تحلیل جامعهشناختی توسعهیافتگی شهرستانهای استان آذربایجانشرقی با توجه به فضای اجتماعی- جغرافیایی
محورهای موضوعی : مطالعات توسعه اجتماعی ایران
1 - دانشگاه ازاد تهران
کلید واژه: تحلیل خوشهای, توسعه, تاکسونومی عددی, نابرابری, استان آذربایجانشرقی,
چکیده مقاله :
چکیدهاز آن جایی که یکی از ارکان اصلی توسعه توجه به برابری و عدالت در توزیع منابع بین بخشهای مختلف جامعه میباشد لذا تمرکزگرایی و توزیع نامناسب امکانات و خدمات در مناطق مختلف همواره به عنوان یکی از آفات توسعه مطرح بوده است که نیاز به بررسی علمی دارد. در پژوهش حاضر هدف اصلی بررسی درجه توسعه یافتگی شهرستانهای استان آذربایجانشرقی بود که برای دستیابی به این هدف 31 شاخص توسعه در سه دسته شاخص های اجتماعی-فرهنگی، بهداشت وسلامت و اقتصادی و زیربنایی در 20 شهرستان مورد بررسی قرار گرفتند. روش پژوهش در مطالعه حاضر طبقهبندی استانها بر اساس مدل تاکسونومی عددی و تحلیل خوشهای بوده و روش گردآوری اطلاعات اسنادی بوده است. نتایج پژوهش نشان داد شهرستانهای تبریز، مرند و مراغه به ترتیب در رتبههای بالای توسعه یافتگی قرار دارند و شهرستانهای خدافرین و چاراویماق در رتبههای آخر قرار دارند. نتایج پژوهش نشان میدهد میزان توسعه یافتگی در قسمت غربی استان نسبت به نواحی شرقی بیشتر بوده است و سطح توسعه یافتگی در ارتباط با فاصله از مرکز، دسترسی به خطوط حمل ونقل ریلی وجادهای بوده است.
AbstractSince one of the main pillars of development is attention to equality and justice in the distribution of resources between different sectors of society, therefore, the concentration and inappropriate distribution of facilities and services in different regions have always been considered as one of the pitfalls of development, which requires a scientific review. In this research, the main goal was to study the degree of development of the cities of East Azerbaijan province. To achieve this goal, 31 indicators of development were assessed in three categories: socio-cultural, health, and economic and infrastructure in 20 cities. The methodology of this study is to classify the provinces based on numerical mal taxonomy and cluster analysis and also, the method of collecting is documentary information. The results of this study showed that, the cities of Tabriz, Marand and Maragheh are in high ranking of development, respectively, and the cities of Khadafrien and Charaymahq are in the last positions. The results of the research show that, the development rate in the western part of the province was higher than the eastern regions, and the level of development is in relation to the distance from the center, and access to rail and road transport lines.
_||_
تحلیل جامعهشناختی توسعهیافتگی شهرستانهای استان آذربایجانشرقی
با توجه به فضای اجتماعی- جغرافیایی
چکیده
از آن جایی که یکی از ارکان اصلی توسعه توجه به برابری و عدالت در توزیع منابع بین بخشهای مختلف جامعه میباشد لذا تمرکزگرایی و توزیع نامناسب امکانات و خدمات در مناطق مختلف همواره به عنوان یکی از آفات توسعه مطرح بوده است که نیاز به بررسی علمی دارد. در پژوهش حاضر هدف اصلی بررسی درجه توسعه یافتگی شهرستانهای استان آذربایجانشرقی بود که برای دستیابی به این هدف 31 شاخص توسعه در سه دسته شاخص های اجتماعی-فرهنگی، بهداشت وسلامت و اقتصادی و زیربنایی در 20 شهرستان مورد بررسی قرار گرفتند. روش پژوهش در مطالعه حاضر طبقهبندی استانها بر اساس مدل تاکسونومی عددی و تحلیل خوشهای بوده و روش گردآوری اطلاعات اسنادی بوده است. نتایج پژوهش نشان داد شهرستانهای تبریز، مرند و مراغه به ترتیب در رتبههای بالای توسعه یافتگی قرار دارند و شهرستانهای خدافرین و چاراویماق در رتبههای آخر قرار دارند. نتایج پژوهش نشان میدهد میزان توسعه یافتگی در قسمت غربی استان نسبت به نواحی شرقی بیشتر بوده است و سطح توسعه یافتگی در ارتباط با فاصله از مرکز، دسترسی به خطوط حمل ونقل ریلی وجادهای بوده است.
واژگان کلیدی: توسعه، تاکسونومی عددی، تحلیل خوشهای، نابرابری، استان آذربایجانشرقی.
مقدمه
توسعه و توسعه نیافتگی امروزه یکی از مباحث روز اجتماعات علمی و سیاستگذاری است که معیارها و عوامل مختلفی میتواند توسعه یک جامعه یا منطقه را تحت تاثیر خود قرار دهد.
در ادبیات توسعه هدف اصلی توسعه ایجاد برابری پایدار و عدالت اجتماعی در کنار رشد اقتصادی دانسته شده است(Todaro, 1990: 17). بنابراین بهترین مفهوم توسعه رشد اقتصادی توسعه توام با عدالت اجتماعی است و وجود نابرابري و ابعاد آن از نشانههاي مهم توسعه نيافتگي است. این در حالی است که در جهان امروز، نابرابريهاي اقتصادي و اجتماعي به عنوان پديدهاي فراگير و رو به گسترش قابل مشاهده است. در كشورهاي در حال توسعه، كيفيت زندگي مردم دستخوش نابرابريهاي منطقهاي عظيمي است كه در بسياري موارد، به سرعت در حال افزايش است. عدم تعادلهای منطقهای و توزیع نامتعادل خدمات و امکانات به صورت نامناسب، از ویژگیهای بارز و عمده کشورهای جهان سوم و ایران است. عدم توازن در بين مناطق در جريان توسعه، موجب ايجاد شكاف و تشديد نابرابري منطقهاي ميشود كه خود مانعي در مسير توسعه است. همان طور كه روند توسعه يافتگي در استانهاي مختلف يك كشور داراي مراتب گوناگوني است، در داخل يك استان نيز روند توسعه يافتگي در بين شهرستانها و مناطق مختلف يكسان نيست. زيرا توسعه يافتگي شهرستانهاي يك استان با توجه به توزيع فضايي ناهمگن منابع و همچنين عوامل مختلف اقتصادي، اجتماعي و طبيعي مناطق، بعضاً ممكن است داراي روندي متناسب نباشد.
از این جهت ميزان برخورداري يا دسترسي به امكانات و خدمات رفاه اجتماعي و توزيع بهينه آنها در سطح كشورها و شهرستانها از ارزش و اهميت زيادي برخوردار است. در ايران نيز همچون اكثر كشورهاي در حال توسعه در زمينه اقتصادي و اجتماعي آن يك يا دو منطقه و يا نهايتاً چند منطقه داراي مسؤليت اصلي در زمينه ايجاد درآمد و توليد ملي و برخوردار از خدمات عمومي و بالطبع شكوفايي اقتصادي- اجتماعي بوده كه به قيمت عقب نگه داشتن مناطق ديگر بوده است. در اين راستا سنجش و مقايسه سطح توسعه يافتگي؛ داخل يك منطقه و بين كشورهاي مختلف، داخل يك كشور و بين استانهاي مختلف و يا داخل يك استان و بين شهرستانهاي مختلف، از اهميت بسزايي برخوردار است. براين اساس، مطالعه نابرابريهاي اقتصادي، اجتماعي، آموزشي و رفاه منطقهاي و استاني، يكي از اقدامات ضروري و پايهاي براي برنامهريزي و اصلاحات در جهت تامين رشد اقتصادي همراه با عدالت اجتماعي و اصلاح آرايش فضايي اقتصاد ملي و منطقهاي ميباشد. اين امر ميتواند تخصيص منابع را با هدف رفع نابرابريهاي منطقهاي تحت تاثير قرار دهد.
بیان مساله
بـه رغم این که از دیر باز دستیابی بـه هدف مهم و متعالی توسعه یافتگی مورد توجه غالب کشورهای در حال توسـعه و توسعه نیافته قرار گرفته، ولی به جز تعداد قلیلی از آنها، که با گامهای بلند توانستهاند جهشهائی در تحقق آن داشته باشند، بقیه کشورها هم چنان در زمره کشورهای ناموفق در دستیابی به این هدف مهم دستهبندی میشوند. مرور نظریههای مختلف در مورد علل توسعه نیافتگی ایران نشان میدهد که عواملی از قبیل عوامل طبیعی و اقلیمی، عوامل خارجی، رفتـار مدیریتـی دولـت و نیـز خلقیـات و رفتـار مـردم در توسعه نیافتگی ایران نقش بسزایی داشتهاند(Shamsedini Et al, 2013). از این منظر عدم موفقیت بـه دلایل متعددی از جمله نبود یا کمبود سرمایه، ناکافی بودن منابع انسانی و ضعف شدید در مدیریت تجهیز و تخصیص منابع (اعم از منابع انسانی و مالی)، عدم بهرهبرداری مناسب از منابع کمیاب و محدود موجود و پائین بودن سطح کیفیت نهادی بر میگردد. زیرا برای دستیابی به توسعه باید علاوه بر تامین و تجهیز سرمایه و تخصیص آن در جریان رشد و توسعه، محیط نرمافزاری و مغزافزاری و کیفیت نهادی از قبیل حاکمیت قانون، مسئولیتپذیری و پاسخگوئی، شفافیت، کنترل فساد، ضرورت تام و تمام دارد(Development document of East Azerbaijan province, 2015).
