• XML

    isc pubmed crossref medra doaj doaj
  • فهرست مقالات


      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - تصحیح تطبیقی- انتقادی از رسالۀ «واردات» میرسیدعلی همدانی
        علیرضا ابراهیم معصومه ناکینی
        میرسیدعلی همدانی (د. 786ق) از عرفای نامدار کبرویه است که در ترویج و تثبیت آموزه‌های اسلامی و عرفانی در مناطق شمالی و مرکزی ایران، هند (کشمیر) و خراسان بزرگ (بخش‌هایی از افغانستان و تاجیکستان) سهیم بوده است. معدود آثار چاپ شده از او در ممالک فارسی‌زبان مورد توجه بوده و ز چکیده کامل
        میرسیدعلی همدانی (د. 786ق) از عرفای نامدار کبرویه است که در ترویج و تثبیت آموزه‌های اسلامی و عرفانی در مناطق شمالی و مرکزی ایران، هند (کشمیر) و خراسان بزرگ (بخش‌هایی از افغانستان و تاجیکستان) سهیم بوده است. معدود آثار چاپ شده از او در ممالک فارسی‌زبان مورد توجه بوده و زمینه برای احیاء دیگر نوشته‌های وی نیز مهیاست. متن فارسی رسالة واردات در همین راستا و در قالب تصحیحی تطبیقی- انتقادی عرضه می‌شود، به این وجه که بر مبنای سه نسخة خطی موجود و مطابقت موارد اختلافی با دیگر آثار همدانی، متنی نسبتا منقح تهیه شده و ایرادات نسخ موازی تبیین گردیده است. اشتراک و تشابه ترکیب‌ها و مضامین میان این رساله و سایر مطالب منقول از وی نشان می‌دهد که نزدیک به یقین می‌توان رسالة واردات را از آنِ میر سید علی همدانی دانست. محتوای این رساله را مقدمه و مؤخره‌ای ستایش‌آمیز، و متنی سرشار از نصایحی مشفقانه در بر می‌گیرد که در قالب نثری مسجع و آهنگین عرضه شده است. خصوصیات برجستة تصوف کبروی، از جمله: پایبندی به شریعت، پرهیز از قشری‌گری، تمایل به فتوت، التزام به امر به معروف، میل به سیاحت، گرایش به تشیع، التفات به برخی از آراء ابن عربی و توجه به ادبیات فارسی، نیز در این اثر به وضوح قابل مشاهده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - لبخند و خنده در ادبیات و هنر سانسکریت و ادیان هند
        محب علی آبسالان
        لبخند و خنده در ادبیات و هنر سانسکریت پیوند مستقیم با حیات کیهانی دارد. در روایت‌های اساطیری لبخند و خنده خدایان جزء آموزه‌های بشری است. نمودهای این دو خصیصه گاهی چنان مبهم است که تبیین منطقی آن دشوار به نظر می‌رسد. حال باید دید که راز لبخند و خنده در تماثیل چه مفهومی د چکیده کامل
        لبخند و خنده در ادبیات و هنر سانسکریت پیوند مستقیم با حیات کیهانی دارد. در روایت‌های اساطیری لبخند و خنده خدایان جزء آموزه‌های بشری است. نمودهای این دو خصیصه گاهی چنان مبهم است که تبیین منطقی آن دشوار به نظر می‌رسد. حال باید دید که راز لبخند و خنده در تماثیل چه مفهومی دارند؟ آیا زیباشناسی هنری است؟ یا جلوه‌هایی از مفاهیم قدسی که حیات فکری ادیان هند را می‌سازند؟ آئین هندویی لبخند و خندۀ خدایان و انسان را می‌پذیرد و آنها را با رهایی از چرخه حیات یا سمساره مرتبط می‌داند. آئین جینی به نفی خنده و تحدید لبخند می‌پردازد زیرا خنده ناآگاهانه شک‌برانگیز است و چرخۀ حیات را دشوار می‌سازد. آئین بودایی لبخند را به دو ویژگی لبخند ظاهری و باطنی تبدیل می‌کند که متعلق به خدایان و انسان می‌باشند اما خنده متعلق به انسان‌های کامل است که بر اثر آگاهی از حقیقت رنج و سمساره به نیروانا و دانش مطلق رسیده‌اند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - سیر تحول فکر و اندیشة ایمانوئل سودنبرگ، عارف پروتستان قرن هجدهم
        حبیب بشیرپور شهرام پازوکی
