوری، شرکتها را بهسوی جستجوی روشهای نوین مدیریت هزینه و افزایش بهرهوری سوق داده است. یکی از چالشهای اساسی که سازمانهای تولیدی با آن مواجه هستند، شناسایی و کنترل دقیق هزینههای تولیدی است. در بسیاری از موارد، روشهای سنتی محاسبه هزینهها قادر به ارائه تصویر دقیقی از منابع مصرفی و هزینههای مرتبط با فعالیتهای مختلف نیستند. این مسئله میتواند منجر به تخصیص نادرست منابع، افزایش هزینههای غیرضروری و کاهش بهرهوری شود. مدیریت بر مبنای فعالیت بهعنوان یک رویکرد نوین و مؤثر، این امکان را فراهم میآورد تا با تمرکز بر فعالیتهای سازمان و تحلیل هزینههای مرتبط با هر فعالیت، نقاط ضعف و فرصتهای بهبود را شناسایی کند. این روش، با ارائه تصویری دقیقتر از ساختار هزینهها، به مدیران کمک میکند تا تصمیمات بهتری در خصوص بهینهسازی فرایندها و تخصیص منابع اتخاذ نمایند. با وجود مزایای بالقوه مدیریت بر مبنای فعالیت در کاهش هزینههای تولیدی، بسیاری از سازمانها هنوز در مراحل اولیه پذیرش و پیادهسازی این رویکرد هستند و اطلاعات کافی در خصوص شاخصهای کلیدی و مؤثر آن در دسترس نیست. عدم شناسایی و تعریف دقیق این شاخصها میتواند موجب ناکارآمدی در پیادهسازی مدیریت بر مبنای فعالیت و عدم تحقق اهداف کاهش هزینهها شود. در این پژوهش، به بررسی شاخصهای مدیریت بر مبنای فعالیت و نقش آنها در کاهش هزینههای تولیدی پرداخته میشود. ابتدا به شناسایی شاخصهای مدیریت بر مبنای فعالیت بر اساس روش تحلیل محتوا تبیین پرداخته میشود. در نهایت، با مصاحبه از خبرگان، شاخصهای مدیریت بر مبنای فعالیت در کاهش هزینههای تولیدی رتبهبندی میگردد. هدف این پژوهش، ارائه یک چارچوب کاربردی برای مدیران تولیدی است تا بتوانند با استفاده از شاخصهای مدیریت بر مبنای فعالیت، هزینههای تولیدی خود را به طور مؤثر کاهش دهند و بهرهوری سازمان خود را افزایش دهند.
ادبیات و پیشینه پژوهش
مدیریت بر مبنای فعالیت، بر مدیریت فعالیتها جهت بهبود عملکرد توجه و تمرکز دارد. مدیریت بر مبنای فعالیت با کاربست بهایابی بر مبنای فعالیت، تأثیر تغییرات در تمرین کار، طراحی تولید و بهکارگیری آن، تقاضای مشتریان از منابع مورد درخواست و عملکرد مالی را تعیین مینماید. در حقیقت مدیریت بر مبنای فعالیت سطح جدیدی از اطلاعات مالی و عملیاتی را در نظر دارد که هر دو میتوانند برای بهبود تصمیمگیری مورداستفاده قرار گیرند. مدیریت بر مبنای فعالیت درواقع ابزار مدیریت اطلاعات و نه یک روش ارزیابی وضعیت مالی است. برای برآورد و تأمین این هدف الزامی است که سیستم اطلاعات فرایندهای عملیاتی سازمان و بهای تمامشده منابع در سیستم مالی موردتوجه قرار گیرند (رهنمای رود پشتی،1387).
بنابراین، آنها باید بهگونهای ترکیب شوند که چگونگی مصرف منابع و بهای تمامشده جاری توسط فرایند سازمانی را منعکس نموده و کلیه هزینههای سیستم مالی را برای حصول اطمینان از صحت مالی مدنظر قرار دهد. مدیریت بر مبنای فعالیت، سیستمی گسترده و یکپارچه است که تمرکز آن روی شناسایی و مدیریتکردن فعالیتها، باهدف بهبود ارزش ایجادشده برای مشتریان، انتخاب مناسبترین فعالیتها برای عملیات، حذف فعالیتهای غیرضروری، افزایش سودآوری شرکت از این طریق است. مدیریت بر مبنای فعالیت، جهت دستیابی به این اهداف از بهایابی بر مبنای فعالیت بهعنوان منبع مهم اطلاعاتی استفاده میکند. همچنین، تشخیص و حذف فعالیتها و هزینههای فاقد ارزشافزوده از اهداف بسیار مهم مدیریت بر مبنای فعالیت است. فعالیتهای فاقد ارزشافزوده شامل آن دسته از فعالیتهای هستند که 1) موردنیاز نبود یا غیرضروریاند و 2) لازماند، اما غیرکارا بوده و قابلیت بهبود دارند. بنابراین، هزینههای ناشی از فعالیتهای فاقد ارزشافزوده حذف شدنیاند، بدون آنکه در کیفیت عملکرد یا ارزش محصول نزد مشتری خللی وارد کنند (Hilton, 2020).
از دیگر اهداف مدیریت بر مبنای فعالیت میتوان به موارد زیر اشاره کرد: 1) بهبود منافع با معرفی فرصتهای ارزشآفرین، 2) اندازهگیری هزینه منابع مصرفشده در اجرای فعالیتهای اصلی واحد یا سازمان، 3) تشخیص یا حذف فعالیتهای فاقد ارزشافزوده، 4) تعیین کارایی و اثربخشی تمام فعالیتهای انجامشده در واحد یا سازمان، و 5) ایجاد و تقویت فرایندها و فعالیتهایی که مشتری حاضر است برای آنها پول بپردازد. مدیریت بر مبنای فعالیت و هزینهیابی بر مبنای فعالیت، بهجای فهرست کردن عوامل هزینه و تخصیص آنها به محصولات بر اساس تخصیص فعالیتهای برآوردی، فرآیندها و جریانهای کاری را برای شناسایی فعالیتهای واقعی که هزینهها را افزایش میدهند، بررسی میکند. همچنین، مدیریت بر مبنای فعالیت به معنای مدیریتی است که بر اساس فعالیتها وظایف مشخص، انجام میشود. در این روش مدیریت، تمرکز بر روی انجام وظایف و اهداف مشخص قرار دارد و مدیران برای دستیابی به این اهداف، به منابع و نیروهای خود بهخصوص توجه میکنند (Hasan, 2023).