تمرکز شدید جمعیت و امکانات در یک یا چند نقطه جغرافیایی از مشخصههای بارز اکثر کشورهای جهان سوم است و در این کشورها رشد شهرهای بزرگ با عدم پیوستگی کامل با شهرهای میانی و کوچک، اکثر سطوح عالی خدماتی، اجتماعی و اقتصادی را به خود اختصاص دادهاند و شهرهای میانی با ارتباط ضعیف با جوامع پایینتر از خود به صورت فضاهای پیرامونی، حاشیهای و وابسته درآمدهاند (Nazmfar et al, 2015: 231). در یک دید کلی سازمان فضایی کشور با وجود عدم تعادلها در سطح سرزمین روبرو میباشد. فضاهای ملی فاقد پیوندهای مناسب و کافی در راستای وحدت و یکپارچگی است و این عدم تعادلها در توسعه استانهای کشور که عمدتاً تحت تاثیر نظام شهری ناکارآمد(Sorce: Same)، و تسلط تک شهرهای ناحیهای میباشند(Soror et al, 2012)، امری ملموس و در عین حال یک مساله و چالش عمیق برای روند توسعه کشور و به تبع آن استانهای کشور میباشد. بنابراین رفع موانع توسعه متعادل ناحیهای و منطقهای همواره به عنوان یک مساله اساسی برای کشورهای جهان سوم مطرح میباشد. در ایران نیز با توجه به سیاستهای کلی نظام و سند چشمانداز بیست ساله 1404 کشور، حرکت به سمت داشتن کشوری توسعه یافته در تمامی ابعاد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، آموزشی
و ... متکی بر اصول اخلاقی و ارزشهای اسلامی، ملی و انقلابی یک ماموریت بنیادی برای نظام میباشد و این مهم بدون در نظر گرفتن سیاستهای تعادلگرایانه در جهت رفع نابرابریهای نواحی مختلف امری بعید به نظر میرسد.
استان آذربایجانشرقی نیز به مرکزیت قطب صنعتی تبریز در صنایع ماشینسازی، کشت غلات، پنبه، تولیدات دامی و خدمات بازرگانی، از طرفی به نوعی تقسیم کار مناسب بر اساس قابلیتهای طبیعی و موقعیت جغرافیایی خود دست یافته است و از طرف دیگر عدم شناخت کامل قابلیت استان منجر به کاهش نقش آن در تقسیم کار ملی شده است. علاوه بر آن در درون استان نیز پیوندها بین مراکز اصلی و کانونهای توسعه منسجم نبوده و ضعف شبکههای ارتباطی و ضعف نظام سلسله مراتبی بین آنها باعث ضعف سازمان یافتگی درونی فضاهای توسعهای و حاشیهای شدن بخش وسیعی از استان شده است.
ملاحظه شاخصهای استان آذربایجانشرقی نیـز در ابعاد مختلف توسـعه نشـانگر وضعیتـی هماننـد سـطح کل کشور است. بررسی و واکاوی عمیقتر این شاخصها حاکی از اینست که هر چند این استان در گذشته موقعیت قابل توجهی در اقتصاد ملی داشته ولی به تدریج نقش پیرامونی به خود گرفته و از کریدور توسعه به حاشیه رانده شده است. در عین حال غالب بـودن کشاورزی دیم و سنتی در سطح استان و به ویژه شکلگیری بخش صنعت به طور متمرکز در جوار شهر تبریز و انتشار محدود سر ریز آن فقط در حاشیه غربی دریاچه ارومیه موجب توزیع نامتعادل و نامتوازن فعالیت اقتصادی در فضای استان و شکلگیری نظامی متمرکز گردیده است. به طوری که 70 درصد جمعیت و فعالیت اقتصادی در 30 درصد پهنه استان استقرار یافته و مناطق شرقی استان دچار فقر بوده و جمعیت آن نیز در حال مهاجرت به مرکز استان و یا مرکز کشور میباشد. مقایسه شاخصهای اقتصادی هم چون درآمد و تولید سرانه و بهرهوری حاکی از آنست که هر چند در این شاخصها تغییرات مثبتی واقع شده ولی این روند در حدی نبوده که بتواند سهم و جایگاه استان را در بین سایر استانها حفظ کند و لذا علاوه بر مهاجرت سرمایههای انسانی و اقتصادی، جایگاه اقتصادی آن نیز نزول کرده است. از ایـن رو میتوان با تامل در واقعیتهای موجود این استان، فرآیند چند دههای برنامههای توسعه در سطح کلان و ملی را حاکی از بیراهه رویهای آشکار به شمار آورد(Development document of East Azerbaijan province, 2015).
از آن جایی که نخستین قدم در برنامهریزیهای منطقهای، شناسایی وضع موجود آن منطقه است که این شناسایی مستلزم تجزیه و تحلیل بخشهای گوناگون اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن است. شناخت و تجزیه و تحلیل وضع مناطق در زمینههای محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نخستین گام در فرایند برنامهریزی توسعه منطقهای است. با این کار تنگناها و محدودیتهای مناطق مشخص شده و میتوان برای برطرف کردن آنها اقدام کرد. در این راستا شاخصها و معرفها میتواند وضعیت مناطق را در زمینههای گوناگون نشان دهد. هدف از انجام این پژوهش این است که با توجه به توزیع ناهمگون امکانات در سطح شهرستانهای استان آذربایجانشرقی در قالب سنجش توسعه منطقهای از طریق تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستانها، تصویری روشن از امکانات و خدمات موجود در شهرستانهای استان آذربایجانشرقی ارئه گردد تا به این ترتیب گامی موثر در جهت هدایت شاخصهای توسعه در شهرستانها و دیگر مناطق استان برداشته شود.
اهداف پژوهش
اهداف كلي برنامهريزي منطقهاي و همچنين توسعه اقتصادي و برقراري عدالت اجتماعي و توزيع رفاه و ثروت در بين افراد جامعه ميباشد که لازمه آن مطالعات دقیق و واقعبینانه است. براي دستيابي به اهداف فوق در هر جامعهاي نياز به تهيه و تدوين و در نهايت اجراي برنامههاي متنوع ومتعدد است. زيرا يكي از مهمترين خصايص يك اقتصاد پويا، فعال و سالم، توزيع مناسب و عادلانه امكانات و ثمرات توسعه در ميان اكثريت جمعيت يك ناحيه، منطقه يا كشور است. از اين رو برنامهريزان از طريق تهيه برنامههاي محروميتزدايي سعي در كاهش شكافها و نابرابريها دارند. لذا با توجه به مطالب فوقالذکر اهداف اصلی این پژوهش عباتند از:
1- تعيين جايگاه و رتبه شهرستانهاي استان به تفكيك شاخصهاي استخراجي
2- شناخت شاخصها و عوامل عمده تأثيرگذار در توسعه يافتگي شهرستانها.
مبانی نظري پژوهش
توسعه، مفهومي كيفي است كه در برابر مفهوم رشد، قرار ميگيرد و ميتوان آن را معادل افزايش كيفيت زندگي دانست(Khakpour and Bavanpour, 2009). توسعه، جرياني چند بعدي است كه در خود، سازماندهي دوباره را به دنبال دارد(Hadder, 2000). اقتصاددانان به اين نتيجه رسيدهاند كه لازمه توسعه اقتصادي، توزيع نابرابر امكانات و خدمات نميباشد بلكه بر عكس، شرط تسريع در رشد اقتصادي و همگوني در رشد و توسعه شهرستانها، استانها و كشور، توزيع متعادلتر درآمد و خدمات و امكانات ميباشد و بايد اين دو به موازات يكديگر، پيش روند تا تعـادل بـين رشـد و توزيع عادلانه امكانات، همواره برقرار گردد(Pit and Dardweek, 2011) .يكي از اركان اصلي توسعة، توسعة اجتماعي ميباشد، هدف از توسعة اجتماعي، ايجاد امكانات مادي، اقتصادي و اجتماعي براي كلية افراد جامعه، افزايش دسترسي افراد جامعه به منابع حياتي و توزيع عادلانة آن بيان ميشود. توسعه اجتماعي شامل رشد در جنبههاي اجتماعي زندگي، نظير بهداشت و درمان، تعليم و تربيت، تغذيه، اشتغال، و موارد مشابه آن است كه در نهايت تأمين كنندة رفاه اجتماعي و اهداف مربوط به آن است(Zahedi Asl, 2002: 81).
توزیع نابرابر ثروت در میان نواحی و مناطق مختلف یک جامعه همواره یکی از چالش های اصلی حوزه برنامهریزی و سیاستگذاری اقتصادی و اجتماعی بوده است(Nijkamp and Capello, 2009: 1). در ادبیات معاصرتر توسعه توجه به حذف نابرابریها و توسعه متوازن تضمینگر رفاه و آسایش گروهها و طبقات مختلف جامعه تشخیص داده شده و از این رو به عنوان هدف اصلی برنامهریزي توسعه در سطح ملی و هم در سطح دولتهاي محلی و منطقهاي مورد توجه قرار گرفت است(counsel and Haughton 2001, Binswanger, 2004: 2). عدم توازن در جريان توسعه بين مناطق گوناگون، موجب ايجاد شكاف و تشديد نابرابري منطقهاي ميشود كه خود مانعي در مسير توسعه ملي است(Ahangari and Saadatmehr, 2007).
نابرابري اجتماعي، مرتبط با موقعيتهاي متفاوت در درون يك ساختار اجتماعي است(Kerbo, 2003). لذا ميتوان انتظار داشت نابرابري، ربط مستقيمي با توسعه اقتصادي داشته باشد؛ زيرا توسعه، پيامد انباشت ثروت (مازاد توليد) و حاصل افزايش ظرفيت استفاده از منابع، به مدد تكنولوژي ميباشد؛ بنابراين سه مفهوم توسعه اقتصادي، توسعه سياسي و نابرابري اجتماعي، مفاهيمي كاملاً مرتبط و درهم تنيده تلقي ميشوند كه تأثيرات متقابلي بر يكديگر دارند(Sorce: Second Paper). توسعه انساني، رويكرد تركيبي مهمي است كه محل تلاقي دو مفهوم، توسعه اقتصادي و برابري فرصتهاست(Chalabi, 1996).
