چندلایگیِ معنا در تکاملِ تاریخیِ سبک باروک با نگاهی به پرسوناژ "پری" در غزلیات مولوی
محورهای موضوعی : پژوهش های نقد ادبی و سبک شناسینرگس محمدی بدر 1 , یحیی نورالدینی اقدم 2
1 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور.
2 - عضو هیأت علمی و دانشجوی دکتری دانشگاه پیام نور تهران
کلید واژه: شخصیتپردازی, پری, غزلیات مولانا, سبک باروک,
چکیده مقاله :
"باروک" یکی از ژانرهای مهمّ ادبی در قرن هفدهم میلادی است که بر چندین محور و موضوع و سبکِ گوناگون اطلاق میشود؛ عناصر دراماتیک در سبـکِ بـاروک، نویسندگان را بر آن میدارند که نگاه و کارکردِ ویژهای را در قبالِ رویکردِ هنریِ خویش برگزینند و آن، تأکید و توجّهِ بیشتر بر کشاکشِ انسان برای یافتنِ معنای عمیقتر در هستی و وجود است. قواعد اصلیِ "باروک" از یکسو آمیخته با رازآلودگی و ابهامهای گوناگون، و از سوی دیگر با نمادپردازیهای متکثّر و چندبُعدی، نقش مهمّی در تحوّلات اشعار متافیزیکی در عصر خود برجای گذاشت و حتّی در نوعی تکاملِ محتوایی ـ تاریخی، مسیر را برای تحوّلات سایر مکاتب ادبی و فلسفی هموار کرد. مقالة حاضر با درکِ این اهمّیت، کوششی است برای بررسی خاستگاههای ادبی و فلسفیِ سبکِ باروک و میکوشد مؤلّفههای اصلیِ این سبک را بر "شخصیتِ پَری" در غزلیات مولانا انطباق دهد و از منظر تطبیقی، این موضوع را بررسی کند. نگارندگان در این مقاله با احصای مستنداتِ گوناگونِ شخصیتِ پری در غزلیات مولانا، وجهِ تشابهِ شش مورد از مهمترین مفاهیم سبک باروک (یعنی: "بی ثباتی و ناپایداری جهان"، "ابهام و رمزآلودگی"، "عدم تقلید از گذشتگان"، "درهمتنیدگی مرزهای واقعیت و توهّم"، "عدم پذیرشِ قطعی و مُسلّمِ چیزها" و "تناسخ و جسمیت بخشیدن به همه اشیاء، حتی مرگ و روح") را با شخصیت "پری" مورد بررسی قرار دادهاند.
Baroque literature is a 17th century prose genre that has several distinctive characteristics when compared to literary styles of earlier centuries. The baroque era is known for the use of dramatic elements in all art forms, and works of baroque literature are generally no exception. Writers of this time period expanded and perfected the uses of allegories with multiple layers of meaning. Smaller-scale metaphors are also frequent trademarks of this genre, and many works of baroque literature focus on humanity's struggle to find deep meaning in existence. A fairy tale is a type of short story that typically features folkloric fantasy characters, such as fairies, goblins, elves, trolls, dwarves, giants, mermaids, or gnomes, and usually magic or enchantments. Fairy tales may be distinguished from other folk narratives such as legends - which generally involve belief in the veracity of the events described - and explicitly moral tales, including beast fables. Fairy (= Pari) is found in oral and in literary form. The history of the fairy tale is particularly difficult to trace because only the literary forms can survive. Two theories of origins have attempted to explain the common elements in fairy tales found spread over continents. One is that a single point of origin generated any given tale, which then spread over the centuries; the other is that such fairy tales stem from common human experience and therefore can appear separately in many different origins. Fairy tales with very similar plots, characters, and motifs are found spread across many different cultures for example Mowlana`s Works, Fairy (pari) is personage whit several means.This Study is about layers of meaning in baroque literature and pairy personage in Qazaliyyat e Mowlana