این روش مدیریت بر مبنای فعالیت از اهمیت بالایی برای تحقق اهداف سازمانی و بهبود عملکرد واحدها و بخشهای مختلف سازمان برخوردار است. بر مبنای فعالیت مدیران میتوانند وظایف و فعالیتهای مختلف را بهدقت تعیین کرده و منابع را بهینهسازی کنند تا بهترین نتیجه را از انجام وظایف خود به دست آورند. در این روش مدیریت، مدیران برای کسب موفقیت و بهبود عملکرد، به تحلیل دقیق فعالیتها، برنامهریزی دقیق و کنترل مداوم نیاز دارند. همچنین، این روش مدیریت به ارتقای هماهنگی و همکاری بین اعضای سازمان کمک میکند و به واحدها و بخشهای مختلف امکان میدهد که با همکاری و هماهنگی بهتر عملکرد خود را بهبود بخشند، مدیریت مبتنی بر فعالیت، ابزاری برای افزایش سودآوری فراهم کرد. همچنین، روی فرآیندهای شرکت تمرکز دارد. مدیریت بهبود از طریق تجزیهوتحلیل فرآیندهای تجاری و فعالیتهای مرتبط با آنها است. با به دست آوردن هزینههای دقیق محصول، مدیریت مبتنی بر فعالیت فراتر رفته و هزینههای خدمات به هر مشتری یا بخش خاصی از پایگاه مشتری را تجزیهوتحلیل میکند (Brian, 2001).
مدیریت بر مبنای فعالیت، بهعنوان یک رویکرد مدرن در حسابداری مدیریتی، بر شناسایی و تحلیل دقیق فعالیتهای سازمان و هزینههای مرتبط با آنها تأکید دارد. مدیریت بر مبنای فعالیت رویکردی است که با تحلیل و مدیریت فعالیتهای سازمانی بهمنظور بهبود بهرهوری و کاهش هزینهها سروکار دارد. مدیریت بر مبنای فعالیت از اطلاعات حاصل از سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت استفاده میکند تا به مدیران کمک کند تصمیمات استراتژیک و عملیاتی بهتری بگیرند (Blankley and Bain, 2000).
این رویکرد شامل مراحل زیر است: 1) شناسایی فعالیتها: تعیین فعالیتهای کلیدی که در فرآیندهای تولیدی و خدماتی سازمان نقش دارند، 2) تخصیص منابع: تخصیص دقیق هزینهها و منابع به فعالیتهای شناسایی شده، و 3) تحلیل فعالیتها: بررسی و تحلیل فعالیتها به منظور شناسایی فرصتهای بهبود و حذف فعالیتهای غیرضروری. روشهای سنتی حسابداری هزینه غالباً بر تخصیص هزینهها به محصولات و خدمات بر اساس معیارهای کلی مانند ساعات کار مستقیم یا حجم تولید تمرکز دارند. این روشها ممکن است در شناسایی هزینههای واقعی و منابع مصرفی ناکارآمد باشند. در مقابل، مدیریت بر مبنای فعالیت با تمرکز بر فعالیتها و تحلیل دقیق هزینههای مرتبط با هر فعالیت، تصویر واضحتری از ساختار هزینهها ارائه میدهد(Hilton, 2020).
بنابراین، مدیریت بر مبنای فعالیت میتواند تأثیر بسیار مثبتی بر بهبود عملکرد شرکتهای تولیدی داشته باشد. این رویکرد مدیریتی امکان ارتقای بهرهوری و بهینهسازی عملکرد در فرایندهای تولیدی را فراهم میکند. برخی از تأثیرات مثبت این روش مدیریت بر شرکتهای تولیدی عبارتاند از: 1) بهبود برنامهریزی: مدیریت بر مبنای فعالیت امکان برنامهریزی دقیقتر و بهینهتر فعالیتها وظایف مختلف را فراهم میکند. این بهبود در برنامهریزی میتواند باعث افزایش بهرهوری و کاهش زمانهای تولید و تحویل محصول شود، 2) بهبود عملکرد افراد: مدیریت بر مبنای فعالیت امکان ارائه راهنمایی و پشتیبانی مناسب برای افراد در انجام وظایفشان را فراهم میکند. این منجر به افزایش مهارتها، تسلط بر فعالیتها و ارتقاء عملکرد افراد میشود، 3) بهبود کیفیت محصولات: با استفاده از مدیریت بر مبنای فعالیت، شرکتهای تولیدی میتوانند فرآیندهای تولیدی را بهبود بخشیده و بهبود کیفیت محصولات خود را ایجاد کنند. این موضوع میتواند به افزایش رضایت مشتریان و افزایش سهم بازار منجر شود، و 4) بهبود مدیریت منابع: مدیریت بر مبنای فعالیت امکان بهینهسازی استفاده از منابع مختلف شرکتهای تولیدی ازجمله نیروی انسانی، مواد و تجهیزات را فراهم میکند. این بهبود میتواند باعث افزایش سودآوری و کاهش هزینهها شود. بنابراین، مدیریت بر مبنای فعالیت میتواند بهبود عملکرد شرکتهای تولیدی را تحقق بخشیده و به آنها کمک کند تا رقابتپذیری و عملکرد خود را بهبود بخشند (Brian, 2001).
خلیلپور و همکاران (1404)، در پژوهشی به شناسایی عوامل مؤثر بر توسعهی حسابداری مدیریت استراتژیک با بهکارگیری سیستمهای اطلاعات حسابداری در مواجهه با پیشرانهای محیطی پرداختند. به منظور دستیابی به هدف تحقیق، از دو روش کیفی و کمّی استفاده شده است. در بخش کیفی، محقق از طریق جلسات هم فکری و تشکیل گروههای کانونی با انجام مصاحبههای ساختاریافته با خبرگان شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران، به شناسایی عوامل پرداخت و در بخش کمّی، به بررسی میزان تأثیرگذاری و نقش این عوامل بر پیادهسازی سیستم اطلاعات حسابداری پرداخته میشود. نتایج تحقیق نشان داد که در راستای توسعهی حسابداری مدیریت استراتژیک با بهکارگیری سیستمهای اطلاعات حسابداری در مواجهه با پیشرانهای محیطی منجر به ایجاد شفافیت مالی، دسترسی یکسان به اطلاعات، ارائهی گزارشات مدیریتی بهنگام و... میشود و همچنین عوامل اصلی تأثیرگذار بر توسعهی پایگاههای اطلاعات حسابداری به ترتیب شامل اسناد راهبردی و بالادستی، مشخصههای مدیریتی، فرهنگسازی و آموزش، تمهیدات ساختاری، فرآیندهای کلیدی و زیرساختهای سازمانی دارای اولویت هستند.