هاروی معتقد است نخستين گام در توزيع منطقهاي عادلانه اين است كه مفهوم هر سه معيار نياز، سود همگاني و استحقاق در چارچوب منطقهاي تعيين شود، سپس بايد ابزار مناسبي براي ارزشيابي و اندازهگيري توزيع بر پايه اين معيارها به دست آيد و آميزهاي از اين سه معيار براي ارزيابي تخصيص منابع به مناطق گوناگون به كار گرفته شود و مناطقي را كه از اين هنجارهاي عدالت اجتماعي دورترند، مشخص گردد(Harvey, 2009: 110). براي توزيع منطقهاي عادلانه سنجش سطح توسعه مناطق ضروريست، چرا كه يك سو با ارائه تصويري از وضع موجود توسعه مناطق، امكان برنامهريزي توسعه منطقهاي را بر اساس نقاط ضعف و كمبودهاي هر منطقه فراهم مينمايد و از طرف ديگر، با سنجش مداوم آن طي يك روند، ميتوان به ارزيابي ميزان موفقيت سياستگذاريهاي توسعه منطقهاي و
برنامهريزيهاي توسعه در هر منطقه پرداخت(Ahmadi et al, 2007) .بنابراين نخستين قدم در برنامهريزي توسعه منطقهاي، شناسايي وضع موجود آن مناطق با تجزيه و تحليل بخشهاي مختلف اقتصادي- اجتماعي و فرهنگي، شناسايي جايگاه آن منطقه در بخش مربوطه و رتبهبندي سطوح برخورداري از مواهب توسعه ضروري است. لذا بهرهگيري از روشها و مدلهاي تصميمگيري مناسب كه توانايي تركيب شاخصهاي متعدد را داشته و سطح توسعه مناطق را نمايش دهد، بسيار حائز اهميت است.
از این جهت مدلهاي تصميمگيري چند شاخصه هم چون تاکسونومی عددی کاربرد فراوانی در برنامهریزیها و تصمیمگیریهای منطقهای دارند(Kwokyam Cheng, 2000: 5). روش تاكسونومي ابزاري مناسب جهت رتبهبندي و اتخاذ تصميمات صحيحتر و علمي به شمار ميرود(Pomerol & Romerol, 2000). به طور خلاصه روشهاي تصميمگيري چند شاخصه مبنايي براي انتخاب، رتبهبندي، اولويتبندي و طبقهبندي گزينههاست كه با در نظر گرفتن شاخصها اعم از شاخصهاي چندگانه، متضاد، وزندار و شاخصهاي داراي عدم تقارن صورت ميگيرد(Topcu & Burnaz, 2007).
پیشینه تجربی پژوهش
(2017)Ahmadi et al در پژوهش خود با عنوان «تحلیل شکاف بین شهرستانهای استان آذربایجانشرقی در طی مسیر توسعه 1390-1375 از سال» از تکنیک تاکسونومی عددی موزون وتحلیل خوشهای جهت سطحبندی و از شاخص انحراف معیار برای تحلیل روند توسعه استان آذربایجانشرقی، استفاده کردند. یافتههای آنها نشان داد متوسط امتیاز تاکسونومی عددی شهرستانهای استان در این دوره حاکی از آن است که امکانات و فعالیتها متناسب با جمعیت در مناطق مختلف استان توسعه نیافته است. هم چنین طی این دوره انحراف معیار امتیازات تاکسونومی عددی از 136/0 به 83/0 رسیده است که بیانگر کاهش شکاف توسعه و کاهش نابرابریها در بین شهرستانها میباشد. نتایج تحقیق نشان داد که شهرستانهای تبریز و مراغه، توسعه یافتهترین و شهرستانهای خداآفرین و چاراویماق، محرومترین شهرستانهای استان میباشند و به طور کلی شهرستانهای نیمه غربی استان در مقایسه با نیمه شرقی توسعه یافتهتر میباشند. آنها این گونه استدلال میکنند که با توجه به کاهش سطح توسعه یافتگی در بین شهرستانهای استان آذربایجانشرقی از سال 1390 تا 1375 از یک سو و هم چنین کاهش سطح نابرابریها در استان از سوی دیگر، میتوان این طور استنباط کرد که کاهش نابرابریها بین شهرستانها به بهای کاهش سطح توسعه یافتگی در گستره جغرافیای استان حاصل شده است. ادامه این روند حاکی از تشدید بحران محرومیت در فضای توسعه استان برای آینده میباشد.
(2014)Momeni & Sajed در مقاله خود با عنوان «تحلیل توسعه یافتگی شهرستانهای استان آذربایجانشرقی با استفاده از تکنیک تاکسونومی عددی» با استفاده از 81 متغیر به منظور مقایسه میزان برخورداری از رفاه عمومی و خدمات ارائه شده در هر شهرستان با استفاده از روش آنالیز تاکسونومی عددی نشان میدهند که شهر تبریز در وضعیت توسعه یافته، شهرستانهای مراغه، مرند، شبستر و میانه در حد نسبتاً توسعه یافته و بقیه شهرستانهای استان آذربایجانشرقی، پایینتر از حد توسعه و عقب مانده محسوب میشوند.
مطالعه (2003)Rezvani به روش تاکسونومی عددی نشان میدهد که تفاوتهای زیادی بین استانهای کشور از نظر درجه توسعه یافتگی وجود دارد. شاخصهایی که در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته بودند عبارت بودند از: آموزش، ساختمان، بهداشت و درمان و ارتباطات. (2010)Ziyadi et al در پژوهش خود با عنوان "سنجش درجه توسعه يافتگي شهرستانهاي استان آذربايجانشرقي به روش (HDI)" که در آن از 31 شاخص تقليل يافته به هفت عامل اقتصادي- اجتماعي، جمعيتي، تسهيلات مسکن، بهداشتي- درماني، اشتغال، زيرساختهاي طبيعي- اقتصادي، کشاورزي و عامل تلفيقي متشکل از هفت عامل در سه مقطع زماني 1365، 1375 و 1385 استفاده شده است، نشان می دهند که ميان شهرستانهاي استان به لحاظ برخورداري از شاخصهاي توسعه تفاوت اساسي وجود دارد و اين شهرستانها قابل رتبهبندي در سه گروه برخوردار، نيمه برخوردار و محروم هستند که با گذشت زمان بر ميزان برخورداري آنها افزوده شده است. (2012)Zeynalzadeh, Borzoyan & Gajari در پژوهشی با عنوان "بررسی و تعیین شاخصهای توسعه انسانی-آموزش در استانهای کشور" با استفاده از 161 شاخص در دو مقطع زمانی 1375 و 1388 با استفاده از رویکرد تاکسونومی عددی نشان میدهند که از نظر توسعه انسانی استان تهران در رتبه اول و استان سیستان و بلوچستان در رتبه آخر قرار دارد.
(2015)Asadzadeh et al با استفاده از 28 ﺷﺎﺧﺺ در ﺑﺨﺶﻫﺎي زراﻋﯽ، ﺑﺎﻏﯽ، ﻣﮑﺎﻧﯿﺰاﺳﯿﻮن، داﻣﭙﺮوري و ﺑﺎ ﺑﻬﺮهﮔﯿﺮي از روش ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻋﺎﻣﻠﯽ ﺑﺮاي ﻫﺮ ﮐﺪام از ﺑﺨﺶﻫﺎ ﻋﻮاﻣﻞ و ﺷﺎﺧﺺﻫﺎي ﺗﻠﻔﯿﻘﯽ و با استفاده از روش ﺗﺎﮐﺴﻮﻧﻮﻣﯽ و روش ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺧﻮﺷﻪاي ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫند در اﺳﺘﺎن آذرﺑﺎﯾﺠﺎنﺷﺮﻗﯽ از مجموع 19 شهرستان در سال 1389 سه شهرستان توسعه یافته، 7 شهرستان نسبتاً توسعه یافته، 5 شهرستان کمتر توسعه یافته و 4 شهرستان توسعه نیافته بوده است. رتبهبندی شهرستانهای استان بر اساس شاخصهای ﺑﺨﺶ زراﻋﯽ ﻧﯿﺰ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ ﺷﻬﺮﺳﺘﺎن ﻣﻠﮑﺎن ﺑﺎﻻﺗﺮﯾﻦ و ﺷﻬﺮﺳﺘﺎن ﭼﺎراوﯾﻤﺎق ﭘﺎﯾﯿﻦﺗﺮﯾﻦ درﺻﺪ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﯾﺎﻓﺘﮕﯽ ﺑﺨﺶ ﮐﺸﺎورزي را داﺷﺘﻪ اﺳﺖ.
(2011)Zali با استفاده از روش تجزیه و تحلیل تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی تعداد 28 شاخص در ابعاد مختلف تعریف و برای طبقهبندی سطوح مختلف توسعه استان آذربایجانشرقی به کار برد. نتایج وی نشان میدهد دهستانهای منطقه شمال شرق و جنوب شرق استان محرومیت بسیاری دارند و دهستانهای بهرهمند از امکانات و خدمات اغلب در اطراف مرکز استان و یا جنوب غرب و منطقه میانی مستقر هستند. تحلیلها گویای این است که نیمه شرقی استان محرومیت بیشتری نسبت به نیمه غربی آن دارد و ضروری است مدیریت توسعه استان اولویت سرمایهگذاری را در شهرستانها، بخشها و دهستانهای نیمه شرقی استان افزایش دهد. هم چنین، نتایج این تحقیق نشان میدهد بین میزان فاصله مرکزِ هر کدام از تقسیمات سیاسی به مرکز استان و شهرستان و میزان محرومیت، رابطه مستقیم معنادار در سطح 99 درصد وجود دارد و با افزایش فاصله از مرکز، بر سطح محرومیت افزوده میشود.
(2009)Pourmohamadi & Zali در بررسي نابرابريهاي موجود در شهرستانهاي استان آذربايجانشرقي از نظر برخورداري از خدمات مختلف اجتماعي- اقتصادي و زيربنايي ميپردازند. در اين بررسي 44 شاخص به عنوان شاخصهاي مقايسهاي شهرستانهاي استان در 4 بخش كلي، زيربنايي، توليدي و اجتماعي انتخاب و با استفاده از تكنيكهاي تاكسونومي عددي و تحليل خوشهاي به رتبهبندي شهرستانهاي استان، براساس آمار و اطلاعات سال 1385 پرداخته شد و در پايان با شناسايي شهرستانهاي محروم، اولويت توسعه و سرمايهگذاري جهت تحقق عدالت اجتماعي ارايه شده است. بر اساس نتايج كلي اين تحقيق، نيمة غربي استان تقريباً نيمة برخوردار و نيمة شرقي استان نيمه محروم يا غير برخوردار است.