        اندیشه‌های ایمانوئل سودنبرگ[1] متأثر از فضای فکری زمانة او بود. موضوع بزرگ آن زمانه را دوگانگی و تباین میان علم و دین می‌دانند. او با برگزیدن مسیر علم سیر خود را شروع کرد تا اینکه به قلمرو متعالی واقعیات معنوی رسید و به فراسوی دانش زمانه برآمد. وی نه از علم خود چشم پوشی چکیده کامل
        اندیشه‌های ایمانوئل سودنبرگ[1] متأثر از فضای فکری زمانة او بود. موضوع بزرگ آن زمانه را دوگانگی و تباین میان علم و دین می‌دانند. او با برگزیدن مسیر علم سیر خود را شروع کرد تا اینکه به قلمرو متعالی واقعیات معنوی رسید و به فراسوی دانش زمانه برآمد. وی نه از علم خود چشم پوشید و نه از ایمانش بلکه دست به ترکیب جهان‌بینی‌هایی زد که رو در روی یکدیگر ایستاده بودند. سودنبرگ سعی داشت نظریات خود را که شاید امکان تجربة آن برای همگان ممکن نبود، بصورت منطقی و عاقلانه بازگو کند. تحولات افکار و آرا سودنبرگ از گستره آرا یک دانشمند عالم فیزیکی و مادی شروع شد و به گستره شهودات یک عارف مسیحی پروتستان انجامید. حضور او در پایان قرن هفدهم و سال‌های آغازین قرن هجدهم در مکتب لوتری یادآور یاکوب بومه[2] بود. وی عرفانی را بنیان نهاد که تنها بر مفاهیم کتاب مقدّس در دین مسیحی تکیه داشت. 3. Emanuel Swedenborg 4. Jacob Boehme پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - نسبت مفهومی «معنویت» و «دین»
        بهزاد حمیدیه
        معنویت[1] در دوران معاصر، هم در میان توده مردم و هم در میان اندیشمندان بسیار مورد توجه واقع شده و به مفهومی کارآمد بدل گشته است. با رجوع به ارتکاز عرفی که از معنای این واژه وجود دارد و تعاریفی که اندیشمندان از آن به دست داده‌اند می‌توان به تعریفی گویا از آن دست یافت. مع چکیده کامل
        معنویت[1] در دوران معاصر، هم در میان توده مردم و هم در میان اندیشمندان بسیار مورد توجه واقع شده و به مفهومی کارآمد بدل گشته است. با رجوع به ارتکاز عرفی که از معنای این واژه وجود دارد و تعاریفی که اندیشمندان از آن به دست داده‌اند می‌توان به تعریفی گویا از آن دست یافت. معنویت، مفهومی مستقل جدا از مفهوم دین، عرفان، اخلاق و مفاهیمی از این دست است، هرچند به لحاظ مصداقی و تحقق خارجی، با آنها ارتباط وثیقی دارد. به عنوان مثال، در تفاوت دین و معنویت می‌توان گفت دین به امر قدسی در قالب تشکیلاتی نهادی نظر دارد در حالی که معنویت به عناصری هم‌چون معنا و تعالی معطوف است، عناصری که به صورت فردی باید به تجربه درآیند. در یک جمع‌بندی، باید گفت مفهوم معنویت، چرخش قطب نمای فکری، احساسی و جسمانی انسان است به سوی امر فرامادی، متعالی و قدسی. این چرخش بنیادین، همه ابعاد وجودی انسان را اعم از بُعد روانی- تنی، بُعد شناختی، بُعد شهودی و بُعد رفتاری تحت الشعاع قرار می‌دهد و به زندگی و جهان معنا می‌بخشد. [1]. spirituality پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - تجربة عرفانی مولانا از عناصر طبیعی و مظاهر فرهنگی
        سید حمیدرضا رئوف مهدی حسن اده
        مولانا در لابلای داستان‌ها و حکایت‌هایی که نقل می‌کند، تجارب عرفانی خود از جهان طبیعت و دیگر مظاهر زیست انسانی را با مخاطبانش به اشتراک می‌گذارد. سه تجربه عمده او در آثارش تجربه عرفانی ذات الهی، تجربه عرفانی حقیقت انسانی و تجربه عمل روحانی است که از سه سطح توحید، انسان چکیده کامل