خدیو پور و همکاران (1403)، در پژوهشی به ارائه مدلی برای محاسبه بهای تمامشده خدمات بانکی مبتنی بر هزینهیابی بر مبنای فعالیت طراحی پرداختند. با توجه به شاخصها و تعاریف موجود از انواع روش پژوهش، پژوهشی حاضر از نوع توسعهای کاربردی است. با توجه به وجود عوامل مختلف تأثیرگذار بر قیمت تمامشده و اثرات غیرخطی و حلقوی آنها و درنظرگرفتن بانک بهعنوان یک سیستم پیچیده، از روش پویاییشناسی سیستمها برای مدلسازی بهره گرفته شد. از نظر گردآوری دادهها، این پژوهش از نوع توصیفی است. روشهای گردآوری دادهها، مطالعات کتابخانهای شامل بررسی منابع و مراجع موجود در زمینه هزینهیابی بر مبنای فعالیت و اصول پویاییشناسی سیستمها، شبیهسازیهای صورت گرفته در خصوص بهای تمامشده خدمات بانکی با رویکرد پویاییشناسی سیستمها و منابع دیگر اعم از کتاب ها، مجلات، مقالهها و پایاننامههای داخل و خارج از کشور از طریق کتابخانههای معتبر، مراکز جستوجوی اطلاعات و سایتهای معتبر است. نتایج این مطالعه نشان میدهد که سیاست مبتنی بر مکانیزهشدن و بازمهندسی فرآیندها سیاست بهتری هستند؛ بنابراین سیاستگذاری عمومی بانک برای کاهش قیمت تمامشده محصولاتش میتواند ترکیبی از بازمهندسی فرایندها و بعد مکانیزه کردن آن ها باشد. با درنظرگرفتن محیط پویای کسبوکار و بانک بهعنوان یک سیستم پیچیده که در آن متغیرهای زیادی از یکدیگر تأثیر پذیرفته و بر روی هم تأثیر میگذارند، از رویکرد پویاییشناسی سیستمها برای مدلسازی بهای تمامشده خدمات بانکی استفاده شد. نتایج شبیهسازی نشان میدهد سیاستگذاری عمومی بانک برای کاهش قیمت تمامشده محصولاتش میتواند ترکیبی از بازمهندسی فرایندها و مکانیزه کردن آنها باشد.
نمازی و کرمانشاهی (1400)، در پژوهشی به هدف طراحی الگو تعیین نقش واسطهای فنهای حسابداری مدیریت بر رابطه بین کنشگران سازمانی و عملکرد مالی شرکتهای تولیدی است. در این پژوهش از فن مدل معادلات ساختاری استفادهشده است تا الگوی ارائهشده مورد آزمون قرار گیرد. اطلاعات موردنیاز پژوهش بهوسیله پرسشنامه از مدیران سطوح میانی و سطوح بالای 194شرکت تولیدی پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در سال 1398 جمعآوریشده است و برای تحلیل دادهها از نرمافزار اس مارت پی ال اس استفادهشده است. بهمنظور بررسی نقش میانجی فنهای حسابداری مدیریت در رابطه کنشگران سازمانی و عملکرد مالی از آزمون سوبل استفاده شد. نتایج نشان داد، بین متغیرهای کنشگران سازمانی و متغیر عملکرد مالی، رابطه مثبت و نسبتاً قوی (38%) وجود دارد و استراتژی سازمانی با 76/0، ساختار سازمانی با 75/0 و نوآوری با 69/0، به ترتیب بیشترین رابطه را با عملکرد مالی دارند و بیشترین تأثیر مربوط به کنشگر انسانی عدم تمرکز و کمترین تأثیر مربوط به کنشگر غیرانسانی کارآفرینی است. تقریباً 44/0 از اثر کل کنشگران سازمانی بر عملکرد مالی از طریق غیرمستقیم توسط متغیر میانجی فنهای حسابداری مدیریت تبیین میشود. همچنین فنهای حسابداری مدیریت تأثیر قوی مثبتی (83/0) بر عملکرد مالی شرکتها دارند. به گونه کلی، حسابداری مدیریت با ارائه اطلاعات با چشمانداز گسترده، دارای جهتگیری آینده است و منجر به پویا شدن توانایی مدیران و ایجاد مزیت رقابتی میشود. بنابراین، تعامل کنشگران سازمانی و استفاده تعاملی و تشخیصی از فنهای حسابداری مدیریت بر روی عملکرد سازمان تأثیر مثبت دارد.
تجویدی و محمدی (1399)، در پژوهشی به بررسی نقش اطلاعات حسابداری مدیریت در سیستم کنترل مدیریت شرکتهای تولیدی ایران پرداختند. در این مطالعه برای ارائه بهتر استفاده از سیستمهای کنترل مدیریت مؤثر در یک کشور درحالتوسعه، از تئوری اقتضایی برای بررسی نقش اطلاعات حسابداری مدیریت در اثربخشی سیستم کنترل مدیریت در شرکتهای تولیدی بزرگ استفادهشده است. ادبیات مربوطه در مورد عامل واسطهای اثر مفید بودن اطلاعات حسابداری مدیریت بر اثر گذاری پنج متغیر اقتضایی بر سیستم کنترل مدیریت میباشد. یافتههای این تحقیق مبتنی بر توزیع پرسشنامه در بین فعالان شاغل در حوزه حسابداری در شرکتهای بزرگ تولیدی از بخشهای صنعتی مختلف در ایران میباشد. نقش اطلاعات حسابداری مدیریت در اثربخشی سیستم کنترل مدیریت در این شرکتها ازنظر چهار بعد حوزه، بهموقع بودن، تجمع و ادغام مشخص میشود و با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی مورد تجزیهوتحلیل قرارگرفته است نتایج این تحقیق نشان میدهد، بین اهمیت و در دسترس بودن اطلاعات حسابداری مدیریت شکاف وجود دارد و همچنین اطلاعات حسابداری مدیریت نقش واسطهای در رابطه بین استراتژی رقابت، پیچیدگی تولید و عدم اطمینان محیطی با اثربخشی سیستم کنترل مدیریت ایفا میکند ولی در مورد رسمی سازی و تمرکزگرایی این مورد وجود ندارد.
رضوی و همکاران (1395)، در پژوهشی به لزوم بهکارگیری مدیریت بر مبنای فعالیت در مهندسی هزینه بانکها پرداختد. روش پژوهش کیفی و بر اساس تحلیل محتوا صورت گرفته است. رقابت برای بهبود کیفیت محصولات و خدمات، سرنوشت همه صنایع و مؤسسات خدماتی را رقم میزند. تاکنون مطالعات متعددی در ارتباط با بهبود کیفیت و تنوع محصولات و عوامل مؤثر بر آن صورت گرفته اما کمتر به مؤسسات اعتباری پرداختهشده است. نظام بانکی دولتی ایران و مؤسسات اعتباری، بهعنوان مراکز مالی که اکثریت مردم با آنها سروکار دارند، امروزه با چالشهای بیشماری مواجه است. حضور بانکهای خصوصی، زمزمه فعالیت بانکهای خارجی و همچنین پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی، نیاز به تغییر نگرش در نحوه ارائه خدمات را به یک الزام تبدیل نموده است .اصولاً سیستمهای اطلاعاتی بانکها و مؤسسات مالی برای ارائه صورتهای مالی برونسازمانی و گزارشگری خارجی طراحیشدهاند و در صورت سود و زیان آنها هزینه تمامشده فعالیتهای بانکی بر مبنای روشهای سنتی مدیریت محاسبه و فراهم میشود، اما اطلاعاتی در مورد هزینه تمامشده فعالیتهای خاص یا بهای تمامشده هر یک از خدمات و محصولات بهصورت جداگانه و دقیق ارائه نمیشود. امروزه با رشد پیچیدگیها و متنوع شدن فعالیتهای بانکی، درک این پیچیدگیها و سنجش تأثیر آن بر هزینهها و منابع سازمان اهمیت زیادی دارد، بانکها خدماتی را تولید کرده و به مشتریان خود عرضه میکنند، ازاینرو لازم است که از هزینهها تمامشده این خدمات مطلع بوده تا بتوانند منفعت و هزینه آنها را ارزیابی کنند. شناخت فعالیتها و خدمات و ارائه اطلاعات دقیق در خصوص بهای تمامشده هریک از این فعالیتها و خدمات مستلزم طراحی و استفاده از یک سیستم مناسب مدیریت یا تخصیص صحیح هزینهها به فعالیتها و خدمات میباشد.