(2006)Hekmatniya& Mosavi در پژوهشي با استفاده از روش تاكسونومي عددي و شاخصهاي مختلف، به اين نتيجه رسيدند كه مقدار ضريب نابرابري ناحيهاي در تمام شاخصهاي مورد بحث به جز شاخص جمعيتي، در سال1375 نسبت به سالهاي 1355 و 1365 كاهش يافته و اين كاهش، ناشي از تمركززدايي مراكز صـنعتي و ايجـاد دانشگاههاي مختلف در تمامي شهرها بوده است.
(2006) Riyahi vafa & Hedayatiدر مقالهاي با عنوان "رتبهبندي و اولويتدهي روستاهاي استان تهران جهت تبديل دفاتر پستي روستايي به دفاتر فناوري اطلاعات و ارتباطات با هدف توسعه روسـتايي و اسـتفاده از روش طبقهبندي تاكسونومي عددي» به اين نتيجه رسيدند كه از ميان روستاهاي استان تهران، با توجه به شاخصهاي انتخاب شده، 20 روستا براي تبديل دفاتر پستي، اولويت بيشتري دارند. (2010)Taleshi & Salehifard در مقالهاي با عنوان "سنجش نظام توسعه سكونتگاههاي روستايي با رويكرد تلفيقي الگوهاي سنجش مكاني تاكسونومي عددي و تحليل عاملي" در استان خراسان شمالي، به اين نتيجه رسيدند كه بخش مركزي شهرستان شيروان با درجه توسعه يافتگي 72/0، برخوردارترين و بخش جلگه سنخواست با درجه توسعه يافتگي 97/0، غير برخوردارترين بخش استان ميباشند. (2009)Ganbari درجه توسعه يافتگي شهرستانهاي استان آذربايجانغربي را در سـال 1385 بـا اسـتفاده از روش تاكسونومي عددي انجام داد و به اين نتيجه رسـيد كه الگوي توسعه در اسـتان آذربايجـانغربـي، از الگوي مركز- پيرامون، پيروي ميكند.
(2009) Khodapanah & Beygmohammadiدر تحقيقي با عنوان "ارزيابي و طبقهبندي منـاطق روستايي بخش مركزي شهرستان اردبيل بر اساس ميزان برخورداري از شاخصهاي توسعه" به بررسي روستاهاي بخش مركـزي شهرسـتان اردبيل، با روش برخورداري از خدمات مختلـف رفـاهي و تسهيلات اجتماعي، فرهنگي و بهداشتي پرداختند. آنها به اين نتيجه رسيدند كه دهستان سردابه به علت توسعه يافتگي بيشتر نسبت به ديگر دهستانها، نـاهمگن ميباشد و دهستان كلخوران در رتبه حد متوسط و بقيـه دهستانها نيز در رتبه محروم و خيلي محروم قرار دارند.
(2010)Ebrahimzadeh et al در پژوهشی با عنوان " کاربرد تحليل عاملي در تبيين الگوي فضايي توسعه و توسعه نيافتگي شهري- منطقهاي در ايران" با روش تحليلي- تطبيقي به بررسي چگونگي سطوح توسعه يافتگي کليه شهرستانهاي ايران بر اساس تقسيمات اداري- سياسي سال 1385 پرداختند. يافتههای این پژوهش بيانگر آن است که وضعيت استانهاي تهران، اصفهان و يزد در اکثر عاملهاي توسعه، مطلوب و استانهاي سيستان و بلوچستان، کردستان، خراسان جنوبي، کرمانشاه و خوزستان به ترتيب نامطلوبترين ميباشند. بر اساس نتايج حاصل از تحليل عاملي در مجموع تعداد 32 شهرستان توسعه يافته، 76 شهرستان نيمه توسعه يافته رو به بالا، 126 شهرستان کمتر توسعه يافته رو به پايين و بالاخره 106 شهرستان در کشور محروم ميباشند. پژوهش (2012)Alavi خود با عنوان
" تحلیل نابرابری منطقهای با رویکرد عدالت اجتماعی (مطالعه موردی: استان گلستان) حاکی از آن است که عدم تعادل و نابرابریهای فضایی و نیز شکاف عمیق بین شهرستانهای استان به ویژه شهرستان گرگان میباشد. شهرستان گرگان به عنوان مرکز استان، محل تمرکز فعالیتهای اقتصادی– اجتماعی بوده ،که این امر اختلاف عمیق این شهرستان با شهرستانهای دیگر استان را موجب شده است. (2014)Zebardast & Hagrousta در مطالعه خود با عنوان " تحلیل تطبیقی نابرابریهای منطقهای بین استانهای همجوار بررسی موردی: استانهای همدان و مرکزی" نشان میدهند که تفاوت چشمگیری بین سطح توسعه دو استان همدان و مرکزی وجود دارد. بر اساس بررسی سه مؤلفه اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی استان مرکزی توسعه یافتهتر از استان همدان بوده، میزان نابرابری بین آنها نیز قابل توجه است. به طور کلی میتوان گفت شهرستانهایی با اقتصادی مبتنی بر صنعت و خدمات توسعه یافتهتر از شهرستانهای با ماهیت کشاورزی هستند.
(2001)Quadrado et al با استفاده از شاخص چند بعدی در نابرابریهای منطقهای نشان دادند که در صورت استفاده از شاخص چند بعدی و ترکیبی نابرابری به جای شاخص تک بعدی "درآمد سرانه"، تفاوت قابل ملاحظهای بین مناطق مختلف جغرافیایی کشور مجارستان وجود خواهد داشت. (2005)Folmer & Hejman در پژوهش خود در مورد اسپانیا به این نتیجه رسیدند که این کشور دارای نابرابریهای منطقهای قابل ملاحظهای است. آنها هم چنین با مقایسه اسپانیا و مجارستان نشان میدهند که به دلیل توسعه کم میزان نابرابری در مجارستان نسبت به اسپانیا کمتر بوده اگرچه نابرابری در خود مناطق مجارستان زیاد میباشد. (2001)Joe et al سطوح توسعه اقتصادي و اجتماعی مناطق مختلف کشور پرتقال را در طول سالهاي 1991 و 1995، از طریق روشهاي تحلیل عاملی و تحلیل خوشهاي و با استفاده از 33 شاخص اقتصادي و اجتماعی مورد بررسی قرار دادهاند. نتایج این مطالعه بیانگر آن است که در طی مقاطع زمانی مورد بررسی، کاهش روند نابرابري وجود دارد. (2009)Batia & Raei با استفاده از 23 شاخص (12 شاخص کشاورزی و 11 شاخص زیربنایی)، به کمک روشهای تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی به تعیین میزان توسعه در 38 بلوک در 32 منطقه هند پرداختند. نتایج این پژوهش نشان دهنده تفاوت و نابرابري بسیار در مناطق مورد مطالعه است. (2010)Fleisher et al با مطالعه وضعیت توزیع منطقهای توسعه در چین به این نتیجه رسیدند که توزیع متوازنی در بین مناطق مختلف وجود ندارد. (2011)Cindy Fan با استفاده از شاخص ترکیبی منطقه جیانگ سو در چین را به سه منطقه برخوردار، نیمه برخوردار و کمتر برخوردار تقسیم میکند. (2015)Shashalu et al با کاربست مدل الگوی موقت فضایی از نابرابری اقتصادی در چین بین سالهای 2000 تا 2012 که به صورت مقایسه درون استانها، درون شهرها و درون محلات انجام دادند به این نتیجه رسیدند که با استفاده از مدل فضایی میتوان وضعیت نابرابریها را در مناطق مختلف نشان داد.
محدوده مورد مطالعه
استان آذربایجانشرقی از استانهای مهم و پرجمعیت ایران است که در گوشه شمال غرب کشور واقع گردیده است. مساحت این استان ٤٥٤٩١ کیلومتر مربع است که حدود 8/2 درصد از مساحت کل کشور را شامل میشود. این استان از نظر موقعیت طبیعی در محل به هم خوردگی دو رشته کوه البرز و زاگرس، به عبارتی در زون البرز و آذربایجان و در گوشه شمال غرب فلات ایران واقع شده است. از نظر تقسیمات حوضههای آبریز کشور، حوضههای آبخیز ارس، سفیدرود- قزل اوزن و دریاچه ارومیه پهنه استان را پوشش میدهند که بیشترین مساحت استان در محدوده حوضه آبریز دریاچه ارومیه قرار گرفته است. در حالت کلی، استان آذربایجانشرقی یک منطقه کوهستانی محسوب میشود که حدود ٤٠ درصد از سطح آن را کوهستان فرا گرفته است. از مناطق کوهستانی معروف منطقه، میتوان توده آتشفشانی سبلان در شرق و سهند در غرب و جنوب غربی و رشته کوههای قرهداغ در شمال و رشته کوههای تخت سلیمان و اربط در جنوب و ارتفاعات بزقوش در جنوب شرق و قوشاداغ در شمال شرق استان را نام برد. شکل شماره 1 موقعیت مکانی استان آذربایجانشرقی را نشان میدهد.
شکل 1: موقعیت مکانی استان آذربایجانشرقی
روششناسی پژوهش
با توجه به ماهيت تحقيق، اين تحقيق از نوع كاربردي با روش توصیفی و تحلیلی میباشد که پس از جمعآوري آمار با استفاده از روش تاکسونومی عددی به تجزيه و تحليل آن پرداخته است. اطلاعات و دادههای مورد نیاز از اسناد و دادههای موجودی که توسط سازمانهای مرتبط از قبیل سازمان مدیریت و برنامهریزی استان و مرکز آمار ایران تولید شدهاند گردآوری شدهاند. جامعه آماري تحقيق، تمامي شهرستانهاي تابع استان آذربایجانشرقی است. شاخصهاي مورد بررسي، داراي چهار امر زيربنايي، اجتماعي، اقتصادي و بهداشتي و درماني ميباشند كه مشتمل بر 31 شاخص و با تكيه بر ابعاد انساني و هم چنين بخش خدماتي انجام گرفته است.
