اثربخشی درمان یکپارچه ی شناختی – رفتاری و حرکتی خانواده محور بر نشانه های بالینی و کارکردهای اجرایی کودکان با اختلال بیش فعالی و نارسایی توجه
محورهای موضوعی : اندیشه و رفتار در روان شناسی بالینی
1 - دپارتمان روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن، رودهن، ایران
کلید واژه: کارکردهای اجرایی, برنامه ی یکپارچه ی درمان, بیش فعالی و نارسایی توجه,
چکیده مقاله :
آموزش تکنیک های روان شناختی به خانواده ها و توانمند سازی آنها در جهت اقدامات درمانی مستمر و موثر نسبت به فرزندان بیش فعال و نارسایی توجه(ADHD) گامی مهم و موثر در کمک به این کودکان محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان یکپارچه ی شناختی– رفتاری و حرکتی خانواده محور بر نشانه های بالینی و کارکردهای اجرایی کودکان با اختلال بیش فعالی و نارسایی توجه بود. بدین منظور، طی یک پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل، 44 کودک مبتلا ADHD به صورت هدفمند انتخاب و به تصادف در دو گروه 22 نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه ها از نظر عملکرد دیداری و شنیداری و کارکردهای اجرایی مورد آزمون قرار گرفتند سپس، والدین کودکان گروه آزمایش به مدت 40 جلسه تحت آموزش مداخله ی یکپارچه قرار گرفتند. پس از اتمام مداخله هر دو گروه مجددا از نظر عملکرد دیداری و شنیداری و کارکردهای اجرایی مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج تحلیل مانکوای داده ها نشان داد که این برنامه ی درمانی به صورت معنی دار بر نشانه های بالینی و کارکردهای اجرایی کودکان مبتلا موثر بوده است. این پژوهش به طور کلی تایید کننده ی تاثیر برنامه ی یکپارچه ی درمانی شناختی- رفتاری و حرکتی خانواده محور در بهبود ADHD و کارکردهای اجرایی برای کودکان مبتلا است.
Training psychological techniques to families and empowering them to continuous and effective treatment proceedings towards attention deficit hyperactive children (ADHD) is considered as an important and effective step in helping these children. The purpose of this study was to evaluate the efficacy of integrated cognitive-behavior dynamic family-oriented treatment on clinical and executive functions symptoms in children with attention deficit hyperactivity disorder. For this purpose, in a quasi-experimental study pretest, posttest along with the control group, 44 children were selected purposefully. They were then assigned into two groups of experiment and control, 22 subjects in each group. The groups were tested in terms of audio, visual functioning and executive functions. Hence, the parent’s children of the experimental group underwent 40 sessions of integrated intervention training. After the completion of the intervention, both groups were again evaluated in terms of audio, visual functioning and executive functions. Mankova analysis results indicated that this treatment plan is effective on clinical symptoms and executive functions of children effected in a meaningful way. This study confirmed the overall effectiveness of integrated cognitive-behavioral program and dynamic family oriented therapy in improvement of ADHD and executive functions in children who are effected.