محیط خانواده، مساعدترین مکان برای رشد کودک و تعالی فکری و جسمی اوست. هدف پژوهش حاضر، بررسی کارکرد خانواده و نقش سبک های فرزندپروری مادران در پیش بینی مشکلات رفتاری پسران 5 تا10 ساله ی شهر اهواز بود. بدین منظور، طی یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، 200 مادر به صورت تصادفی چکیده کامل
محیط خانواده، مساعدترین مکان برای رشد کودک و تعالی فکری و جسمی اوست. هدف پژوهش حاضر، بررسی کارکرد خانواده و نقش سبک های فرزندپروری مادران در پیش بینی مشکلات رفتاری پسران 5 تا10 ساله ی شهر اهواز بود. بدین منظور، طی یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، 200 مادر به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای از بین مادران دانش آموزان پسر 5 تا 10 سال پیش دبستانها و دبستانهای شهر اهواز انتخاب و از نظر کارکرد خانواده، شیوه های فرزندپروری و علایم مرضی کودک مورد آزمون قرار گرفتند. برای تحلیل داده‌ها از ضرایب همبستگی و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد که سبک فرزندپروری مستبدانه با میانگین 33/22 بیشترین سبک فرزندپروری مادران است و خرده مقیاس های ارتباط، همراهی عاطفی، کنترل رفتار و کارکرد کلی خانواده با مشکلات رفتاری رابطه ی معنی داری دارد. همچنین سبک فرزندپروری مستبدانه با اختلال بیش فعالی رابطه ی مثبت و با اختلال خلقی رابطه ی منفی معنی داری دارد. سبک فرزندپروری سهل گیرانه با اختلال بیش فعالی، رفتار و کردار و اضطراب جدایی رابطه ی مثبت و با اختلال خلقی رابطه ی منفی معنی داری دارد. نتایج نشان داد که تنها خرده مقیاس همراهی عاطفی توانست اختلال اضطراب جدایی را پیش بینی کند و سبک فرزندپروری سهل گیرانه اختلال بیش فعالی و اضطراب جدایی، سبک فرزندپروری مستبدانه اختلال رفتار و کردار و اختلال خلقی و سبک فرزندپروری مقتدرانه اختلال اضطراب جدایی را پیش بینی می کنند.
پرونده مقاله
هر نوع کوتاهی و غفلت یا ارتکاب به هر عملی که بهداشت و سلامت جسمانی و روانی کودک را به مخاطره اندازد و خدشه ای بر آن وارد کند، کودک آزاری قلمداد می‌شود. سو رفتار و مسامحه در مورد کودک با طیف وسیعی از مشکلات هیجانی و نشانه‌های روان‌پزشکی همراه است و به نظر چکیده کامل
هر نوع کوتاهی و غفلت یا ارتکاب به هر عملی که بهداشت و سلامت جسمانی و روانی کودک را به مخاطره اندازد و خدشه ای بر آن وارد کند، کودک آزاری قلمداد می‌شود. سو رفتار و مسامحه در مورد کودک با طیف وسیعی از مشکلات هیجانی و نشانه‌های روان‌پزشکی همراه است و به نظر می رسدکه تجربه ی انواع بدرفتاری در دوران کودکی می تواند در میزان بخشش فرد در بزرگسالی موثرباشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی انواع بد رفتاری در دوران کودکی و میزان بخشش آنها در بزرگسالی بود. بدین منظور، 337 نفر به صورت در دسترس انتخاب و از نظر کودک آزاری و بخشش در خانواده مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که بیشترین میزان بدرفتاری گزارش شده مربوط به آزار عاطفی و کمترین آزار مربوط به آزار جسمی است. همچنین نتایج حاکی از وجود رابطه ی منفی و معنادار بین تجربه انواع بدرفتاری در دوران کودکی با بخشش بود. نتایج پژوهش نشان داد که آزار جنسی، آزار جسمی، آزار عاطفی و غفلت، قادر به پیش بینی میزان بخشش در بزرگسالی است. همچنین بین آزاردیدگی در زن و مرد تفاوت معناداری به دست آمد اما در میزان بخشش تفاوت معناداری دیده نشد. این مطالعه نشان داد که تجربه ی انواع بدرفتاری در دوران کودکی می تواند در میزان بخشش فرد در بزرگسالی تاثیر اساسی داشته باشد.
پرونده مقاله