در پژوهش حاضر جهت تحلیل اطلاعات از تکنیک تاکسونومی عددی استفاده شده است. تكنيك تاكسونومي عددي يكي از تكنيكهاي تصميمگيري چندمتغيره است كه براي ارزيابي شباهتها و نزديكيهاي بين واحدهاي تاكسونوميك و درجهبندي آن عناصر به گروههاي تاكسونوميك به كار ميرود. پژوهش حاضر با بهرهگیری از شاخصهای اقتصادی، بهداشتی، اجتماعی- فرهنگی، آموزشی، زیربنایی و ارتباطات، کشاورزی به تجزیه و تحلیل وضعیت موجود نابرابریها پرداخته است و سعی کرده شهرستانهای استان را از نظر میزان توسعه یافتگی سطحبندی کند.
مقدار به دست آمده از تحلیل تاکسونومی عددی مقداری بین صفر تا یک خواهد بود که ارقام نزدیک به صفر بیانگر توسعه یافتگی بیشتر بوده و ارقام نزدیک به یک میزان توسعه یافتگی پایینتر را نشان میدهد(Hekmatniya, 2011). در واقع کوچک بودن ارقام به معنای تمرکز بیشتر دادهها در اطراف میانگین میباشد(Nofarasti, 2011).
ابتدا ماتریس شاخصها را که دارای n سطر (تعداد شهرستانها) و m ستون (تعداد شاخصها) است به صورت زیر تشکیل میشود.
که در آن، Xij بیانگر شاخصj ام در استان i ام است. از آن جایی که شاخصهای مختلف بر اساس مقیاسها و واحدهای مختلفی اندازهگیری میشوند، امکان عملیات ریاضی بر روی شاخصهای خام وجود ندارد. برای رفع این مشکل میبایست تمام آرایههای این ماتریس را استاندارد نموده تا از واحد و مقیاس اندازهگیری خارج شوند. هر آرایه ماتریس استاندارد (D)شده به صورت زیرمحاسبه میگردد:
که در آن میانگین هر شاخص (ستون) و انحراف معیار هر شاخص (ستون) است.
در مواقعی که تعداد مناطق مورد مطالعه از ناهمگونی بالایی برخوردار باشد، تعیین یک منطقه به عنوان نقطه هدف و درجهتبندی سایر نقاط بر مبنای آنها منطقی نیست، زیرا در طول زمان به همان نسبتی که سایر مناطق در فرایند توسعه حرکت میکنند تا به سطح ایدهآل برسند نقطه یا گروههای دیگر نیز درجهت افزایش و ارتقاء توسعه خود تلاش میکنند. ضمن آن که ساختار روش تاکسونومی بر مبنای پیدا کردن استانهای همگن است. از این رو، استانها را در مرحله اول همگن نموده و پس از آن به شناسایی نقاط ایدهآل اقدام میشود. بدین منظور قبل از به دست آوردن نقاط ایدهآل به همگنسازی استانها میپردازد. با استفاده از ماتریس استاندارد شده اختلاف هر استان با استانهای دیگر به دست میآید.
K تعداد شاخصهای انتخاب شده b, a دو فعالیت مورد مقایسه میباشد. از آن جایی که فاصله هر استان از خودش صفر است ماتریس فواصل حاصله ماتریسی قرینه است که قطر اصلی آن صفر خواهد بود. همان گونه که اشاره شد، هدف این روش یافتن مناطق همگن است، در نتیجه در مرحله بعدی استانهایی که دارای حداقل اختلاف با یکدیگر هستند محاسبه میشود. از این رو، حداقل مقدار در هر ستون ماتریس بیانگر استانی است که با استان مورد نظر کمترین اختلاف را دارد. در مرحله بعد، برای محاسبه درجه توسعه یافتگی استانها بزرگترین مقدار هر شاخص (ستون) را به عنوان مقدار ایدهآل در نظر گرفته و سپس اختلاف هر استان در تمام ستونها از این نقاط ایدهآل را میتوان به شرح ذیل محاسبه نمود:
که در آن مقادیر شاخص ایدهآل، مقادیر شاخص هر شهرستان و مجموع مجذور اختلاف شاخص هر شهرستان با شاخص ایدهآل میباشد. هر چه قدر برای یک شهرستان بیشتر باشد، نشان دهنده فاصله بیشتر آن شهرستان با نقطه ایدهآل خواهد بود. درجه توسعه نیافتگی () نیز از طریق رابطه زیر به دست میآید:
هر قدر به صفر نزدیکتر باشد نشان دهنده توسعه یافتگی بیشتر و هر قدر به یک نزدیکتر باشد نشان دهنده توسعه نیافتگی بیشتر است. چنان چه عدد یک را منهای بردار F نماییم مقادیر در بردار به دست آمده جدید، درجه توسعه یافتگی هر شهرستان را نشان میدهد. ارقام به دست آمده برای هر شهرستان هر قدر به یک نزدیکتر باشد نشانه توسعه یافتگی بیشتر است. شکل شماره 2 فرایند انجام تاکسونومی عددی را نشان میدهد:
شکل 2: فرایند انجام تاکسونومی عددی
شاخصهای مورد مطالعه
3 شاخص اصلی در قالب 31 زیر شاخص در پژوهش حاضر مورد بررسی قرار گرفتهاند. شاخصهای اصلی پژوهش حاضر را شاخصهای اجتماعی- فرهنگی، بهداشت- سلامت و اقتصادی- زیربنایی تشکیل میدهند. جدول شماره 1 شاخصهای اصلی و خرده ابعاد هر کدام از آنها را نشان میدهد.
جدول 1: شاخصهای مور استفاده در پژوهش
| اجتماعی و فرهنگی | بهداشت و سلامت | اقتصادی و زیربنایی |
ضریب شهر نشینی (x1) | * |
|
|
نرخ بیکاری (x2) |
|
| * |
بعد خانوار (x3) | * |
|
|
درصد پوشش بیمه (x4) |
| * |
|
تعداد کتابخانه عمومی (x5) | * |
|
|
تعداد مساجد (x6) | * |
|
|
اماکن مذهبی (x7) | * |
|
|
مرکز فرهنگی کودک و نوجوان (x8) | * |
|
|
درصد باسوادی کل (x9) | * |
|
|
درصد باسوادی زنان (x10) | * |
|
|
تعداد مدارس ابتدایی (x11) | * |
|
|
نسبت کلاس درس ابتدایی (x12) | * |
|
|
نسبت دانش آموز دختر به پسر در مقطع راهنمایی (x13) | * |
|
|
نسبت کادر آموزشی متوسطه (x14) | * |
|
|
سرانه واحد مسکونی (x15) |
|
| * |
درصد مشترکین برق (x16) |
|
| * |
درصد مشترکین تلفن (x17) |
|
| * |
سرانه برق مصرفی (x18) |
|
| * |
تعداد بیمارستان (x19) |
|
| * |
تعداد داروخانه (x20) |
| * |
|
تعداد تخت بیمارستان (x21) |
| * |
|
تعداد پزشک عمومی (x22) |
| * |
|
تعداد پزشک متخصص (x23) |
| * |
|
تعداد آزمایشگاه(x24) |
| * |
|
درصد اشتغال کل (x25) |
|
| * |
درصد اشتغال زنان (x26) |
|
| * |
نرخ فعالیت (x27) |
|
| * |
طول جاده بر حسب کیلومتر (x28) |
|
| * |
دفاتر پست (x29) |
|
| * |
تولید محصولات عمده (x30) |
|
| * |
صنایع بزرگ کشاورزی (x31) |
|
| * |
یافتههای پژوهش
اولین گام در تکنیک تاکسونومی عددی تشکیل ماتریس n*m میباشد که جدول زیر این ماتریس را نشان میدهد. در این ماتریس هر کدام از سطرها نشان دهنده نام شهرستانهای مورد مطالعه استان میباشد که در پژوهش حاضر تمامی 20 شهرستان استان آذربایجانشرقی مد نظر قرار گرفته است. هر کدام از ستونها یکی از شاخصهای پژوهش حاضر را نشان میدهد که 31 شاخص مندرج در جدول را شامل میشود.
