تعیین و اولویت بندی ابعاد و شاخصهای قابلیتهای مدیریتی و حرفهای زنان (مطالعه موردی سازمان پژوهش و آموزش وابسته به استانداری خوزستان)
محورهای موضوعی : مدیریت نوآوری های آموزشیزینب خدادادی 1 , غلامحسین برکت 2 , سکینه شاهی 3
1 - دانشجوی دکتری گروه مدیریت آموزشی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران
2 - دانشیار گروه مدیریت آموزشی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران
3 - استادیار گروه علوم تربیتی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
کلید واژه: زنان, صلاحیتهای حرفهای, قابلیتها, مسئولیت اجرایی,
چکیده مقاله :
انجام موفقیتآمیز و اثربخش پستهای مدیریتی حرفهای در سازمانها نیازمند مجموعهای از شایستگیها، مهارتها، توانمندیها و خصوصیات خاص است. از سویی دیگر، بهرمندی از ظرفیت زنان و مردان در پست های اجرایی نیازی ضروری برای توسعه جامعه به شمار می رود. بنابراین، حضور زنان در پستهای مدیریتی موجب بهبود عملکرد مدیریت کشور و سازمانها میشود؛ بنابراین استفاده از ظرفیت زنان نیز میتواند نتایج مطلوبی در عرصه مدیریتی کشور بر جای بگذارد. بر این اساس، هدف اصلی این پژوهش تعیین و اولویتبندی ابعاد و شاخصهای قابلیتهای مدیریتی و صلاحیتهای حرفهای زنان در استانداری خوزستان بود. روش تحقیق این پژوهش بر اساس هدف از نوع کاربردی، برحسب نحوه گردآوری دادهها از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کارکنان و کارشناسان استانداری خوزستان (200 نفر) بودند که حجم نمونه 119 نفر و با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که برای تعیین اعتبار از روش روایی صوری و پایایی با ضریب آلفای کرونباخ 89/0 محاسبه شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها نیز از آمارههای توصیفی با نرمافزار SPSS24 و استنباطی رویکرد معادلات ساختاری تفسیری با نرمافزار AMOS استفاده شد. نتایج نشان داد در ارتباط باقابلیتهای مدیریتی و صلاحیتهای حرفهای زنان 5 سطح و 15 شاخص وجود دارد که در سطح نخست (تعیین مطلوبیتهای راهبردی اساسی، تحلیل راهبردی و راهیابی راهبردی)؛ سطح دوم (دانش حرفهای و تعهد حرفهای)؛ در سطح سوم (رهبری و شناسایی موانع ورود زنان)؛ در سطح چهارم (بسندگیهای پژوهشی، بسندگیهای تکنولوژیکی، بسندگیهای سیاسی جهانی و بینالمللی و انجام عمل حرفهای) و در سطح پنجم (بسندگیهای اجتماعی، بسندگیهای فرهنگی و بسندگیهای اقتصادی) بودند.
The successful and effective performance of professional management positions in organizations requires a set of competencies, skills, abilities and special characteristics. On the other hand, taking advantage of the capacity of women and men in executive positions is considered an essential need for the development of society. Therefore, the presence of women in management positions improves the performance of the country's management and organizations; Therefore, the use of women's capacity can also leave favorable results in the management field of the country. Based on this, the main goal of this research was to determine and prioritize the dimensions and indicators of managerial capabilities and professional qualifications of women in Khuzestan governorate. The research method of this research was based on the purpose of applied type, according to the method of data collection, it was descriptive and correlational. The statistical population of the present study included all employees and experts of Khuzestan Governorate (200 people), the sample size of which was 119 people and were selected by random sampling method. The research tool was a researcher-made questionnaire, which was calculated using the face validity method and reliability with Cronbach's alpha coefficient of 0.89. Descriptive statistics with SPSS24 software and inferential structural equation approach with AMOS software were used for data analysis. The results showed that there are 5 levels and 15 indicators in relation to women's managerial abilities and professional qualifications, which at the first level (determination of basic strategic advantages, strategic analysis and strategic pathfinding); Second level (professional knowledge and professional commitment); at the third level (leadership and identification of obstacles to the entry of women); They were in the fourth level (research sufficiency, technological sufficiency, global and international political sufficiency and professional practice) and in the fifth level (social sufficiency, cultural sufficiency and economic sufficiency).
_||_