شناسایی ابعاد و مؤلفههای مدل بهزیستی سازمانی برای آموزش عالی
محورهای موضوعی : مدیریت نوآوری های آموزشیمهناز تیموری نژاد 1 , بدری شاه طالبی 2 , محبوبه سادات فدوی 3
1 - دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی واحد اصفهان (خوراسگان)، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران.
2 - دانشیار گروه مدیریت آموزشی واحد اصفهان (خوراسگان)، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران.
3 - دانشیار گروه مدیریت آموزشی واحد اصفهان (خوراسگان)، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران.
کلید واژه: شناسایی, بهزیستی سازمانی, آموزش عالی.,
چکیده مقاله :
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد و مؤلفههای مدل بهزیستی سازمانی برای آموزش عالی در راستای بهبود عملکرد وضع موجود است. از لحاظ روششناسی پژوهش حاضر به روش کیفی و با استفاده از تحلیل مضمون با نرمافزار MAXQDA انجام شده است. مشارکتکنندگان این پژوهش، در بخش کتابخانهای، اسناد بالادستی و اسناد کلیدی آموزش عالی و در بخش میدانی، اعضای هیئت علمی، مدیران و مسئولین مربوطه بودند. انتخاب افراد به روش نمونهگیری هدفمند با ملاک حداقل پانزده سال سابقه تدریس، پژوهش و مدیریت در دورههای مختلف تحصیلی انجام گردید. نمونهگیری با مشارکت 30 نفر از صاحبنظران و خبرگان صورت گرفت. ابزار جمعآوری دادهها، شامل دو بخش، بررسی و کنکاش اسناد بالادستی و اسناد آموزش عالی در بخش کتابخانهای و مصاحبه نیمه ساختاریافته در بخش میدانی بود. مصاحبه نیمه ساختاریافته با مشارکتکنندگان تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. تجزیهوتحلیل دادهها بر اساس تحلیل مضمون انجام شد. یافتههای پژوهش نشان داد که مدل بهزیستی سازمانی برای آموزش عالی شامل32 مؤلفه و 5 بعد (بهزیستی فردی، بهزیستی شغلی، بهزیستی مدیریتی، بهزیستی فرایندها، بهزیستی محیطی) میباشد. ضمناً مشارکتکنندگان بیشتر به ابعاد بهزیستی فردی و بهزیستی شغلی اشاره کردند، اما در اسناد بالادستی به ابعاد بهزیستی مدیریتی، بهزیستی فرایندها، بهزیستی محیطی بیشتر پرداخته شده بود. با نگاهی سیستماتیک به پژوهش حاضر میتوان دریافت که مفهوم بهزیستی سازمانی نقش مهم و موثری در بهبود فرایند کار دارد و متغیرهای فردی، شغلی و سازمانی و ... به عنوان پیشایندهای بهزیستی وضعیت مطلوبی بر اساس ویژگیهای شغلی، رهبری خدمتگزار، اخلاق سازمانی و ... به عنوان پیشایندهای مطلوب بهزیستی دارند. لذا طراحی مدل بهزیستی سازمانی در مسائل آموزش عالی جهت دستیابی به الگویی منسجم و ساختارمند مورد نیاز است.
The purpose of this research is to identify the dimensions and components of the organizational welfare model for higher education in order to improve the performance of the current situation. In terms of methodology, the current research was conducted using the qualitative method and using thematic analysis with MAXQDA software. The participants of this research, in the library section, were upstream documents and key documents of higher education, and in the field section, faculty members, managers and relevant officials. People were selected by targeted sampling with the criteria of at least fifteen years of teaching, research and management experience in different academic courses. Sampling was done with the participation of 30 experts. The data collection tool consisted of two sections, review and exploration of upstream documents and higher education documents in the library section and semi-structured interview in the field section. The semi-structured interview with the participants continued until the theoretical saturation stage. Data analysis was done based on thematic analysis. The research findings showed that the organizational well-being model for higher education includes 32 components and 5dimensions (individual well-being, occupational well-being, managerial well-being, process well-being, environmental well-being). In addition, the participants mostly mentioned the dimensions of individual well-being and occupational well-being, but in the upstream documents, the dimensions of managerial well-being, well-being of processes, and environmental well-being were discussed more. With a systematic look at the current research, we can see that the concept of organizational well-being has an important and effective role in improving the work process, and individual differences, occupational characteristics and organizational ethics variables, etc are antecedents of well-being.Therefore, the design of the organizational welfare model in higher education issues is needed to achieve a coherent and structured model.