رجبی (1386)، در پژوهشی به ترکیب سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت و مدیریت بر مبنای فعالیت جهت کنترل و اداره کردن منابع سازمانی بصورت یک مطالعه کاربردی در کارخانجات صنعتی شاهد شیراز پرداخت. برای این منظور پس از اجرای روش آنالیز فعالیت، نوع و حجم فعالیت ها و منابع مورد نیاز برای تولید هر کدام از محصولات شناسایی گردید سپس با استفاده از این اطلاعات مدل برنامه ریزی خطی تعیین ترکیب بهینه ساخت محصولات ایجاد شد و پس از حل مدل، ترکیب بهینه محصولات تولیدی کارخانه، وضعیت منابع، حجم فعالیت های مورد استفاده برای تولید هر کدام از محصولات و فعالیت های دارای ارزش افزوده و بدون ارزش افزوده مشخص شد. با توجه به اینکه سیستم مدیریت بر مبنای فعالیت بر کنترل و اداره کردن منابع سازمانی و حذف فعالیت های فاقد ارزش افزوده در سازمان تاکید دارد با توجه به متغیرهای مدل، فعالیت های بدون ارزش افزوده شناسایی شد تا نسبت به حذف این فعالیت ها و بکار گیری منابع این فعالیت ها در دیگر بخش ها اقدام گردد.
Evianti et al, (2024) ، در پژوهشی به نقش مهم حسابداری مدیریت در بهینه سازی کنترل هزینه و بهبود سودآوری در بخش خدمات پرداختند. حسابداری مدیریت نقش استراتژیک بسیار مهمی در بهبود سودآوری بخش خدمات ایفا می کند. عملکرد آن فراتر از ثبت صرف تراکنش های مالی است و شامل تجزیه و تحلیل و مدیریت هزینه های عملیاتی با رویکردی انتقادی و عمیق می شود. از طریق تکنیک هایی مانند هزینه یابی بر مبنای فعالیت، شرکت ها می توانند منابع اصلی هزینه را به دقت شناسایی کرده و اقدامات کنترلی موثرتری را اجرا کنند. نتایج این تجزیه و تحلیل به شرکت ها اجازه می دهد تا قیمت های رقابتی تری تعیین کنند، حاشیه سود را افزایش دهند و کارایی عملیاتی را به حداکثر برسانند. حسابداری مدیریت داده ها و بینش هایی را ارائه می دهد که برای تصمیم گیری استراتژیک ضروری هستند. اطلاعات دقیق در مورد عملکرد مالی و عملیاتی، مدیریت را قادر میسازد تا اثربخشی طرحهای تجاری مختلف، از جمله توسعه محصول جدید و گسترش بازار را ارزیابی کند. این تجزیه و تحلیل انتقادی به شناسایی مناطقی که می توان کارایی را بهبود بخشید و هزینه ها را کاهش داد، کمک می کند و در نتیجه از استراتژی های بلندمدت برای رشد پایدار حمایت می کند. ادغام اصول حسابداری مدیریت در استراتژی های عملیاتی شرکت های خدماتی، آنها را قادر می سازد تا با چالش های یک بازار پویا روبرو شوند، رقابت پذیری را بهبود بخشند و به سودآوری پایدار دست یابند. حسابداری مدیریت نه تنها به کنترل هزینه کمک می کند، بلکه سهم قابل توجهی در بهبود کیفیت تصمیم گیری و برنامه ریزی استراتژیک دارد. یک رویکرد مناسب برای شرکت ها می تواند به اهداف مالی و عملیاتی بهتری دست یابد و از پایداری و رشد پایدار در یک محیط تجاری رقابتی فزاینده اطمینان حاصل کند. بنابراین، حسابداری مدیریت ابزاری است که نه تنها از کارایی پشتیبانی می کند، بلکه نوآوری و انطباق استراتژیک را نیز تشویق می کند که برای موفقیت بلندمدت حیاتی است.
Oriji, & Joel, (2024) ، در پژوهشی به ادغام الگوهای حسابداری با مدیریت زنجیره تامین در صنعت هوافضا را به عنوان یک رویکرد استراتژیک برای افزایش کارایی و کاهش هزینه ها در ایالات متحده پرداختند. بخش هوافضا با چالش های متعددی از جمله زنجیره های تامین پیچیده، الزامات نظارتی سختگیرانه و فشارهای هزینه مواجه است. با ترکیب اصول حسابداری با استراتژی های مدیریت زنجیره تامین، هدف این رویکرد بهینه سازی عملیات، بهبود شفافیت مالی و تقویت همکاری بین ذینفعان است. اهداف کلیدی این ابتکار شامل سادهسازی فرآیندهای مالی، افزایش قابلیتهای تصمیمگیری و کاهش ریسکهای مرتبط با اختلالات زنجیره تامین است. با استفاده از مدلهای حسابداری مانند هزینهیابی مبتنی بر فعالیت، حسابداری ناب، و سیستمهای اندازهگیری عملکرد، سازمانها میتوانند بینشی در مورد ساختار هزینهها، شناسایی ناکارآمدیها و تخصیص موثر منابع در سراسر زنجیره تامین به دست آورند. علاوه بر این، ادغام حسابداری با مدیریت زنجیره تامین، نظارت بر زمان واقعی معیارهای عملکرد مالی را قادر میسازد و امکان مداخلات و تعدیلهای به موقع را برای دستیابی به اهداف استراتژیک فراهم میکند. این رویکرد همچنین هماهنگی بهتر بین تیم های مالی و عملیات را تسهیل می کند و منجر به بهبود ارتباطات، همسویی اهداف و در نهایت افزایش عملکرد سازمانی می شود. در زمینه صنعت هوافضا، که در آن دقت، قابلیت اطمینان و کارایی هزینه بسیار مهم است، این رویکرد یکپارچه مزایای قابل توجهی را ارائه می دهد. این شرکت ها را قادر می سازد تا مدیریت موجودی را بهینه کنند، ضایعات را به حداقل برسانند و فرصت هایی را برای صرفه جویی در هزینه در سراسر زنجیره تامین شناسایی کنند. علاوه بر این، با پرورش فرهنگ بهبود مستمر و تصمیم گیری مبتنی بر داده، سازمان ها می توانند به طور مؤثرتری با پویایی بازار سازگار شوند و مزیت رقابتی به دست آورند.
