دگرگونی گسترة کرامات در مناقبنامههای مشایخ تصوّف
محورهای موضوعی : اسطوره
باقر صدری نیا
1
(دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تبریز)
محمد ابراهیم پور نمین
2
(مربی زبان و ادبیات دانشگاه آزاد اسلامی واحد آستارا)
کلید واژه: مناقبنامه, مقامات مشایخ, کرامات, ژانر, نقد ژانر,
چکیده مقاله :
کرامات همچون نقطة مرکزی تمامی روایتهای منقبتی، بسامد و حضوری چشمگیر و نمایان در تذکرهها و مناقبنامههای مشایخ تصوّف دارد. این عنصر اساسی در گذر زمان، کمّا و کیفاً دچار تحوّل و دگرگونی شده است. در این مقاله میکوشیم نشان دهیم که توسعه و تحول تدریجی و تاریخی، حضور داستانهای کرامت در طول حیات مشایخ، از پیش از تولّد تا پس از وفات آنها، شاخصهای نوعنما و ژانریک در جریان تحوّل ژانر مناقبنامه است؛ بهنحویکه میتوان گفت اگر در آثار کهن متصوّفه، داستانهای کرامت عمدتاً مربوط به دوران ولایت و رهبری شیخ بوده است، در مناقبنامههای متأخّر هیچیک از مراحل حیات مشایخ بلکه حتّی ادوار پیش و پس از حیات آنها، خالی از داستانهای کرامت نیست. به زعم ما، این تحول از منظر مطالعۀ درونمتنی و ادبی، حاصل توسعۀ جریان شخصیتپردازی قهرمان، و در تحلیلی برونمتنی حاصل پیدایش نظریههای جدید در تصوّف، و توسعۀ ابعاد قدرت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مشایخ صوفیّه در دورههای متأخر است.