اهمیت بوم شناسی خشکه دارها موجب شده تا جمع آوری اطلاعات مربوط به آنها به طور روزافزون گسترش یابد و در طرح های مدیریتی مورد توجه قرار گیرند. با توجه به نقش کلیدی خشکه دارها در زیست‎ بوم جنگل، مطالعه حاضر به بررسی برخی از مهمترین خصوصیات خشکه دارها از جمله میزان چکیده کامل
اهمیت بوم شناسی خشکه دارها موجب شده تا جمع آوری اطلاعات مربوط به آنها به طور روزافزون گسترش یابد و در طرح های مدیریتی مورد توجه قرار گیرند. با توجه به نقش کلیدی خشکه دارها در زیست‎ بوم جنگل، مطالعه حاضر به بررسی برخی از مهمترین خصوصیات خشکه دارها از جمله میزان، حجم و الگوی پراکنش مکانی در یک جنگل طبیعی با غالبیت راش می پردازد. بدین منظور دو منطقه مدیریت شده و مدیریت نشده از سری گرازبن جنگل خیرودکنار نوشهر به عنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب و آماربرداری صددرصد از خشکه دارها انجام شد. به طوری که گونه، قطر برابر سینه و ارتفاع خشکه دارهای سرپا و در خصوص خشکه دارهای افتاده نیز گونه درختی، قطر میانی و طول آنها ثبت و اندازه گیری شد. همچنین به منظور تعیین الگوی مکانی خشکه دارها، موقعیت هر یک از خشکه دارها با روش فاصله-آزیموت و با استفاده از فاصله یاب لیزری به دست آمد، سپس با توابع تک متغیره آماره اورینگ (O-ring) بررسی شد. نتایج نشان داد که فراوانی خشکه دارها در منطقه مدیریت شده بیشتر از منطقه مدیریت نشده بود، در حالی که حجم خشکه دارها در منطقه مدیریت نشده بیشتر می باشد. بیشترین تعداد در هکتار خشکه دارها در منطقه مدیریت شده و در طبقه کم قطر بوده و بیشترین حجم خشکه دارها مربوط به منطقه مدیریت نشده و در طبقه قطور و خیلی قطور می باشد. آماره اورینگ نشان داد که الگوی پراکنش کل خشکه دارها در منطقه مدیریت شده و مدیریت نشده تصادفی است. با توجه به نتایج پژوهش می توان بیان نمود که آشفتگی در منطقه مورد بررسی در مقیاس کوچک صورت گرفته است. میزان خشکه دار به ویژه در منطقه مدیریت شده از شرایط مطلوبی برخوردار نبوده و افزایش آن از جمله الزاماتی است که با توجه به آشفتگی و الگوی ساختار باید مدنظر قرار گیرد.
پرونده مقاله
امروزه در علم سنجش از دور به دلیل وجود سنجنده های با توان تفکیک فضایی و طیفی بالا و به کارگیری انواع شاخص های گیاهی، امکان شناسایی و تفکیک دقیق ساختار پدیده های طبیعی با استفاده از داده های ماهواره ای فراهم شده است. بر این اساس کسب اطلاعات از ساختار جنگل ها با است چکیده کامل
امروزه در علم سنجش از دور به دلیل وجود سنجنده های با توان تفکیک فضایی و طیفی بالا و به کارگیری انواع شاخص های گیاهی، امکان شناسایی و تفکیک دقیق ساختار پدیده های طبیعی با استفاده از داده های ماهواره ای فراهم شده است. بر این اساس کسب اطلاعات از ساختار جنگل ها با استفاده از داده های ماهواره ای در راستای مدیریت منابع تجدید پذیر مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق با بهره گیری از داده های ماهواره GeoEye-1 و الگوریتم های طبقه بندی مختلف در روش های پیکسل پایه، شی پایه و مدل پایه نسبت به تهیه نقشه های مراحل تحولی جنگل های طبیعی منطقه تنکابن در شمال ایران اقدام شد. صحت نقشه های خروجی با پارامترهای صحت کلی و ضریب کاپا ارزیابی گردید. نتایج نشان داد که حداکثر دقت (78 درصد) در روش شی پایه متکی به قطعه بندی ناظر به شاخص NDVI و الگوریتم حداکثر احتمال برآورد شد. همچنین الگوریتم های تابع الگوهای ساختاری در توزیع پیکسل ها، دقت بالاتری را ارایه دادند. به طور کلی نتایج این تحقیق پتانسیل قابل توجه داده های GeoEye-1 در تهیه نقشه های مراحل تحولی جنگل را نشان داده که می تواند در اقدامات مدیریتی مورد استفاده قرار گیرد.