Mohammed, (2023) ، در پژوهشی به بررسی مدیریت بر مبنای فعالیت با رویکرد تحلیلی پرداخت. روش پژوهش کیفی و مبتنی بر تحلیل محتوا با رویکرد تحلیلی بوده است. این پژوهش یک بررسی ادبیات مبتنی بر مدیریت بر مبنای فعالیت است. هدف مدیریت بر مبنای فعالیت تمرکز بر شناسایی و مدیریت فعالیتهایی که بیشترین تأثیر را در دستیابی به اهداف واحد اقتصادی دارد، میباشد. این رویکرد شامل استفاده از دادههای هزینهیابی مبتنی بر فعالیت برای تخصیص هزینهها به فعالیتهای کلیدی موردنیاز برای دستیابی به اهداف و سپس مدیریت آن فعالیتها برای بهینهسازی عملکرد میباشد. مدیریت بر مبنای فعالیت است که شامل تجزیهوتحلیل هزینهها و عملکرد هر فعالیت است و استفاده از این اطلاعات برای بهبود کارایی و اثربخشی یک واحد اقتصادی کاربرد دارد. کاربرد مدیریت بر مبنای فعالیت بهطور گستردهای در صنایع مختلف ازجمله واحدهای تولیدی، اقتصادی خدمات بهداشتی و درمانی بوده است.
(2022) ma et al. در پژوهشی به موضوع حسابداری مدیریت استراتژیک در شرکتهای کوچک و متوسط در کشورها و بازارهای در حال ظهور پرداختند. در این مقاله از روش تحقیق کیفی استفادهشده است و دادهها با مصاحبه با پنج مدیر و دو کارمند شرکتی در چین جمعآوریشده است. یافتهها حاکی از آن است که: (1) مدیران ارشد شرکتهای کوچک و متوسط درک درستی از حسابداری ندارند و توجه کافی به آن ندارند و نقش حسابداری مدیریت استراتژیک حتی بدتر است. (2) اگرچه مدیران ارشد مالی دانش حسابداری مدیریت استراتژیک را به دست میآورند، اما نمیتوانند آن را بهطور کامل در تصمیمگیری استراتژیک خود مشارکت دهند. (3) شرکتهای کوچک و متوسط متوجه شدهاند که فرهنگسازمانی برای یک شرکت برای دستیابی به اهداف استراتژیک بسیار مهم است، اما اهمیت دادن به آن و ایجاد آن بسیار دور از ذهن است. (4) مدیران کل شرکتهای کوچک و متوسط معتقدند که بخش عملیاتی هسته اصلی شرکت است و همه منابع باید برای رفع نیازهای آنها اولویتبندی شود.
پژوهش حاضر میتواند به توسعه و اعتبارسنجی شاخص های جدید مدیریت بر مبنای فعالیت بپردازد که دقت بیشتری در شناسایی و تخصیص هزینهها داشته باشند. همچنین، این شاخص ها میتوانند بهطور خاص برای صنایع مختلف طراحی شوند. انجام پژوهشی جامع و عمیق بر روی شرکتهای مختلف با استفاده از مدیریت بر مبنای فعالیت و تحلیل نتایج عملیاتی و مالی آنها میتواند بینشهای ارزشمندی ارائه دهد که ممکن است در تحقیقات قبلی مورد توجه قرار نگرفته باشد. نتایج پژوهش با ارائه راهکارهای عملی و قابلاجرا برای شرکتهای تولیدی کمک کند و به توسعه دانش مدیریتی و حسابداری مدیریت در زمینه کاهش هزینهها و بهبود کارایی یاری رساند.
با توجه به مبانی نظری و پیشینه پژوهش، سوال های زیر مطرح می گردد:
1. شاخصهای مدیریت بر مبنای فعالیت در کاهش هزینههای شرکتهای تولیدی ایران کداماند؟
2. رتبهبندی شاخصهای مدیریت بر مبنای فعالیت در کاهش هزینههای شرکتهای تولیدی ایران به چه صورت است؟
روش پژوهش
پژوهش حاضر، ازنظر هدف، از نوع تحقيقات كاربردي و در بازه زمانی سال 1403 صورتگرفته است. همچنین برحسب نحوه گردآوري دادهها، به دليل اينكه به توصيف وضعيت موجود ميپردازد، توصيفي و از شاخه پيمايشي هست (آذر و مؤمنی، 1383).
این تحقیق دارای رویکرد آمیخته بوده و در دو مرحله صورتگرفته است، مرحله اول روش تحلیل محتوا جهت یافتن شاخصهای مدیریت بر مبنای فعالیت در کاهش هزینههای شرکتهای تولیدی ایران و در مرحله دوم از طریق مصاحبه با خبرگان جهت رتبهبندی شاخصهای مدیریت بر مبنای فعالیت در کاهش هزینههای شرکتهای تولیدی ایران استفاده گردید Strauss, & Corbin, 1998)).
انتخاب جامعه آماری بر اساس معیارهای زیر صورتگرفته است:
1. رشته تخصصی حسابداری مدیریت، حسابداری یا مدیریت باشد، و
2. شاغل در حرفه باشد.
در تحقیق حاضر جامعه آماری بهصورت هدفمند (گزینشی) به تعداد 12 نفر از خبرگان حرفه شامل حسابداران مدیریت، حسابداران، مدیران مالی و اعضای هیئتعلمی دانشگاه انتخاب گردیده است. در پژوهش حاضر از طریق روش تحلیل محتوا و مصاحبه با خبرگان شاخص های مدیریت بر مبنای فعالیت در کاهش هزینه های شرکت های تولیدی ایران استخراج و رتبه بندی میگردد.
یافتههای پژوهش
خبرگان پژوهش
در جدول 1- تعداد خبرگان به تفکیک: حسابداران مدیریت، 4 نفر، مدیران مالی 2 نفر، حسابدارن 1 نفر و اعضای هیئتعلمی دانشگاه 5 نفر میباشند.
جدول 1- خبرگان پژوهش
ردیف | شغل | تعداد |
1 | حسابداران مدیریت | 4 |
2 | مدیران مالی | 2 |
| حسابداران | 1 |
3 | اعضای هیئتعلمی دانشگاه | 5 |
جمع | 12 |
اطلاعات جمعیتشناختی
نتايج حاصل از تجزیهوتحلیل اطلاعات جمعیتشناسی در جدول 2- الی 6- ارائه گردیده است. اطلاعات نشان میدهد که بیشترین درصد پاسخگویان 75/0 جنسیت خود را مرد و کمترین در صد 25/0 نیز جنسیت خود را زن گزارش کردهاند، در ارتباط با تحصیلات بیشترین درصد پاسخگویان 58/0 تحصیلات خود را فوقلیسانس و کمترین در صد 42/0 نیز تحصیلات خود را دکتری گزارش کردهاند، در ارتباط با رشته تحصیلی بیشترین درصد پاسخگویان 67/0 رشته تحصیلی خود حسابداری و کمترین در صد 08/0 نیز رشته تحصیلی خود را سایر رشتهها (اقتصاد) گزارش کردهاند، در ارتباط با شغل بیشترین درصد پاسخگویان 42/0 شغل خود را هیئتعلمی و کمترین در صد 08/0 نیز شغل خود را حسابدار گزارش کردهاند، در ارتباط باسابقه کار بیشترین درصد پاسخگویان 42/0 سابقه کار خود را 10 تا 15 سال و کمترین در صد 08/0 نیز سابقه خود را بالای 1 تا 5 سال گزارش کردهاند.
نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل بهصورت زیر است:
جدول 2- اطلاعات جمعیتشناسی(جنسیت)
درصد | فراوانی | شرح | عنوان | |
%75 | 9 | مرد | جنسیت | |
%25 | 3 | زن | ||
100 | 12 | کل |
جدول 3- اطلاعات جمعیتشناسی(میزان تحصیلات)
درصد | فراوانی | شرح | عنوان |
%58 | 7 | فوقلیسانس |
|
%42 | 5 | دکتری | |
100 | 12 | کل |
جدول 4- اطلاعات جمعیتشناسی(رشته تحصیلی)
درصد | فراوانی | شرح | عنوان |
%67 | 8 | حسابداری | رشته تحصیلی |
%25 | 3 | مدیریت | |
%8 | 1 | سایر | |
100 | 12 | کل |
جدول 5- اطلاعات جمعیتشناسی(شغل)
درصد | فراوانی | شرح | عنوان |
%33 | 4 | حسابدار مدیریت | شغل |
%17 | 2 | مدیر مالی | |
%8 | 1 | حسابدار | |
%42 | 5 | هیئتعلمی | |
100 | 12 | کل |
جدول 6- اطلاعات جمعیتشناسی (میزان سابقه کار)
درصد | فراوانی | شرح | عنوان |
%8 | 1 | 1-5 | سابقه کار |
%33 | 4 | 6-10 | |
%42 | 5 | 10-15 | |
%17 | 2 | بالای 15 | |
100 | 12 | کل |
یافتهها
در مرحله اول باتوجهبه اطلاعات جدول (7) که به روش تحلیل محتوا بر اساس مطالعه مبانی نظری و پیشینه تحقیق در ارتباط با شناسایی شاخصهای مدیریت بر مبنای فعالیت در کاهش هزینه های شرکت های تولیدی ایران انجامگرفته است، بیست شاخص شناسایی گردید.
جدول 7- شناسایی شاخص های مدیریت بر مبنای فعالیت در کاهش هزینه های شرکت های تولیدی ایران
شاخص | ردیف | |
تجزیهوتحلیل هزینهها و عملکرد هر فعالیت | 1 | |
بهبود کارایی فعالیتها | 2 | |
شناخت فعالیتها و خدمات و ارائه اطلاعات دقیق در خصوص بهای تمامشده | 3 | |
کنترل و ادارهکردن منابع سازمانی | 4 | |
بهبود اثربخشی فعالیتها | 5 | |
بهبود مستمر | 6 | |
مدیریت فعالیتها برای بهینهسازی عملکرد | 7 | |
بهبود سودآوری | 8 | |
مدیریت یا تخصیص صحیح هزینهها به فعالیتها و خدمات | 9 | |
بهبود بهایابی | 10 | |
حذف فعالیتهای فاقد ارزشافزوده در سازمان | 11 | |
افزایش بینش مدیر برای هدایت عملیات سازمان | 12 | |
برنامهریزی فعالیتها | 13 | |
ترکیب بهینه عوامل تولید | 14 | |
ارائه اطلاعات مناسب در خصوص ماهیت فعالیتها | 15 | |
کنترل فعالیتهای سازمان | 16 | |
بهبود منافع سازمان با معرفی فرصتهای ارزشآفرین | 17 | |
ایجاد و تقویت فرایندها و فعالیتهای سازمان | 18 | |
نشاندادن تصویر بهتری از بهای محصولات | 19 | |
تشخیص یا حذف فعالیتهای فاقد ارزشافزوده در سازمان | 20 |
در مرحله دوم جهت رتبهبندی شاخصهای مدیریت بر مبنای فعالیت در کاهش هزینههای شرکتهای تولیدی ایران از طریق مصاحبه با خبرگان صورت گرفت. باتوجهبه اطلاعات جدول (8)، بر اساس آزمون فریدمن و آماره میانگین به ترتیب شاخص حذف فعالیتهای فاقد ارزشافزوده در سازمان در رتبه اول، شاخص تشخیص یا حذف فعالیتهای فاقد ارزشافزوده در سازمان در رتبه دوم، شاخص شناخت فعالیتها و خدمات و ارائه اطلاعات دقیق در خصوص بهای تمامشده در رتبه سوم، شاخص مدیریت فعالیتها برای بهینهسازی عملکرد در رتبه چهارم، شاخص مدیریت یا تخصیص صحیح هزینهها به فعالیتها و خدمات در رتبه پنجم، شاخص بهبود بهایابی در رتبه ششم، شاخص بهبود کارایی فعالیتها در رتبه هفتم، شاخص بهبود اثربخشی فعالیتها در رتبه هشتم، شاخص بهبود مستمر در رتبه نهم، شاخص بهبود سودآوری در رتبه دهم، شاخص برنامهریزی فعالیتها در رتبه یازدهم، شاخص افزایش بینش مدیر برای هدایت عملیات سازمان در رتبه دوازدهم، شاخص در رتبه ارائه اطلاعات مناسب در خصوص ماهیت فعالیتها سیزدهم، شاخص بهبود منافع سازمان با معرفی فرصتهای ارزشآفرین در رتبه چهاردهم، شاخص نشاندادن تصویر بهتری از بهای محصولات در رتبه پانزدهم، شاخص ایجاد و تقویت فرایندها و فعالیتهای سازمان در رتبه شانزدهم، شاخص تجزیهوتحلیل هزینهها و عملکرد هر فعالیت در رتبه هفدهم، شاخص کنترل و ادارهکردن منابع سازمانی در رتبه هجدهم، شاخص ترکیب بهینه عوامل تولید در رتبه نوزدهم و شاخص کنترل فعالیتهای سازمان در رتبه بیستم قرار گرفت.
