• شماره های پیشین

    • فهرست مقالات رضا عبدی

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - بررسی نقش میانجی سبک‌های دلبستگی در رابطه بین ابعاد نابهنجار شخصیت و یادگار‌خواهی
        مینا ریحانی رضا عبدی
        انحراف جنسی را می‌توان با فقدان دلبستگی یا پیوند عاطفی با سایر انسان‌ها که بر رشد صفات شخصیتی ناهنجار نقش دارد، تبیین نمود. یادگارخواهی یکی از انواع انحرافات جنسی است که می‌تواند تحت تأثیر عوامل مختلفی ایجاد و تشدید شود. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی سبک‌های دلبستگی د چکیده کامل
        انحراف جنسی را می‌توان با فقدان دلبستگی یا پیوند عاطفی با سایر انسان‌ها که بر رشد صفات شخصیتی ناهنجار نقش دارد، تبیین نمود. یادگارخواهی یکی از انواع انحرافات جنسی است که می‌تواند تحت تأثیر عوامل مختلفی ایجاد و تشدید شود. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی سبک‌های دلبستگی در رابطه بین ابعاد نابهنجار شخصیت و یادگارخواهی بود. برای این منظور، طی یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، از جامعه‌ی مردان بالای 18 سال شهر تبریز، 300 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و از نظر دلبستگی و نشانه‎های اختلال شخصیت و سیاهه چند بعدی رشد، جنسیت و پرخاشگری مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر نشان داد که دلبستگی دوسوگرا و نیز مخالفت‌ورزی و مهارگسیختگی، یادگارخواهی را به طور معنادار و مثبت پیش بینی می کنند. همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان داد که سبک دلبستگی دوسوگرا نقش میانجیگری را بین ابعاد نابهنجار شخصیت با یادگارخواهی ایفا می کند.به نظر می‌رسد،سبک دلبستگی دوسوگرا که ریشه در تجربیات دوران کودکی و رابطه ناپایدار و ناهنجار فرد با مراقبان اولیه ‌دارد، می‌تواند رابطه‌ی بین ابعاد ناهنجار شخصیت که تحت تأثیر عوامل زیادی شکل گرفته و اختلال یادگارخواهی که نوعی انحراف جنسی است را تحت تأثیر قرار دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - نقش ابعاد نابهنجار شخصیت در پیش‌بینی ویژگی‌های شخصیت خودشیفته
        رضا عبدی احد نصیری
        تغییرات پیشنهادی مربوط به اختلالات شخصیت در DSM-5 اهمیت توجه به خودشیفتگی را افزایش داده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش ابعاد نابهنجار شخصیت در پیش بینی شخصیت خودشیفته در بین دانشجویان بود. بدین منظور، طی یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، 300 دانشجوی کارشناسی به‌ صورت تصا چکیده کامل
        تغییرات پیشنهادی مربوط به اختلالات شخصیت در DSM-5 اهمیت توجه به خودشیفتگی را افزایش داده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش ابعاد نابهنجار شخصیت در پیش بینی شخصیت خودشیفته در بین دانشجویان بود. بدین منظور، طی یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، 300 دانشجوی کارشناسی به‌ صورت تصادفی خوشه ای انتخاب‌ و از نظر شخصیت خودشیفته و ابعاد نابهنجار شخصیت مورد آزمون قرارگرفتند. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین اغلب مولفه‌های خودشیفتگی(اقتدار، خودنمایی، برتری‌جویی، بهره‌کشی، خودبینی، محق بودن) و نمره ی کل خودشیفتگی با ابعاد نابهنجار شخصیت همبستگی معناداری وجود دارد اما، خودبسندگی با ابعاد نابهنجار شخصیت رابطه ی معناداری نشان نداد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که به‌جز خودبسندگی که هیچ‌یک از ابعاد شخصیت پیش‌بین آن نبودند، ابعاد نابهنجار شخصیت مختلف به‌صورت معناداری مولفه‌های خودشیفتگی را پیش‌بینی می کنند که در این میان به‌ویژه عاطفه ی منفی، روان‌پریش خویی و مخالفت ورزی نقش بیشتری داشتند، هرچند فقط مخالفت ورزی نمره ی کل خودشیفتگی را به‌صورت بهتری پیش‌بینی می کرد. به نظر می رسد نیمرخ ارایه‌شده در DSM-5 جهت تشخیص اختلال شخصیت خودشیفته که فقط مخالفت ورزی را در تشخیص این اختلال ملاک قرار داده است، بیشتر خودشیفتگی نوع بزرگ منش را شامل می شود درحالی‌که دیگر ابعاد نابهنجار شخصیت از جمله عاطفه ی منفی و روان‌پریش خویی نیز در این اختلال نقش دارند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - نقش تعدیلی اجتناب تجربه ای در رابطه ی بین حساسیت اضطرابی و استرس ادراک شده
        رضا عبدی ناهید کبودی
        استرس ادراک‌شده، حالت یا فرایندی روان‌شناختی است که طی آن، فرد بهزیستی جسمی و روان‌شناختی خود را تهدیدآمیز ادراک می‌کند. هدف پژوهش حاضر، نقش تعدیل کننده ی اجتناب تجربه ای در رابطه ی بین حساسیت اضطرابی و استرس ادراک شده در دانشجویان بود. بدین منظور 360 دانشجو از دانشگاه چکیده کامل
        استرس ادراک‌شده، حالت یا فرایندی روان‌شناختی است که طی آن، فرد بهزیستی جسمی و روان‌شناختی خود را تهدیدآمیز ادراک می‌کند. هدف پژوهش حاضر، نقش تعدیل کننده ی اجتناب تجربه ای در رابطه ی بین حساسیت اضطرابی و استرس ادراک شده در دانشجویان بود. بدین منظور 360 دانشجو از دانشگاه آزاد اسلامی تبریز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و از نظر استرس ادراک شده، حساسیت اضطرابی و پذیرش و عمل مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که استرس ادراک شده با اجتناب تجربی و حساسیت اضطرابی همبستگی مثبت و اجتناب تجربه ای با حساسیت اضطرابی همبستگی مثبت معناداری دارد. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نیز نشان داد که حساسیت اضطرابی و اجتناب تجربی، به تنهایی و در تعامل با یکدیگر، توانایی پیش بینی استرس ادراک شده را دارند؛ نتایج تحلیل شیب ساده نشان داد که اجتناب تجربی در رابطه ی بین حساسیت اضطرابی و استرس ادراک شده، نقش تعدیل کننده داشته و اجتناب تجربه ای اثر فزاینده دارد به طوری که در هر دو سطح پایین و بالای اجتناب تجربی بین حساسیت اضطرابی و استرس ادراک شده رابطه ی معنادار وجود دارد اما، وقتی حساسیت اضطرابی و اجتناب تجربی در سطح بالایی قرار دارند، میزان استرس ادراک شده در بالاترین سطح قرار دارد در حالی که وقتی سطح حساسیت اضطرابی پایین است، استرس ادراک شده در سطوح مختلف اجتنابی تجربی (بالا و پایین) تا حدی نزدیکتر است. به نظر می رسد اجتناب تجربه ای نقشی تعدیل کننده در رابطه ی بین حساسیت اضطرابی و استرس ادراک شده دارد. پرونده مقاله