پرونده مقاله
نظر به اهمیت و گسترش بهره مندی از گونه های معرف در برآورد پویایی و پایداری زیست بوم های طبیعی، این پژوهش با هدف ارزیابی و اندازه گیری گلسنگ های پوست زی به عنوان شاخص زیستی در جنگل های شمال در منطقه نوشهر صورت پذیرفت. بدین منظور، گونه های گلسنگ در توده های بهره چکیده کامل
نظر به اهمیت و گسترش بهره مندی از گونه های معرف در برآورد پویایی و پایداری زیست بوم های طبیعی، این پژوهش با هدف ارزیابی و اندازه گیری گلسنگ های پوست زی به عنوان شاخص زیستی در جنگل های شمال در منطقه نوشهر صورت پذیرفت. بدین منظور، گونه های گلسنگ در توده های بهره برداری شده و مدیریت نشده (شاهد) راش در سه پارسل 209، 234 و 241 از بخش 2 شوراب از طرح جنگل داری گلبند در شهرستان نوشهر (استان مازندران) مورد بررسی قرار گرفت. در اجرای این تحقیق از قاب هایی با ابعاد 40×60 سانتی متری برای برداشت نمونه های گلسنگ پوست زی در سطح هر پایه درختی استفاده گردید. سپس با استفاده از تحلیل گونه های شاخص (IV)، میزان تعلق پذیری گونه های گلسنگ در هر توده بررسی و تفکیک شد. نتایج این پژوهش نشان داد که 8 گونه گلسنگ متعلق به 7 جنس و 5 خانواده در جنگل های بهره برداری شده و 15 گونه گلسنگ متعلق به 13 جنس و 10 خانواده در توده مدیریت نشده ثبت گردید. گونه های گلسنگی Graphis scripta، Pertusaria albescens، Opegrapha vulgata، Lepraria lobificansو Parmotrema perlatum به عنوان معرف توده های شاهد و گونه هایLecanora thysanophora ، Flavoparmelia caperata و Ramalina thrausta معرف توده های بهره برداری شده در این پژوهش تفکیک و معرفی گردیدند. بر این اساس حضور یا عدم حضور این گونه ها در زیست بوم های طبیعی می تواند شاخص مناسبی در ارزیابی اقدامات مدیریتی در جنگل های راش در منطقه مورد بررسی باشد. در یک نتیجه گیری کلی می توان بیان نمود که گونه های معرف در توده های بهره برداری شده و شاهد متفاوت بودند که نشان می دهد بهره برداری جنگل سبب تغییر شرایط محیطی و عدم حضور برخی عناصر رویشی گلسنگی شده است.
پرونده مقاله
اگرچه نگرانیهایی در مورد تاثیر تغییر اقلیم بر روی جنگلها وجود دارد، اما اثر تغییرات اقلیمی آینده بر گونههای درختان در جنگلهای هیرکانی کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. تاثیر تغییر اقلیم بر پراکنش گونهها معمولا منجر به جابهجایی گونهها به ارتفاعات و عرضهای جغرافیای چکیده کامل
اگرچه نگرانیهایی در مورد تاثیر تغییر اقلیم بر روی جنگلها وجود دارد، اما اثر تغییرات اقلیمی آینده بر گونههای درختان در جنگلهای هیرکانی کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. تاثیر تغییر اقلیم بر پراکنش گونهها معمولا منجر به جابهجایی گونهها به ارتفاعات و عرضهای جغرافیایی بالاتر میشود. گونه ممرز (Carpinus betulus) فراوانترین گونه درختی در جنگلهای هیرکانی است که در بخش زیادی از شمال ایران پراکنش دارد. در این مطالعه، تاثیر تغییر اقلیم بر تغییر ارتفاع از سطح دریای گونه ممرز با استفاده از مدلهای پراکنش گونهای برای حال حاضر، سالهای 2050 و 2070 میلادی تحت سناریوهای مختلف تغییر اقلیمی مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش بهمنظور ارزیابی عملکرد مدلهای پراکنش گونهای از آمارههای مختلف شامل Sensitivity ،KAPPA ،AUC ،TSS و Specificity استفاده شد. بر اساس معیارهای ارزیابی مدل، مدل جنگل تصادفی کارایی بالاتری نسبت به سایر مدلها در پراکنش گونه ممرز در شمال ایران داشت. پیشبینی آینده مدلهای پراکنش گونهای نشان داد تغییرات آبوهوایی تاثیر منفی در پراکنش ممرز خواهد داشت که باعث کاهش چشمگیر مناطق دارای پتانسیل حضور این گونه تحت سناریوهای RCP2.6 (خوشبینانهترین سناریو) و RCP8.5 (بدبینانهترین سناریو) در سالهای 2050 و 2070 میلادی خواهد شد. نتایج نشان داد گونه ممرز در حال حاضر بیشترین پتانسیل حضور تا ارتفاع 1000 متر از سطح دریا را دارد ولی تا ارتفاع 2500 متر هم گسترش دارد و با تغییر اقلیم بیشترین پتانسیل حضور را در ارتفاع بیشتر از 1000 متر از سطح دریا خواهد داشت. اگرچه مکانیزمهای بسیار پیچیدهای پراکنش گونههای درختی در مناطق کوهستانی را توجیه میکند، اما اقلیم یکی از مهمترین این مکانیزمها است و نتایج این پژوهش میتواند معیاری برای برنامهریزی آینده در جنگلهای هیرکانی باشد.