جدول 8- رتبه بندی شاخص های مدیریت بر مبنای فعالیت در کاهش هزینه های شرکت های تولیدی ایران
رتبه | آماره میانگین | شاخص | ردیف |
17 | 49/3 | تجزیهوتحلیل هزینهها و عملکرد هر فعالیت | 1 |
7 | 31/4 | بهبود کارایی فعالیتها | 2 |
3 | 70/4 | شناخت فعالیتها و خدمات و ارائه اطلاعات دقیق در خصوص بهای تمامشده | 3 |
18 | 45/3 | کنترل و ادارهکردن منابع سازمانی | 4 |
8 | 29/4 | بهبود اثربخشی فعالیتها | 5 |
9 | 25/4 | بهبود مستمر | 6 |
4 | 64/4 | مدیریت فعالیتها برای بهینهسازی عملکرد | 7 |
10 | 18/4 | بهبود سودآوری | 8 |
5 | 50/4 | مدیریت یا تخصیص صحیح هزینهها به فعالیتها و خدمات | 9 |
6 | 42/4 | بهبود بهایابی | 10 |
1 | 86/4 | 11 | |
12 | 03/4 | افزایش بینش مدیر برای هدایت عملیات سازمان | 12 |
11 | 08/4 | برنامهریزی فعالیتها | 13 |
19 | 38/3 | ترکیب بهینه عوامل تولید | 14 |
13 | 96/3 | ارائه اطلاعات مناسب در خصوص ماهیت فعالیتها | 15 |
20 | 34/3 | کنترل فعالیتهای سازمان | 16 |
14 | 75/3 | بهبود منافع سازمان با معرفی فرصتهای ارزشآفرین | 17 |
16 | 56/3 | ایجاد و تقویت فرایندها و فعالیتهای سازمان | 18 |
15 | 70/3 | نشاندادن تصویر بهتری از بهای محصولات | 19 |
79/4 | تشخیص یا حذف فعالیتهای فاقد ارزشافزوده در سازمان | 20 |
بحث و نتیجهگیری
هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی و رتبه بندی شاخص های مدیریت بر مبنای فعالیت در کاهش هزینه های شرکت های تولیدی بود. بهمنظور پاسخ به سؤال پژوهش در ارتباط با شناسایی شاخص های مدیریت بر مبنای فعالیت در کاهش هزینه های شرکت های تولیدی ایران 20 شاخص تدوین گردید. با توجه به نتایج پژوهش، بر اساس آزمون فریدمن و آماره میانگین به ترتیب شاخص حذف فعالیت های فاقد ارزش افزوده در سازمان در رتبه اول، شاخص تشخیص یا حذف فعالیت های فاقد ارزش افزوده در سازمان در رتبه دوم، شاخص شناخت فعالیتها و خدمات و ارائه اطلاعات دقیق در خصوص بهای تمامشده در رتبه سوم، شاخص مدیریت فعالیتها برای بهینهسازی عملکرد در رتبه چهارم، شاخص مدیریت یا تخصیص صحیح هزینهها به فعالیتها و خدمات در رتبه پنجم، شاخص بهبود بهایابی در رتبه ششم، شاخص بهبود کارایی فعالیت ها در رتبه هفتم، شاخص بهبود اثربخشی فعالیت ها در رتبه هشتم، شاخص بهبود مستمر در رتبه نهم، شاخص بهبود سودآوری در رتبه دهم، شاخص برنامه ریزی فعالیت ها در رتبه یازدهم، شاخص افزایش بینش مدیر برای هدایت عملیات سازمان در رتبه دوازدهم، شاخص در رتبه ارائه اطلاعات مناسب در خصوص ماهیت فعالیت ها سیزدهم، شاخص بهبود منافع سازمان با معرفی فرصت های ارزش آفرین در رتبه چهاردهم، شاخص نشان دادن تصویر بهتری از بهای محصولات در رتبه پانزدهم، شاخص ایجاد و تقویت فرآیندها و فعالیت های سازمان در رتبه شانزدهم، شاخص تجزیهوتحلیل هزینهها و عملکرد هر فعالیت در رتبه هفدهم، شاخص کنترل و اداره کردن منابع سازمانی در رتبه هجدهم، شاخص ترکیب بهینه عوامل تولید در رتبه نوزدهم و شاخص کنترل فعالیت های سازمان در رتبه بیستم قرار گرفت. نتایج پژوهش با پژوهشهای (رضوی و همکاران، 1395)، (Hilton, 2020)، (، Kaplan, R., and Cooper. 1998)، ( mohammed,2023) و ( رجبی، 1386) همراستا است.
نتایج پژوهش نشان داد که، مدیریت بر مبنای فعالیت رویکردی است که به شناسایی و تحلیل فعالیتها و فرآیندهای کسبوکار برای بهبود بهرهوری و کاهش هزینهها میپردازد. پیادهسازی مدیریت بر مبنای فعالیت به شرکتهای تولیدی ایران به شرح زیر کمک می نماید:
1. شناسایی دقیق هزینهها: مدیریت بر مبنای فعالیت با تحلیل دقیق فعالیتها و فرآیندها به شناسایی و تخصیص دقیقتر هزینهها کمک میکند. این رویکرد منجر به شفافیت بیشتر در تخصیص هزینهها میشود و هزینههای غیرمستقیم را به فعالیتهای خاص مرتبط میکند،
2. کاهش هزینههای زائد: با شناسایی فعالیتهای غیرمولد یا کمارزش، شرکتها میتوانند این فعالیتها را حذف یا بهبود بخشند، این امر منجر به کاهش هزینههای زائد و بهبود کارایی کلی میشود،
3. بهبود فرآیندها: مدیریت بر مبنای فعالیت به شرکتها امکان میدهد فرآیندهای تولیدی خود را بازبینی و بهینهسازی کنند. این بهبودها میتواند شامل کاهش زمان تولید، کاهش ضایعات و افزایش کیفیت محصولات باشد،
4. تصمیمگیری بهتر: با داشتن دادههای دقیقتر و شفافتر درباره هزینهها، مدیران میتوانند تصمیم های بهتری درباره تخصیص منابع، قیمتگذاری محصولات و برنامهریزی تولید بگیرند، و
5. افزایش رقابتپذیری: کاهش هزینهها و بهبود کارایی فرآیندها به شرکتها کمک میکند تا در بازار رقابتی باقی بمانند و توان رقابت با دیگران را افزایش دهند.
بهطور کلی، پیادهسازی مدیریت بر مبنای فعالیت میتواند به شرکتهای تولیدی کمک کند تا با کاهش هزینهها و بهبود کارایی، سودآوری و رقابتپذیری خود را افزایش دهند.
پیشنهادهای کاربردی
مدیریت بر مبنای فعالیت با ارائه اطلاعات دقیقتر و جامعتر درباره هزینهها و فعالیتها، به مدیران امکان میدهد تصمیمات بهتری در مورد بهینهسازی فرایندها و کاهش هزینهها بگیرند. این رویکرد میتواند به طرق مختلف به کاهش هزینههای تولیدی کمک کند:
1. کاهش فعالیتهای غیرضروری: با شناسایی و حذف فعالیتهای فاقد ارزشافزوده، سازمان میتواند هزینههای غیرضروری را کاهش دهد.
2. بهبود تخصیص منابع: تخصیص دقیقتر منابع به فعالیتهای کلیدی میتواند بهرهوری را افزایش داده و هزینهها را کاهش دهد.
3. افزایش کارایی فرایندها: تحلیل دقیق فعالیتها و شناسایی فرصتهای بهبود میتواند به افزایش کارایی فرایندها و کاهش هزینههای عملیاتی منجر شود.