        مولانا در لابلای داستان‌ها و حکایت‌هایی که نقل می‌کند، تجارب عرفانی خود از جهان طبیعت و دیگر مظاهر زیست انسانی را با مخاطبانش به اشتراک می‌گذارد. سه تجربه عمده او در آثارش تجربه عرفانی ذات الهی، تجربه عرفانی حقیقت انسانی و تجربه عمل روحانی است که از سه سطح توحید، انسان شناسی و عمل نشأت گرفته است. مولانا با بهره گیری از مبانی معرفتی اسلامی و جهان بینی عرفانی خود جهان را به شکلی پویا و در ساحتی معنوی تجربه کرده است. درک و تجربه عرفانی پدیده های این جهانی در تصدیق و تحکیم باورهای معنوی نقش بسیار مهمی داشته و مولانا با علم به این مطلب، پیوندی را میان مشاهده حقایق عینی و تجارب عرفانی برقرار نموده است. مشاهده ای که به اعتقاد او صورت حقیقی رؤیت است. اهمیت این نوع مشاهده علاوه بر جنبه معنوی آن، در حیات مادی او نیز مؤثر بوده و زندگی مادی او را نیز بهبود می بخشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - مقایسة تکالیف و حقوق همسران در تلمود و من لایحضره الفقیه
        عاطفه عبدی خان محمدجواد شمس طاهره حاج ابراهیمی مجید معارف
        در یهود و اسلام، به دلیل منبع مشترک و تأکیدشان بر لزوم رعایت شریعت، مشابهت‌های فراوانی وجود دارد. همچنین این دو دین به مناسبت تأکید بسیارشان بر شریعت، به عنوان ادیان تکلیف‌مدار شهرت یافته‌اند؛ تکالیفی که در روابط میان افراد و همچنین رابطة انسان با خدا شکل می‌گیرد و مؤمن چکیده کامل
        در یهود و اسلام، به دلیل منبع مشترک و تأکیدشان بر لزوم رعایت شریعت، مشابهت‌های فراوانی وجود دارد. همچنین این دو دین به مناسبت تأکید بسیارشان بر شریعت، به عنوان ادیان تکلیف‌مدار شهرت یافته‌اند؛ تکالیفی که در روابط میان افراد و همچنین رابطة انسان با خدا شکل می‌گیرد و مؤمنان مکلّف به اجرای آن هستند. یکی از این روابط، رابطة متقابل همسران است که قوانین جاری میان آن دو، برای شکل‌گیری خانواده‌ای سالم و در نتیجة آن جامعه‌ای پاک، اهمیت می‌یابد. یهود و اسلام مسئولیت‌های جاری در امور خانه و خانواده را به گونه‌ای میان این دو عضو اصلی تقسیم کرده‌اند که نهایتاً به برقراری نظم و اعتدال در آن منجر می‌شود. در این تقسیم‌بندی نیز مشابهت‌های بسیار نمایان است. این پژوهش به موضوع تکالیف و حقوق همسران در یهودیت و اسلام، با محوریت تلمود و من لایحضره الفقیه، به عنوان دو منبع فقهی مهم در این دو دین، می‌پردازد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - سه کالبد بودا
        مریم نوابی
        مکتب مهایانة بودایی فرضیة تری-کایه یا سه کالبد بودا را در توضیح ماهیت بودا ارائه می‌دهد. بنا بر این فرضیه، بودا دارای سه کالبد می‌باشد که هر کدام در یک مرتبه‌ای از تجلی قرار دارد. مهم‌ترین کالبد بودا، کالبد دهرمه می‌باشد که در حقیقت اساس ماهیت همة اشیاء است و انسان در ع چکیده کامل
        مکتب مهایانة بودایی فرضیة تری-کایه یا سه کالبد بودا را در توضیح ماهیت بودا ارائه می‌دهد. بنا بر این فرضیه، بودا دارای سه کالبد می‌باشد که هر کدام در یک مرتبه‌ای از تجلی قرار دارد. مهم‌ترین کالبد بودا، کالبد دهرمه می‌باشد که در حقیقت اساس ماهیت همة اشیاء است و انسان در عالی‌ترین سطح از معرفت می‌تواند به این کالبد دست یابد. هر کدام از دو مکتب مهم مهایانه براساس اصول فلسفی خود تفسیرخاصی از دهرمه- کایه دارند. سمبهوگا-کایه، دومین کالبد، جایگاهش در آسمان است و تنها بودی‌ستوه‌ها از آن بهره‌مند می‌باشند. این کالبد بودا در مرتبة پایین‌تر از کالبد دهرمة او می‌باشد. کالبد سوم بودا نیرمانه-کایه است که بودا به واسطة آن خود را به کسانی که دارای درجة پایین‌تری از معرفت هستند متجلی می‌سازد. درنتیجه، بر اساس اعتقادات مکتب مهایانه، بودا نه تنها خود را به صورت شاکیه‌مونی؛ بلکه به صورت‌های مختلف متجلی می‌سازد. پرونده مقاله