جدول 2: ماتریس n*m
| X1 | X2 | X3 | X4 | X5 | X6 | X7 | X8 | X9 | X10 | X11 | X12 | X13 | X14 | X15 |
آذرشهر | 12/60 | 54/6 | 38/3 | 82 | 9 | 182 | 22 | 1 | 88/82 | 36/77 | 81 | 48/22 | 03/1 | 01/14 | 65/3 |
اسکو | 50/57 | 82/6 | 29/3 | 08/68 | 8 | 158 | 8 | 0 | 61/86 | 20/82 | 104 | 15/23 | 12/1 | 09/18 | 49/3 |
اهر | 65/64 | 30/9 | 78/3 | 62/38 | 5 | 340 | 18 | 2 | 74/73 | 22/66 | 298 | 48/17 | 14/1 | 63/12 | 05/4 |
بستان آباد | 69/21 | 77/4 | 72/3 | 78/40 | 4 | 322 | 53 | 1 | 83/75 | 45/69 | 172 | 33/18 | 32/1 | 34/15 | 32/4 |
بناب | 55/61 | 59/6 | 47/3 | 60/46 | 3 | 179 | 15 | 1 | 31/80 | 99/74 | 80 | 95/23 | 01/1 | 25/14 | 80/3 |
تبریز | 17/91 | 73/12 | 30/3 | 55/69 | 48 | 770 | 47 | 11 | 03/86 | 54/81 | 696 | 76/25 | 05/1 | 35/17 | 42/3 |
جلفا | 44/68 | 02/11 | 42/3 | 34/79 | 4 | 111 | 43 | 2 | 11/84 | 79/77 | 53 | 10/21 | 12/1 | 25/11 | 47/3 |
چاراویماق | 26/17 | 78/8 | 99/3 | 0 | 3 | 60 | 6 | 1 | 92/70 | 75/62 | 172 | 30/12 | 70/1 | 45/11 | 70/4 |
خدا آفرین | 74/4 | 26/4 | 80/3 | 0 | 2 | 93 | 1 | 0 | 66/66 | 74/57 | 66 | 91/10 | 54/1 | 03/8 | 86/3 |
سراب | 09/45 | 49/5 | 56/3 | 54/32 | 9 | 291 | 41 | 1 | 36/79 | 90/72 | 208 | 65/17 | 14/1 | 79/13 | 02/4 |
شبستر | 51/48 | 72/4 | 33/3 | 59/73 | 16 | 268 | 33 | 1 | 76/79 | 82/73 | 117 | 95/18 | 07/1 | 10/14 | 45/3 |
عجب شیر | 37/39 | 44/5 | 69/3 | 56/29 | 3 | 136 | 38 | 1 | 80 | 86/72 | 65 | 19/20 | 12/1 | 44/14 | 4 |
کلیبر | 99/24 | 86/4 | 82/3 | 34/40 | 5 | 297 | 27 | 1 | 70/68 | 49/59 | 127 | 31/13 | 21/1 | 74/8 | 92/3 |
مراغه | 66.16 | 45/9 | 51/3 | 43/31 | 5 | 375 | 78 | 1 | 66/81 | 66/76 | 247 | 87/21 | 12/1 | 60/15 | 92/3 |
مرند | 24/62 | 54/9 | 44/3 | 59/43 | 15 | 395 | 139 | 2 | 28/80 | 76/74 | 180 | 44/22 | 10/1 | 18/12 | 71/3 |
ملکان | 67/29 | 65/5 | 57/3 | 57/20 | 4 | 204 | 51 | 1 | 49/78 | 62/71 | 120 | 48/19 | 19/1 | 96/13 | 21/4 |
میانه | 45/57 | 48/13 | 53/3 | 05/39 | 8 | 164 | 18 | 2 | 61/78 | 52/73 | 286 | 96/18 | 12/1 | 92/12 | 68/3 |
ورزقان | 79/14 | 35/8 | 73/3 | 06/19 | 3 | 177 | 41 | 1 | 38/69 | 67/60 | 136 | 59/13 | 27/1 | 34/10 | 05/4 |
هریس | 52/47 | 81/4 | 70/3 | 68/23 | 6 | 148 | 14 | 0 | 74/73 | 13/66 | 108 | 82/18 | 15/1 | 21/12 | 22/4 |
هشترود | 80/34 | 99/9 | 74/3 | 72/36 | 6 | 110 | 19 | 2 | 49/76 | 32/70 | 165 | 01/15 | 26/1 | 03/14 | 22/4 |
ادامه جدول ماتریس n*m
| X16 | X17 | X18 | X19 | X20 | X21 | X22 | X23 | X24 | X25 | X26 | X27 | X28 | X29 | X30 | X31 |
آذرشهر | 06/118 | 31/110 | 28/58 | 1 | 13 | 96 | 22 | 31 | 6 | 46/93 | 58/9 | 64/41 | 33/246 | 44 | 3190 | 18 |
اسکو | 59/208 | 64/150 | 61/79 | 1 | 12 | 100 | 23 | 30 | 5 | 18/93 | 55/10 | 94/41 | 281 | 36 | 7555 | 3 |
اهر | 81/117 | 16/109 | 71/40 | 1 | 17 | 128 | 15 | 28 | 10 | 70/90 | 44/18 | 36/43 | 45/1242 | 60 | 33839 | 0 |
بستان آباد | 92/103 | 53/92 | 05/38 | 1 | 7 | 75 | 36 | 24 | 4 | 23/95 | 05/14 | 33/44 | 81/901 | 53 | 31892 | 8 |
بناب | 29/114 | 70/104 | 27/53 | 1 | 15 | 214 | 29 | 46 | 6 | 41/93 | 9 | 91/40 | 82/183 | 37 | 5557 | 7 |
تبریز | 31/113 | 54/127 | 76/68 | 27 | 350 | 5966 | 184 | 566 | 150 | 27/87 | 31/7 | 11/37 | 40/569 | 201 | 14768 | 85 |
جلفا | 64/143 | 67/146 | 11/67 | 1 | 8 | 64 | 17 | 15 | 8 | 98/88 | 05/9 | 04/41 | 51/559 | 37 | 598 | 0 |
چاراویماق | 58/100 | 99/84 | 21/35 | 1 | 2 | 32 | 15 | 4 | 2 | 22/91 | 34/6 | 73/41 | 911 | 25 | 73352 | 0 |
خدا آفرین | 43/115 | 20/130 | 48/35 | 0 | 1 | 0 | 10 | 0 | 3 | 74/95 | 58/10 | 68/40 | 20/714 | 0 | 4839 | 0 |
سراب | 05/114 | 12/110 | 95/44 | 1 | 13 | 135 | 21 | 42 | 9 | 51/94 | 74/11 | 12/43 | 59/814 | 78 | 25719 | 0 |
شبستر | 99/141 | 36/129 | 75/59 | 2 | 16 | 121 | 12 | 21 | 10 | 28/95 | 17/8 | 34/39 | 24/514 | 66 | 4607 | 10 |
عجب شیر | 62/116 | 32/116 | 67/45 | 1 | 6 | 50 | 14 | 20 | 4 | 56/94 | 31/13 | 78/46 | 53/216 | 42 | 2878 | 0 |
کلیبر | 35/125 | 65/127 | 32/35 | 1 | 4 | 96 | 15 | 21 | 3 | 14/95 | 97/12 | 84/38 | 19/993 | 74 | 19663 | 0 |
مراغه | 56/109 | 12/110 | 56/50 | 2 | 28 | 267 | 62 | 83 | 14 | 55/90 | 10/8 | 76/38 | 75/649 | 87 | 35303 | 3 |
مرند | 24/62 | 54/9 | 14/51 | 2 | 24 | 256 | 47 | 90 | 11 | 46/90 | 58/11 | 61/41 | 20/827 | 93 | 11002 | 7 |
ملکان | 67/29 | 65/5 | 41/44 | 1 | 7 | 64 | 22 | 12 | 5 | 35/94 | 79/9 | 15/42 | 64/345 | 66 | 9007 | 0 |
میانه | 45/57 | 48/13 | 22/54 | 2 | 21 | 246 | 43 | 55 | 11 | 52/86 | 26/6 | 59/39 | 86/1863 | 99 | 74595 | 3 |
ورزقان | 79/14 | 35/8 | 52/28 | 1 | 3 | 32 | 21 | 2 | 2 | 65/91 | 90/13 | 08/43 | 20/850 | 60 | 13459 | 0 |
هریس | 52/47 | 81/4 | 33/37 | 1 | 6 | 64 | 30 | 13 | 6 | 19/95 | 60/35 | 66/53 | 55/631 | 38 | 19920 | 0 |
هشترود | 80/34 | 99/9 | 88/40 | 1 | 5 | 96 | 22 | 20 | 3 | 01/90 | 41/5 | 13/39 | 41/857 | 56 | 91597 | 0 |
با استفاده از آزمون تحلیل خوشهای فاصله اقلیدسی مناطق مورد بررسی مشخص شدند که در جدول شماره 3 این فواصل به شکل ماتریسی مشخص شده است. این ماتریس که قطر آن برابر با صفر میباشد، فاصله هر نقطه یا منطقه را از نقطه یا منطقه بعدی نشان میدهد. این فواصل بر مبنای فاصله اقلیدسی بین سطح توسعه مناطق محاسبه شده است. هر چه مقدار فاصله بین دو منطقه کمتر باشد نشان میدهد که این دو منطقه از نظر سطح توسعه یافتگی شباهت بیشتری به همدیگر دارند و هر چه فاصله بیشتر باشد حاکی از شکاف توسعه بین دو منطقه است(Kalantari, 2012: 74). این ماتریس بر اساس نمرات استاندارد شاخصها تنظیم شده است. همان گونه که نتایج این جدول نشان میدهد مرکز استان بیشترین فاصله را با دیگر شهرستانها دارد و این مساله حاکی از شکاف و نابرابری قابل توجهی در بین شهرستانهای استان از نظر سطح توسعه یافتگی میباشد. نزدیکترین شهر به تبریز شهرهای مراغه و مرند با فاصله اقلیدسی 14 و 1/14 میباشد. بیشترین فاصله تبریز به عنوان مرکز و توسعه یافتهترین شهر استان با شهرستانهای خدافرین، چاراویماق و هریس میباشد که میزان فاصله با این شهرستانها به ترتیب 2/19، 7/18 و 18 میباشد. متوسط فاصله مرکز استان با دیگر شهرهای استان 39/15 میباشد که بیشترین فاصله را نشان میدهد. در ستون آخر جدول کوتاهترین فاصله هر کدام از شهرستانها با دیگر شهرستانها نمایش داده شده است.
جهت محاسبه مناطق همگن از رابطه C= +/-S استفاده شد که بر اساس یافتههای جدول حد بالا و پایین فواصل به ترتیب حد بالا و پایین فواصل 928/8 و 332/1 است که ارقام آخرین ستون جدول حاکی از آن است که به غیر از تبریز تمامی مناطق در محدوده حد بالا و پایین میباشد که نشانگر همگنی مناطق مورد بررسی میباشد که خارج شدن تبریز از محدوده حدود بالا و پایین بیانگر فاصله زیاد تبریز از دیگر شهرها و نابرابری توزیع منابع است.