همچنین، در راستای تبیین شاخصهای مدیریت بر مبنای فعالیت و نقش آنها در کاهش هزینههای تولیدی، شناسایی شاخصهای کلیدی مدیریت بر مبنای فعالیت ضروری است. مدیریت بر مبنای فعالیت میتواند به طور مؤثری در کاهش هزینههای تولیدی نقش داشته باشد. با شناسایی و تحلیل دقیق فعالیتها و هزینههای مرتبط با آنها، سازمانها میتوانند فرایندهای خود را بهینهسازی کرده و بهرهوری را افزایش دهند. این پژوهش با تبیین شاخصهای کلیدی مدیریت بر مبنای فعالیت، چارچوبی کاربردی برای مدیران تولیدی ارائه میدهد تا با استفاده از آن بتوانند هزینههای تولیدی خود را کاهش دهند و بهرهوری سازمان خود را بهبود بخشند.
جهت انجام پژوهشهای آتی به پژوهشگران موارد زیر توصیه میگردد:
1. تبیین الگوی مدیریت بر مبنای فعالیت در کاهش هزینههای شرکتهای تولیدی ایران، و
2. رتبهبندی ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای مدیریت بر مبنای فعالیت در کاهش هزینههای شرکتهای تولیدی ایران.
منابع
آذر، عادل. مؤمنی، منصور. (1383) آمار و کاربرد آن در مدیریت، چاپ سوم، تهران: سمت.
https://samt.ac.ir/fa/book/118
https://sanad.iau.ir/fa/Article/816356
خلیل پور, مهدی, رمضانی, جواد, ابراهیمیان, جواد, فلاح, علی, کردانی, حسن. (1404). توسعهی حسابداری مدیریت استراتژیک با بهکارگیری سیستمهای اطلاعات حسابداری در مواجهه با پیشرانهای محیطی. دانش حسابداری و حسابرسی مدیریت، 14 (55)، 193-207.
https://www.jmaak.ir/article_23623.html?lang=fa
خدیور, رستمی, کشمیری, آرزو, رحیمیان. (1403). مدلسازی قیمت تمام شده خدمات بانکی با استفاده از روش هزینهیابی مبتنی بر فعالیت و پویاییشناسی سیستم. چشمانداز مدیریت صنعتی, 14(2), 206-229.
https://jimp.sbu.ac.ir/article_104591.html
https://jmsd.atu.ac.ir/article_4937_0.html
https://journals.srbiau.ac.ir/article_9729.html
رهنمای رودپشتی، فریدون (1387)، مبانی حسابداری مدیریت: رویکرد و دیدهاه نوین، دانشگاه ازاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات.
https://www.gisoom.com/book/1946397
https://journals.srbiau.ac.ir/article_17545.html
Askarany, D., Yazdifar, H., & Askary, S. (2010). Supply chain management, activity-based costing and organisational factors. International journal of production economics, 127(2), 238-248.
https://www.sciencedirect.com/science/article/abs/pii/S0925527309002898
Brian Plowman (2001) Activity Based Management Improving Processes and Profitability , 1st Edition, London. https://doi.org/10.4324/9781315210063.
Blankley, A., and Bain, C. (2000). Hyperion Activity-Based Management Software: A Tool for Analyzing Costs and Operational Processes.
https://www.proquest.com/openview/dd349e8b0bc5e62ef916d13bd9a907b4/1?pq-origsite=gscholar&cbl=41798
Byars, L.I & Rue, L.W. (2008). Human Resource Management: 9 th Edition. New York: Mc GrawHill. https://www.techtarget.com/searchhrsoftware/definition/human-resource-management-HRM
Evianti, D., Rachman, R., Imaningati, S., & Yusuf, M. (2024). The Important Role of Management Accounting in Optimizing Cost Control and Improving Profitability in the Service Sector. Nomico, 1(4), 105-116.
https://nawalaeducation.com/index.php/NJ/article/view/480
Hasan S, Al-Jamal M, Miller A, et al.(2023) Efficacy and Outcome Measurement of iFactor/ABM/P-15 in Lumbar Spine Surgery: A Systematic Review. Global Spine Journal. online November 23, 2023 doi:10.1177/21925682231217253
Hilton, R. & Platt, David. (2020). Managerial Accounting. McGraw-Hill, Inc.
https://books.google.com/books/about/Cost_Effect.html?id=SP4ziJkv3yQC
Mohammed, M. (2023). Activity-Based Management: Article Review. ASEAN Journal of Economic and Economic Education, 3(1), 17-22. Retrieved from https://ejournal.bumipublikasinusantara.id/index.php/ajeee/article/view/253
https://doi.org/10.3390/economies10040074
Strauss, Anselm L. & Corbin, Juliet M. (1998),Basics of Qualitative Research: Techniques and Procedures for Developing Grounded Theory,Thousand Oaks, California: Sage.
https://methods.sagepub.com/book/basics-of-qualitative-research
https://doi.org/10.30574/wjarr.2024.21.3.0873
A New Version for Iranian Manufacturing Companies:
Cost Control in Performance-Based Management Indicators
Reza Sotudeh
Assistant Professor, Department of Accounting, Nikshahr Branch, Islamic Azad university, Nikshahr, Iran.
Alireza Hirad
Assistant Professor, Department of Accounting, Khash Branch, Islamic Azad university, Khash, Iran.
Abbasali Haghparast
Assistant Professor, Department of Accounting, Zahedan Branch, Islamic Azad university, Zahedan, Iran.
Hamed rahatdahmardeh
PhD student, accounting. Department, Zahedan branch, Islamic Azad University, Zahedan, Iran.
Hamed.rahatdahmardeh@gmail.com
Hadi Mottahedi
PhD student, accounting. Department, Zahedan branch, Islamic Azad University, Zahedan, Iran.
Morteza shahreki
PhD student, accounting. Department, Zahedan branch, Islamic Azad University, Zahedan, Iran.
Ramin Danesh
PhD student, accounting. Department, Zahedan branch, Islamic Azad University, Zahedan, Iran.
Received 27 June 2024| Revised 21 July 2024 | Accepted 26 July2024
Abstract
The purpose of this research is to identify and rank management indicators based on activity in reducing costs of manufacturing companies. The current research was carried out in 2024 in terms of practical purpose. The statistical population has been selected in a targeted (selective) manner, with the number of 12 professional experts including management accountants, accountants, financial managers and university faculty members. Also, through the method of content analysis and interviews with experts, management indicators were extracted and ranked based on activity in reducing the costs of Iranian manufacturing companies. According to the results of the research, the index of elimination of non-value-added activities in the organization, the index of detection or elimination of non-value-added activities in the organization, the index of recognition of activities and services and the provision of detailed information about the total price, the index of management of activities to optimize performance, the index of management or Correct allocation of costs to activities and services, index of improving pricing, index of improving the efficiency of activities, index of improving the effectiveness of activities, index of continuous improvement, index of improving profitability, index of planning activities, index of increasing the manager's insight to guide the organization's operations, index of providing information Suitable for the nature of activities, the index of improving the benefits of the organization by introducing value-creating opportunities, the index of showing a better image of the price of products, the index of creating and strengthening the processes and activities of the organization, the index of analyzing the costs and performance of each activity, the index of control and management Organizational resources, index of optimal combination of production factors and index of control of organization's activities were identified and ranked.
Keywords: activity-based management, manufacturing companies, costs.
دوره 1، شماره 2، تابستان 1403