ادبیات سنّتی ایران بر خلاف آموزه های قرآنی و سنّت معصومین علیهم السلام برای زن حرمتی درخور و شأنی به سزا قائل نمی شد. در این نگاه زن همچون وسیله ای برای خدمت به مرد و پر کردنلحظات او به شمار می رفت، بدون این که از حقوق مساوی برخوردار باشد ویا اینکه حتّی حقّی برایاعتراض چکیده کامل
ادبیات سنّتی ایران بر خلاف آموزه های قرآنی و سنّت معصومین علیهم السلام برای زن حرمتی درخور و شأنی به سزا قائل نمی شد. در این نگاه زن همچون وسیله ای برای خدمت به مرد و پر کردنلحظات او به شمار می رفت، بدون این که از حقوق مساوی برخوردار باشد ویا اینکه حتّی حقّی برایاعتراض داشته باشد. بعد از جریان مشروطه این نگرش دگرگون شد. زنان برای احیای مطالبات حقوقیخود اقدام کردند، مردان نیز به انصاف گرائیدند. رسیدن به شأن انسانی، یافتن منزلت برابر در خانواده واجتماع، فراهم آمدن شرایط مناسب برای تعلیم و حضور در اجتماع و مشارکت در امور سیاسی واجتماعی، ره آوردهای فرخنده ای بود که نهضت مشروطه عاید زنان ساخت. در این مقاله به کوشش چندتن از شاعران مشروطه در تنویر افکار عمومی وتشویق زنان به احیای حقوق خود، اشارات کوتاهی شدهاست. حقوقی که ساختار بیمار اجتماعی، بر خلاف سنّت الهی، به ستم از آنان سلب کرده بود.
پرونده مقاله