جدول 3: محاسبه فاصله مناطق از یکدیگر
| 1: آذرشهر | 2: اسکو | 3: اهر | 4: بستانآباد | 5: بناب | 6: تبریز | 7: جلفا | 8: چاراویماق | 9: خداآفرین | 10: سراب | 11: شبستر | 12: عجبشیر | 13: کلیبر | 14: مراغه | 15: مرند | 16: ملکان | 17: میانه | 18: ورزقان | 19: هریس | 20: هشترود | کوتاهترین فاصله |
1: آذرشهر | 0 | 41/5 | 87/5 | 70/5 | 07/2 | 21/15 | 02/4 | 32/9 | 53/8 | 14/4 | 79/2 | 01/4 | 81/6 | 67/4 | 53/5 | 43/4 | 96/6 | 87/6 | 28/7 | 36/6 | 07/2 |
2: اسکو | 41/5 | 0 | 49/8 | 76/8 | 01/6 | 16 | 05/5 | 72/11 | 5/10 | 12/7 | 88/4 | 78/6 | 28/9 | 25/7 | 01/8 | 67/6 | 49/8 | 33/9 | 66/9 | 02/9 | 88/4 |
3: اهر | 87/5 | 49/8 | 0 | 23/4 | 25/5 | 7/15 | 35/6 | 32/6 | 82/6 | 46/3 | 01/6 | 87/4 | 49/4 | 73/4 | 59/5 | 70/4 | 81/4 | 01/4 | 45/5 | 37/4 | 46/3 |
4: بستانآباد | 70/5 | 76/8 | 23/4 | 0 | 07/5 | 53/16 | 65/7 | 68/5 | 34/6 | 85/2 | 90/5 | 80/3 | 84/4 | 14/5 | 88/5 | 83/2 | 08/7 | 26/4 | 24/5 | 6/4 | 83/2 |
5: بناب | 07/2 | 01/6 | 25/5 | 07/5 | 0 | 5/15 | 70/4 | 39/8 | 78/7 | 57/3 | 69/3 | 14/3 | 31/6 | 08/4 | 36/5 | 34/3 | 76/6 | 12/6 | 66/6 | 7/5 | 07/2 |
6: تبریز | 21/15 | 16 | 7/15 | 53/16 | 5/15 | 0 | 5/15 | 78/18 | 2/19 | 55/15 | 1/15 | 7/16 | 29/17 | 14 | 11/14 | 3/16 | 8/14 | 4/17 | 18 | 47/16 | 01/14 |
7: جلفا | 02/4 | 05/5 | 35/6 | 65/7 | 70/4 | 5/15 | 0 | 97/9 | 93/8 | 81/5 | 37/4 | 69/5 | 37/7 | 47/5 | 51/5 | 36/6 | 19/6 | 22/7 | 72/8 | 1/7 | 02/4 |
8: چاراویماق | 32/9 | 72/11 | 32/6 | 68/5 | 39/8 | 78/18 | 97/9 | 0 | 73/5 | 77/6 | 53/9 | 31/7 | 34/6 | 17/8 | 37/9 | 35/6 | 97/7 | 17/5 | 96/7 | 51/5 | 51/4 |
9: خداآفرین | 53/8 | 5/10 | 82/6 | 34/6 | 78/7 | 2/19 | 93/8 | 73/5 | 0 | 51/6 | 85/7 | 44/6 | 99/3 | 85/8 | 30/9 | 23/6 | 29/9 | 11/4 | 37/7 | 04/7 | 99/3 |
10: سراب | 14/4 | 12/7 | 46/3 | 85/2 | 57/3 | 55/15 | 81/5 | 77/6 | 51/6 | 0 | 97/3 | 92/2 | 43/4 | 58/3 | 57/4 | 27/2 | 79/5 | 28/4 | 51/5 | 46/4 | 72/2 |
11: شبستر | 79/2 | 88/4 | 01/6 | 90/5 | 69/3 | 1/15 | 37/4 | 53/9 | 85/7 | 97/3 | 0 | 66/4 | 58/5 | 08/5 | 37/5 | 83/4 | 95/6 | 53/6 | 84/7 | 72/6 | 79/2 |
12: عجبشیر | 01/4 | 78/6 | 87/4 | 80/3 | 14/3 | 7/16 | 69/5 | 31/7 | 44/6 | 92/2 | 66/4 | 0 | 42/5 | 5 | 73/5 | 41/2 | 5/7 | 74/4 | 84/4 | 65/5 | 41/2 |
13: کلیبر | 81/6 | 28/9 | 49/4 | 84/4 | 31/6 | 29/17 | 37/7 | 34/6 | 99/3 | 43/4 | 58/5 | 42/5 | 0 | 71/6 | 97/6 | 97/4 | 24/7 | 94/2 | 63/6 | 66/5 | 94/2 |
14: مراغه | 67/4 | 25/7 | 73/4 | 14/5 | 08/4 | 14 | 47/5 | 17/8 | 85/8 | 58/3 | 08/5 | 5 | 71/6 | 0 | 22/3 | 14/4 | 09/5 | 25/6 | 89/7 | 03/5 | 22/3 |
15: مرند | 53/5 | 01/8 | 59/5 | 88/5 | 36/5 | 11/14 | 51/5 | 37/9 | 30/9 | 57/4 | 37/5 | 73/5 | 97/6 | 22/3 | 0 | 13/5 | 15/6 | 5/6 | 09/8 | 71/6 | 22/3 |
16: ملکان | 43/4 | 67/6 | 70/4 | 83/2 | 34/3 | 3/16 | 36/6 | 35/6 | 23/6 | 27/2 | 83/4 | 41/2 | 97/4 | 14/4 | 13/5 | 0 | 98/6 | 22/4 | 74/5 | 7/4 | 27/2 |
17: میانه | 96/6 | 49/8 | 81/4 | 08/7 | 76/6 | 8/14 | 19/6 | 97/7 | 29/9 | 79/5 | 95/6 | 5/7 | 24/7 | 09/5 | 15/6 | 98/6 | 0 | 69/6 | 11/9 | 73/4 | 73/4 |
18: ورزقان | 87/6 | 33/9 | 01/4 | 26/4 | 12/6 | 4/17 | 22/7 | 17/5 | 11/4 | 28/4 | 53/6 | 74/4 | 94/2 | 25/6 | 5/6 | 22/4 | 69/6 | 0 | 74/5 | 84/4 | 94/2 |
19: هریس | 28/7 | 66/9 | 45/5 | 24/5 | 66/6 | 18 | 72/8 | 96/7 | 37/7 | 51/5 | 84/7 | 84/4 | 63/6 | 89/7 | 09/8 | 74/5 | 11/9 | 74/5 | 0 | 59/7 | 84/2 |
20: هشترود | 36/6 | 02/9 | 37/4 | 6/4 | 7/5 | 47/16 | 1/7 | 51/5 | 04/7 | 46/4 | 72/6 | 65/5 | 66/5 | 03/5 | 71/6 | 7/4 | 73/4 | 84/4 | 59/7 | 0 | 37/4 |
= 796/3 SD= 564/2 = 928/8 = 332/1- |
مرحله بعدی تحلیل حاضر محاسبه فاصله مرکب هر منطقه از منطقه ایدهآل میباشد. برای این کار میبایست در داخل گروههای همگن بخشها و مناطق را درجهبندی کرد. برای این منظور ابتدا ماتریس استاندارد تهیه گردید و پس از تعیین مقدار ایدهآل هر کدام از شاخصها فاصله مرکب هر شهر از مقدار ایده آل () محاسبه شد که مقادیر هر کدام از شهرها در جدول شماره 4 نشان داده شده است. همان گونه که ارقام جدول نشان میدهد بعد از تبریز که در رتبه اول توسعه یافتگی قرار دارد شهرستانهای مرند و مراغه به ترتیب در رتبههای دوم و سوم قرار دارند و شهرستانهای چاراویماق و خدافرین در رتبههای 19 و 20 قرار دارند. نتایج تحلیل خوشهای نشان میدهد به غیر از تبریز که در خوشه دوم و شهرهای خدافرین و چاراویماق که در خوشه سوم قرار دارند دیگر شهرستانهای استان در خوشه دوم از نظر توسعه یافتگی قرار دارند. بر اساس معیارهای توسعه یافتگی مندرج در جدول شماره 5 میتوان گفت به غیر از تبریز که جزو شهرهای کمتر توسعه یافته محسوب میشوند بقیه شهرها را باید در زمره شهرهای توسعه نیافته قلمداد نمود.
جدول 4: فاصله مرکب هر شهر از مقدار ایده آل و میزان و رتبه توسعه یافتگی شهرها
نام شهرستان |
| درجه توسعه یافتگی () | رتبه توسعه یافتگی | درجه توسعه یافتگی بعد از حذف تبریز | رتبه توسعه یافتگی بعد از حذف تبریز |
آذرشهر | 37/18 | 841456/ | 10 | 763157/0 | 9 |
اسکو | 97/17 | 82323/0 | 9 | 748032/0 | 7 |
اهر | 81/17 | 815914/0 | 5 | 748097/0 | 8 |
بستان آباد | 86/17 | 818628/0 | 7 | 739032/0 | 6 |
بناب | 85/18 | 863641/0 | 15 | 794675/0 | 10 |
تبریز | 68/11 | 535179/0 | 1 | - | - |
جلفا | 62/18 | 852827/0 | 12 | 822458/0 | 13 |
چاراویماق | 32/20 | 931186/0 | 19 | 963011/0 | 18 |
خدا آفرین | 05/21 | 964605/0 | 20 | 04554/1 | 19 |
سراب | 62/17 | 807432/0 | 4 | 709845/0 | 3 |
شبستر | 88/17 | 819261/0 | 8 | 721351/0 | 5 |
عجب شیر | 72/18 | 857986/0 | 14 | 830146/0 | 14 |
کلیبر | 26/19 | 882239/0 | 17 | 874753/0 | 16 |
مراغه | 19/17 | 787728/0 | 3 | 666188/0 | 2 |
مرند | 77/16 | 768176/0 | 2 | 623101/0 | 1 |
ملکان | 70/18 | 856974/0 | 13 | 819619/0 | 12 |
میانه | 82/17 | 81651/0 | 6 | 717746/0 | 4 |
ورزقان | 37/19 | 887705/0 | 18 | 89517/0 | 17 |
هریس | 47/18 | 846194/0 | 11 | 80405/0 | 11 |
هشترود | 03/19 | 872213/0 | 16 | 848683/0 | 15 |
میانگین: 17/18 |
|
| |||
انحراف معیار: 82/1 |
|
| |||
CO: 82/21 |
|
|
خوشهبندی شهرستانها: خوشه 1: بقیه شهرستانها خوشه 2: تبریز خوشه 3: خدافرین، چاراویماق |
|
شکل1- تحلیل خوشه ای وخوشه بندی شهرستان های استان
جدول5- دسته بندی مناطق در سطوح مختلف توسعه بر اساس درجه توسعه مناطق
شکل 3: خوشهبندی شهرستانهای استان
(Faraji Sabokbar et al, 2013)
بعد از حذف تبریز به عنوان شهرستان ناهمگن مجدداً فرایند تاکسونومی عددی برای استانهای باقیمانده انجام شد. همان طور که در دو ستون آخر جدول شماره 4 نشان داده شده است تغییر چندان محسوسی در رتبه شهرستانها مشاهده نمیشود. البته شهرستان شبستر با 3 رتبه تنزل از رتبه 8 به رتبه 5 و شهرستان اسکو با 2 رتبه تنزل از رتبه 9 به 7 رسیده است در مقابل شهرستان اهر با 3 رتبه ارتقا از رتبه 5 به 8 رسیده است. بعد از حذف تبریز همچنین تغییرات در خوشهبندی شهرستانها به وجود آمد که نتیجه آن در شکل شماره 4 مشخص شده است.
