مطالعه جامعهشناختی تبیین عوامل اجتماعی نگرش به فرزندپذیری ( مطالعه موردی: زنان متاهل شهر شیراز)
محورهای موضوعی : زن و جامعهمجید موحد 1 * , سارا زارع 2 , مرضیه فاضلی 3
1 - استاد گروه جامعهشناسی، گروه جامعهشناسی و برنامهریزی اجتماعی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
2 - دانشگاه شیراز
3 - دانشگاه شیراز
کلید واژه: زنان, فرزندپذیری, ناباروری, نگرش, سلامت.,
چکیده مقاله :
مقدمه: فرزندآوری همواره راهی برای تکمیل خانواده بوده است. تجربه احساس طبیعی داشتن فرزند به هر دلیلی ممکن است به صورت طبیعی و زیستی برای یک فرد فراهم نباشد، لیکن افراد میتوانند آن را با پذیرش فرزند غیر زیستی تجربه نمایند. هدف از انجام این پژوهش مطالعه رابطه عوامل جامعهشناختی با نگرش نسبت به فرزند پذیری میباشد. چارچوب نظری به کار گرفته شده نظریه داغ ننگ اجتماعی و برچسب زنی میباشد. روش: این پژوهش در جامعه آماری شهر شیراز با تعداد نمونه ۴۰۰ نفر انجام گرفته است. پاسخگویان در این پژوهش زنان متاهل ۲۰ تا ۶۰ سال می باشند، که حداقل ۳ سال از ازدواجشان گذشته باشد، نیمی از این زنان در سطح شهر و نیم دیگر در مراکز ناباروری بودهاند. دادهها به وسیله پرسشنامه و به صورت مراجعه حضوری، گردآوری شده و سپس در محیط SPSS با استفاده از آزمونهای آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: آزمون فرضیهها نشان داد متغیرهای روش زندگی در سلامت معنوی، تحصیلات، سلامت روانی، تعداد فرزند، انسجام در سلامت اجتماعی، سلامت جسمانی، شکوفایی و همبستگی در سلامت اجتماعی، سن، مشارکت، پذیرش و خودکارآمدی سلامت معنوی رابطه معناداری با نگرش به فرزندپذیری دارند. نتایج پژوهش حاضر کمک شایانی به درک بهتر ابعاد مختلف پدیده فرزندپذیری کرده و راه را برای سایر پژوهشهای جامعهشناختی در این حوزه هموار خواهد کرد.
Introduction: Childbearing has always been a way to bring a family together. Having a child naturally may not be possible for some people for any reason, such as biological reasons, although they can achieve it by adopting a child. This study evaluated the relationship between sociological factors and the attitude toward adoption. The conceptual framework used in this study was stigma theory and labeling theory. Method: This study was conducted among 400 women, the statistical population of Shiraz. Participants in this study were married women between the ages of 20 and 60 who had been married for at least three years. Half of these women were randomly selected from Shiraz and the other half from infertility centers. Data were collected through surveys and personal visits using the simple sampling method and analyzed in an SPSS environment using statistical tests. Findings: The hypothesis test showed there was a significant relationship between the independent variables of two dimensions of social health and spiritual health, and both dimensions were respondents' self-evaluation of physical health and attitude towards adoption. On the other hand, the results indicated no significant relationship between other independent variables, including social health and its other dimensions, mental health, age, level of education, number of children, and infertility experience, with the dependent variable. The results of this study will help to understand different aspects of adopting and will pave the way for other sociological research in this field.