در این تحقیق به بررسی تاثیر ایجاد ناهمگنی مصنوعی دانسیته در ناحیه ابتدایی و میانی تیرهای بلوط بلند مازو (Quercus castaneifolia) با بررسی تغییرات حاصل در مدولبرشی دینامیک حاصل از روش ارتعاش خمشی آزاد در تیر دو سر آزاد پرداخته شده است. بدین منظور تعداد 10 آزمونه از گون چکیده کامل
در این تحقیق به بررسی تاثیر ایجاد ناهمگنی مصنوعی دانسیته در ناحیه ابتدایی و میانی تیرهای بلوط بلند مازو (Quercus castaneifolia) با بررسی تغییرات حاصل در مدولبرشی دینامیک حاصل از روش ارتعاش خمشی آزاد در تیر دو سر آزاد پرداخته شده است. بدین منظور تعداد 10 آزمونه از گونه بلوط با ابعاد 720× 40× 20 میلی ‎ متر (طولی، شعاعی و مماسی) جهت تعیین مدولبرشی در تیرهای اولیه مورد آزمون ارتعاش خمشی آزاد در تیر دو سر آزاد قرار گرفتند. پس از آن آزمونه ها به دو گروه تقسیم شده و از گروه اول بلوک هایی به ابعاد 40×40×20 میلی متر از قسمت ابتدایی و از گروه دوم بلوک هایی با ابعاد ذکرشده از قسمت میانی استخراج شده و توسط چسب پلی وینیل استات به یکدیگر متصل شده و پس از برقراری اتصال آزمون ارتعاش خمشی آزاد مجددا بر روی آزمونه ها صورت پذیرفت. پس از آن بلوک های بلوط از محل اتصال خارج شده و در دو مرحله بلوکهایی از دو گونه صنوبر (Populus nigra) و انجیلی (Parrotia persica) در آنها جایگزاری شده و بهمنظور تاثیر ناهمگنی ایجاد شده توسط هر یک از بلوک های جایگزین شده بر مقادیر مدولبرشی، آزمون ارتعاش خمشی بر روی آنها صورت پذیرفت. نتایج حاکی از آن بود که ایجاد ناهمگنی مصنوعی دانسیته در ناحیه ابتدایی تیر توسط هر سه گونه بلوط، صنوبر و انجیلی تاثیر معنی داری بر مقادیر مدول برشی دینامیک ندارد، درحالیکه ایجاد ناهمگنی در قسمت میانی تیر باعث افت معنی دار مقادیر حاصل از این فاکتور شده است. تیرهای ناهمگن شده توسط گونه انجیلی بیشترین و تیرهای ناهمگن شده توسط گونه بلوط با کمترین درصد افت در مقادیر مدول برشی دینامیک مواجه شدند.
پرونده مقاله
در این بررسی تاثیر اصلاح شیمیایی خمیر OCC و وزن مولکولی پلی پروپیلن بر خواص فیزیکی و مورفولوژی بایوکامپوزیت سلولزی مورد مطالعه قرار گرفت. برای این منظور الیاف OCC با انیدریداستیک تیمار شده و سپس با پلی پروپیلن و عامل سازگارکننده (0 و 3 درصد) مخلوط شدند. نسبت الیاف و م چکیده کامل
در این بررسی تاثیر اصلاح شیمیایی خمیر OCC و وزن مولکولی پلی پروپیلن بر خواص فیزیکی و مورفولوژی بایوکامپوزیت سلولزی مورد مطالعه قرار گرفت. برای این منظور الیاف OCC با انیدریداستیک تیمار شده و سپس با پلی پروپیلن و عامل سازگارکننده (0 و 3 درصد) مخلوط شدند. نسبت الیاف و مواد پلیمری 30 به 70 در نظر گرفته شد که به روش پرس گرم در دمای 180 درجه سانتی گراد ساخته شد. جذب آب، واکشیدگی حجمی و زاویه تماس بر هر نمونه بر اساس استانداردهای ASTM اندازه گیری شد. طیفسنجی تبدیل فوریه (FTIR) و میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) به ترتیب برای بررسی اصلاح شیمیایی الیاف و مورفولوژی بایوکامپوزیتها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از اندازگیریها نشان داد اثر تیمار شیمیایی و پلی پروپیلن بر زاویه تماس و جذب آب معنی دار بوده و اصلاح شیمیایی الیاف باعث کاهش جذب آب و واکشیدگی حجمی می شود. همچنین تجزیه و تحلیل FTIR نشان داد گروههای هیدروکسیل کاهش یافته و تصاویر SEM نشان از آن داشت که اتصال بین الیاف و پلی پروپیلن از طریق اصلاح شیمیایی الیاف OCC بهبود یافته است.
پرونده مقاله