اختلالات شخصیت دامنه گستردهای داشته و تاثیرات فراگیری در زندگی فردی و ارتباطات بین فردی دارند. شناخت عوامل زمینه ساز اختلالات شخصیت، باعث فهم دقیق تر و شناخت عوامل پیشگیرانه و در نهایت یاری رسان در زمینه درمان آن ها میشود. هدف پژوهش حاضر برازش مدل جایگزین اختلالات شخص چکیده کامل
اختلالات شخصیت دامنه گستردهای داشته و تاثیرات فراگیری در زندگی فردی و ارتباطات بین فردی دارند. شناخت عوامل زمینه ساز اختلالات شخصیت، باعث فهم دقیق تر و شناخت عوامل پیشگیرانه و در نهایت یاری رسان در زمینه درمان آن ها میشود. هدف پژوهش حاضر برازش مدل جایگزین اختلالات شخصیت DSM-5 در پیش بینی نشانه های اختلالات شخصیت خوشه B در جمعیت غیربالینی بود. برای این منظور، طی یک مطالعه توصیفی مقطعی،520 دانشجوی از دانشگاه های آذربایجان شرقی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و از نظر اختلالات شخصیت مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از ارتباط مثبت و معنادار ابعاد نابهنجار شخصیت و اختلالات شخصیت خوشه ب بود. نتایج ضرایب همبستگی نشان داد، بین ابعاد نابهنجار شخصیت (عاطفه منفی، گسلش، مخالفت ورزی، مهارگسیختگی و روان پریشی) با اختلالات شخصیت خوشه ب، (اختلال شخصیت ضداجتماعی، اختلال شخصیت مرزی، اختلال شخصیت نمایشی، اختلال شخصیت خودشیفته) رابطه معناداری وجود دارد (05/0 > P). نتیجه معادلات ساختاری نیز گویای این مساله بود که ابعاد نابهنجار شخصیت هم از لحاظ مولفه ها و هم به صورت کلی توانستند اختلالات شخصیت خوشه ب را پیش بینی کنند. در مجموع نتایج این مطالعه نشان داد که رابطه همبستگی معناداری بین اختلال شخصیت خوشه B و ابعاد نابهنجار شخصیت وجود دارد و قدرت این رابطه می تواند ابعاد نابهنجار شخصیت را پیش بینی می کند.
پرونده مقاله
اختلال خوردن به عنوان رفتارها و نگرش های نادرست خوردن اطلاق می شود که به صورت یک زنجیره اختلال در غذا خوردن تعریف می شود. عدهای بی اشتهایی روانی را به صورت اجتناب اولیه و پراشتهایی روانی را به صورت اجتناب ثانویه در نظر میگیرند. هدف این مطالعه ارایه ی مدل مفهومی و آزمو چکیده کامل
اختلال خوردن به عنوان رفتارها و نگرش های نادرست خوردن اطلاق می شود که به صورت یک زنجیره اختلال در غذا خوردن تعریف می شود. عدهای بی اشتهایی روانی را به صورت اجتناب اولیه و پراشتهایی روانی را به صورت اجتناب ثانویه در نظر میگیرند. هدف این مطالعه ارایه ی مدل مفهومی و آزمون آن برای رفتارهای خوردن بر اساس نشخوار فکری،افکار ناکارمد و و عملکرد اجتنابی بود. برای این منظور، طی یک پژوهش توصیفی 312 نفر دانشجو (198 نفر دختر و 114 نفر پسر)، به شیوهی نمونهگیری در دسترس انتخاب و از نظر علایم اختلال خوردن، نشخوار فکری و افکار ناکارمد و اجتناب از تجربه مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج بررسی روابط متغیرها با استفاده از مدل معادلات ساختاری نشان داد که مدل پژوهش، برازش مناسبی با دادههای این پژوهش دارد و مسیرهای افکار ناکارمد و نشخوار فکری با علایم اختلال خوردن با میانجیگری عملکرد اجتنابی معنادار است. براساس این مدل ساختاری، نشخوار ذهنی و افکار ناکارآمد به عنوان متغیرهای برونزا، بر عملکرد اجتنابی و عملکرد اجتنابی نیز بر اختلال خوردن تاثیر دارد. براساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که عملکرد اجتنابی علاوه بر وجود رابطه ی مستقیم، رابطه ی بین افکار ناکارمد و نشخوار فکری با اختلال خوردن را نیز تنظیم می کند.
پرونده مقاله