پرونده مقاله
ترکیب گونهای و ساختار توده های جنگلی در طول زمان بر اثر آشفتگیهای طبیعی و مصنوعی تغییر می کند. با عنایت به اهمیت تنوع گیاهی، پژوهش حاضر در نظر دارد تغییرات ترکیب گونهای در پی بروز آشفتگی در یک اکوسیستم طبیعی در جنوب شهرستان ساری به نام اوجا سرک را مورد ارزیابی قرار د چکیده کامل
ترکیب گونهای و ساختار توده های جنگلی در طول زمان بر اثر آشفتگیهای طبیعی و مصنوعی تغییر می کند. با عنایت به اهمیت تنوع گیاهی، پژوهش حاضر در نظر دارد تغییرات ترکیب گونهای در پی بروز آشفتگی در یک اکوسیستم طبیعی در جنوب شهرستان ساری به نام اوجا سرک را مورد ارزیابی قرار دهد. برای این منظور پوشش درختی در قطعات نمونه 400 متر مربعی (20×20) در دو منطقه در قالب 57 قطعه نمونه به صورت تصادفی برداشت و اندازه گیری شد. برای جمع آوری دادههای مرتبط با پوشش علفی، یک میکروپلات (1×1) متر مربعی در مرکز و چهار میکروپلات دیگر با همین ابعاد در هر گوشه پلات پیاده شد. برای ارزیابی تنوع زیستی، شاخص تنوع شانون- وینر، تنوع سیمپسون، غنای گونهای و همچنین منحنیهای رتبه- فراوانی و K-Dominance و Rarefaction مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج نشان داد شاخص های تنوع زیستی به غیر از شاخص تنوع سیمپسون در دو آشفتگی طبیعی و مصنوعی فاقد ارتباط معنی دار است. با توجه به نتایج منحنی رتبه- فراوانی، K-Dominance و ریرفکشن، آشفتگی طبیعی دارای تنوع بیشتری نسبت به آشفتگی مصنوعی بوده، اما میزان غنای گونهای در آشفتگی مصنوعی بیشتر می باشد.
پرونده مقاله
رملیک (Ziziphus nummularia) از جمله گونه های مقاوم به خشکی است که بررسی پیش رو با هدف شناسایی تیمارهای مناسب بستر بذر و آبیاری آن انجام شده است. این پژوهش در نهالستان شهرستان مسجدسلیمان، به صورت آزمایش فاکتوریل با سه فاکتور بستر کاشت در 4 سطح، آبیاری در 3 سطح و خراش دهی چکیده کامل
رملیک (Ziziphus nummularia) از جمله گونه های مقاوم به خشکی است که بررسی پیش رو با هدف شناسایی تیمارهای مناسب بستر بذر و آبیاری آن انجام شده است. این پژوهش در نهالستان شهرستان مسجدسلیمان، به صورت آزمایش فاکتوریل با سه فاکتور بستر کاشت در 4 سطح، آبیاری در 3 سطح و خراش دهی بذر در 3 سطح در قالب طرح کاملا تصادفی نامتعادل انجام شد. نتایج نشان داد که اثرات اصلی سطوح مختلف فاکتور بستر کاشت و اثر متقابل بستر کاشت در روش آبیاری برای تمام صفات مورد مطالعه به جز طول ساقه معنی دار بود. اختلاف بین روش های مختلف خراش دهی بذر رملیک برای اکثر صفات رویشی در این مطالعه غیرمعنی دار بود. با توجه به تاثیر تیمارهای مختلف و اثرات متقابل انها صفت درصد زنده مانی برای خاک معمولی در روش هر روز آبیاری در خیساندن بذر به مدت 48 ساعت در آب دارای بیشترین مقدار بود.
پرونده مقاله