فهرست مقالات برحسب موضوع عناصر اسطوره‌ایی


    • دسترسی آزاد مقاله

      1 - اسطورۀ «قدر و منزلت سرآغاز» در اندیشۀ سهراب سپهری
      علی اصغر زارعی
      در نقد اسطوره ایِ ادبیات معاصر، به جریانِ قابل توجهی برمی خوریم که نویسندگان و شاعرانِ پیرو آن، شیفتۀ برگشت به زندگی انسان هایی شدند که پیش از تاریخ و تمدن می زیستند. آن ها معتقدند هنگامی که بشر از وضعیتِ پیشا ـ اجتماعی خویش فاصله گرفت، به بی اخلاقی دچار گردید و از زمان چکیده کامل
      در نقد اسطوره ایِ ادبیات معاصر، به جریانِ قابل توجهی برمی خوریم که نویسندگان و شاعرانِ پیرو آن، شیفتۀ برگشت به زندگی انسان هایی شدند که پیش از تاریخ و تمدن می زیستند. آن ها معتقدند هنگامی که بشر از وضعیتِ پیشا ـ اجتماعی خویش فاصله گرفت، به بی اخلاقی دچار گردید و از زمانی که به سوی تمدن حرکت کرد، نوعی عشق به خویشتن را به وجود ‌آورد، که بسیار تصنعی و بیشتر بر پایۀ فخرفروشی و حسادت بود. در همین راستا، الگوی برگشت به سرآغاز به وجود آمد، که پیروانِ آن گرایش زیادی به برگشت به دنیای نخستین داشتند. این الگو با عبارت های بازگشت به ریشه و روییدن بر ریشه نیز تعبیر می شود. سهراب سپهری که در میان شاعران معاصر، یکه تاز این قلمرو است مخاطب را به بازگشت به سرشت نخستین و راستین در آثار خود، فرامی‌خواند. درواقع، این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی، در پی آن است که به بررسی الگوی برگشت به سرآغاز در نقد ادبیات معاصر بپردازد، الگویی که از اهمیت بسزایی برخوردار است و نویسندگان، عارفان و شاعران جهان بسیار از این بن‌مایه بهره گرفته‌اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سهراب سپهری به دنبال رؤیای سرآغاز و خاطره های ازلی بوده و تلاش ‌کرده بر فراز شرایط انسانِ معاصرِ به فساد گراییده، قرار بگیرد و تا جایی که ممکن است، حالت انسانِ بدوی را تجربه کند؛ انسانی که در متن عناصر می خوابید و با فلسفه های لاجوردی اش خوش بود. پرونده مقاله
    • دسترسی آزاد مقاله

      2 - مکان‌های اسطوره‌ای در طومارهای نقالی
      سلمان رحیمی زهرا غلامی
      یکی از بن‌مایه‌های اساطیری که بشر همواره با آن ارتباطی فرامادی داشته است، مکان است. پذیرفتن نقش اسطوره‌ای بعضی مکان‌ها و قداست آن‌ها، مضمونی است که در روایت‌های اساطیری، حماسی و نقالی دیده می‌شود و به ‌صورت کوه، غار، چاه، چشمه، دخمه، دژ، باغ، مکان طلسم‌شده و... نمود یاف چکیده کامل
      یکی از بن‌مایه‌های اساطیری که بشر همواره با آن ارتباطی فرامادی داشته است، مکان است. پذیرفتن نقش اسطوره‌ای بعضی مکان‌ها و قداست آن‌ها، مضمونی است که در روایت‌های اساطیری، حماسی و نقالی دیده می‌شود و به ‌صورت کوه، غار، چاه، چشمه، دخمه، دژ، باغ، مکان طلسم‌شده و... نمود یافته‌ است. در باور اساطیری، مکان با آنچه در محیط کیهانی و مادی تعریف شده، متفاوت است و اشیا و پدیده‌های مادی و دنیوی به امور ماورایی و قدسی تبدیل می‌شوند و قهرمان با قرار گرفتن در مکان اسطوره‌ای، به بلوغ و تکامل می‌رسد و به تحول روحی و نیز جاودانگی دست می‌یابد. هدف این پژوهش معرفی مکان‌های اسطوره‌ای و واکاوی کارکرد و کیفیت آنها در روایات طومارهای نقالی است و کوشش شده با مطالعه در روایات حماسی شاهنامه و طومارها، نمونه‌هایی از بن‌مایه‌های مهم مکان‌های اسطوره‌ای بررسی و تحلیل شود. در این راستا، به تحلیل کیفیت اسطوره‌ای مکان‌ها در طومارها پرداخته شد. کوه به‌دلیل جایگاه بلند و نزدیکی‌‌اش به آسمان، از مقدس‌‌ترین مکان‌هاست و دیگر مکان‌های اساطیری و مقدس چون چشمه، قلعه، دخمه و باغ نیز اغلب بر فراز کوه‌ها هستند. شیوة پژوهش در این مقاله، توصیفی ـ تحلیلی است. پرونده مقاله
    • دسترسی آزاد مقاله

      3 - تأثیر روابط بینامتنی رمان سووشون در جلب مشارکت مخاطب در جریان خوانش متن
      اسماعیل بنی اردلان شاهرخ امیریان دوست
      بینامتنیت ژنی نوع شناخته شده‌ای از انواع بینامتنیت محسوب می‌شود. از منظر ژنی، روابط بینامتنی در دو نوع حقیقی (قوی) و تک‌لایه (ضعیف)، در متن‌ها قابل تمییز است و زمانی از بینامتنیت حقیقی سخن به میان می‌‌آید که ارتباط دو متن فراتر از ارتباط واژگانی و مناسبات صوری باشد، در چکیده کامل
      بینامتنیت ژنی نوع شناخته شده‌ای از انواع بینامتنیت محسوب می‌شود. از منظر ژنی، روابط بینامتنی در دو نوع حقیقی (قوی) و تک‌لایه (ضعیف)، در متن‌ها قابل تمییز است و زمانی از بینامتنیت حقیقی سخن به میان می‌‌آید که ارتباط دو متن فراتر از ارتباط واژگانی و مناسبات صوری باشد، در غیر این‌ صورت بینامتنیت قوی حاصل نمی‌شود. بینامتنیت ژنی مطالعه عمیق روابط متن‌ها در سطوح مختلف اعم از صوری و مضمونی را مؤثر در واکاوی نوع، گونه و میزان سطح بینامتنیت می‌داند. از سوی دیگر بارت، تفسیری از بینامتنیت ژنی را در جریان خوانش و جلب مشارکت مخاطب به‌کار بسته و بر این اساس متن‌ها را خواندنی و نوشتاری تعبیر ‌می‌کند، چنانکه متن، نخست مخاطب منفعل و در نوع دوم مخاطب فعال را پرورانده و جلب ‌می‌کند. از دیدگاه بارت کاربرد این دو نوع بینامتنیت، تعیین‌کننده در خوانش متن است. پژوهش حاضر از نوع کیفی و تحلیل داده‌‌ها به روش تحلیلی ـ تطبیقی است. جستار از نظریة بینامتنیت ضعیف ژنی و تفسیر نظری متن خواندنی در چالش بینامتنیت قوی بارت بهره خواهد برد. نتیجه مطالعه نشان می‌دهد رویکرد بینامتنی قوی، نقش مؤثر و کارایی در تبدیل متن رمان سووشون به یک متن خواندنیِ طالب خوانندة منفعل ایفا کرده است. پرونده مقاله