خوشهبندی شهرستانها: خوشه 1: آذرشهر، اسکو، اهر، بستانآباد، سراب، شبستر، مراغه، مرند، میانه خوشه 2: بناب، جلفا، ورزقان، هریس، هشترود خوشه 3: خدافرین، چاراویماق
|
|
شکل 4: خوشهبندی شهرستانهای استان بعد از حذف تبریز
بحث و نتیجهگیری
در پژوهش حاضر هدف اصلی بررسی وضعیت میزان توسعه یافتگی شهرستانهای مختلف استان آذربایجان شرقی و ارزیابی میزان نابرابری در مناطق مختلف استان بود. به همین منظور 31 شاخص در قالب سه دسته شاخصهای اجتماعی- فرهنگی، بهداشت- سلامت، اقتصادی و زیربنایی با استفاده از روش تاکسونومی عددی وتحلیل خوشهای مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاضر را میتوان به شکل زیر جمعبندی نمود:
- اگرچه شاخصهای مورد استفاده در پژوهش حاضر با شاخصهای به کار رفته در پژوهشهای مشابه دیگر یکسان نبوده و از این جهت امکان مقایسه کامل وجود ندارد اما به طور کلی میتوان نتیجه گرفت که در پژوهش حاضر نیز همانند دیگر پژوهشهای مرتبط میزان توسعه یافتگی شهرستانهای غربی نسبت به شهرستانهای شرقی بیشتر بوده است.
- همانند سایر پژوهشهای مرتبط شهرستانهای چاراویماق، خدافرین و کلیبر جزء محرومترین شهرستانهای استان محسوب میشوند که این موضوع را شاید بتوان در موقعیت جغرافیایی این مناطق و قرارگیری آنها در نقاط مرزی و فاصله نسبتاً زیاد آنها از مرکز استان دانست که هم امکان و آمیزه سرمایهگذاری را در بخش صنعت سلب میکند و هم امکان خدمات رسانی مناسب را به این شهرها محدودتر میسازد.
- قرارگیری 17 شهرستان از 20 شهرستان مورد بررسی در داخل یک خوشه از منظر توسعه یافتگی از یک طرف و قرار گرفتن تقریباً تمامی شهرستانهای استان (به غیر از تبریز) در ردیف شهرهای کمتر توسعه یافته نشان میدهد که در این استان علی رغم برابری نسبی در توسعه یافتی شهرستانها، اما این برابری ظاهراً به بهای توسعه نیافتگی کسب شده است. این مساله نشان میدهد در برنامهریزیهای توسعه بیش از آن که به ایجاد برابری از طریق رشد و توسعه موزون توجه شود به ایجاد برابری به بهای توقف توسعه برخی از مناطق اهتمام گردیده است.
- شهرهایی که رتبه بالاتری از نظر توسعه یافتگی دارند در مسیر آزاد راهها و شبکههای ریلی قرار دارند و شهرهای محرومتر دسترسی محدودتری نسبت به این شبکههای ارتباطی دارند. این موضوع نشان میدهد که به لحاظ فضایی گسیختی زیادی در استان مشاهده میشود و توجه چندان زیادی به برخی از مناطق استان به ویژه درمناطق شرقی صورت نگرفته است.
- رتبههای توسعه یافتگی در بخشهای مرکزی استان نسبت به بخشهای حاشیهای بهتر است. حتی بخشهای مرکزی استان که درجه توسعه یافتگی چندان مناسبی ندارند نیز بیشتر در مناطق شرقی استان قرار دارند.
- ارتباط معنیداری بین درجه توسعه یافتگی شهرستانها و فاصله آنها از مرکز استان وجود دارد و اغلب شهرستانهای محروم فاصله زیادی با مرکز استان دارند.
- شهرهایی که رتبههای بهتری در توسعه یافتگی دارند عموماً در دشتهاي وسيع در غرب استان شامل دشت تبريز، دشت مراغه و دشت مرند قرار گرفتهاند و يا در نزديكي آنها واقع شدهاند. اين دشتها هم از لحاظ وسعت و هم از لحاظ حاصلخيزي بزرگترين و بهترين دشتهاي استان به شمار ميآيند. ويژگي ديگر آنها بالا بودن نسبت شهرنشيني آنها نسبت به شهرستانهاي ديگر است. بنابراین میتوان ارتباط مستقیمی بین میزان شهرنشینی و درجه توسعه یافتگی شهرها پیدا نمود.
- غالب شهرستانهای محروم را میتوان جزء شهرهای مهاجرفرست دانست و جریان مهاجرت آنها اغلب به سمت کلانشهرهایی مثل تبریز وتهران بوده است که این مساله بیانگر خلا در ظرفیتهای اشتغال و رفاه در شهرستانهای محروم استان میباشد.
پیشنهادها
- با توجه با یافتههای پژوهش حاضر موارد زیر جهت رفع محرومیت و ایجاد برابری بین مناطق غربی و شرقی استان پیشنهاد میشود:
- اصلاح نظام برنامهریزی و سیاستگذاری منطقهای بر اساس آمایش سرزمین وتوجه به ظرفیتها و خلاهای منطقهای.
- گسترش و توسعه مسیرهای حمل و نقل ریلی و جادهای و ایجاد زمینه لازم جهت ارتباط سهل و سریعتر مناطق غیر مرکزی به مرکز استان.
- ترغیب سرمایهگذاریهای بخش خصوصی و دولتی جهت ایجاد زیرساختهای توسعه در مناطق محروم استان.
- پایش و ارزیابی جریان مهاجرت و بررسی علل مهاجرت بالخصوص از مناطق شرقی استان و پیشنهاد راهکارهای مناسب.
- به کارگیری سیاستهای اشتغالزایی در نواحی محروم.
- تلاش در جهت تخصیص مجدد سرمایه، به طوری که توانمندیهای محیطی و نقطه نظرات اقتصادی بر ملاحظات سیاسی غالب آید.
- ارائه مکانیسم فرصت برابر برای تمامی نواحی مطابق با توانمندیهای محیطی و نیازهای جمعیتی.
- تلاش در جهت توسعه فرهنگی نواحی، چرا که شرط رسیدن به توسعه اقتصادی و اجتماعی، توسعه فرهنگی و آگاهی جمعی در راستای برنامههای محلی و ملی میباشد.
References
Ahangari, A. & Dalvand, M. (2005). Determination of Development Degree in Lorestan Province and its Comparative Comparison in Two Time Spaces 1994, 2003 Unpublished master thesis, University of Shahid Chamran. [Persian]
Ahmadi, H., Velayi Gari, A., Zali, N., & Zamanipour, M. (2017). Analysis of the gap between the cities of East Azarbaijan during the development path from 1996 to 2011, Geographic Space Journal, 17th period, 59, P.p:229- 253. [Persian]
Ahmadipour, Z., Mokhtari Heshi, H., Roknodin Eftekhari, A., & Vazin, N. (2007). Investigating the Trend of the Development of Political-Administrative Spaces in Iran (Case Study: Iran's Provinces in First to Third Development Plans (2004-2007)), Geopolitic Quarterly, 3 (1), sprin 2007. [Persian]
Asadzadeh, A., Imani, H., & Shali, M. (2014). Spatial Inequalities of Agricultural Development in East Azarbaijan Province, space economics and rural development quarterly, 2, P.p: 41-54. [Persian]
Bhatia, V. K., & Rai, S. C. (2004). Evaluation of socio-economic development in small areas. Indian Society of Agricultural Statistics, IASRI Campus, Library Avenue, Pusa, New Delhi, 110, 012.
Binswanger, H. P., (2001). Income distribution effect of technical change: some analytical issues. South East Asian Economic Review, Vol.1, No. 3, P.p: 179-218.
Capello, R., Caragliu, A., & Nijkamp, P. (2009). Territorial capital and regional growth: increasing returns in cognitive knowledge use (No. 09-059/3). Tinbergen Institute Discussion Paper.
Chalabi, M. (1996). Social Order.Tehran: Nashre Ney Publicatin. [Persian]
East Azerbaijan Governorate. (2015). Development document of East Azerbaijan province. First Volume. [Persian]
Ebrahimzadeh, I., Eskandari sani, M., & Esmailnezhad, M. (2010). Application of factor analysis in explaining the spatial pattern of development and underdevelopment of urban-regional in Iran, Geography and Development, 17, P.p:7-28. [Persian]
Fleisher, B., Li, H., & Zhao, M. Q. (2010). Human capital, economic growth, and regional inequality in China. Journal of development economics, 92(2), P.p: 215-231.
Folmer, H., & Heijman, W. (2005). Multi-dimensional regional inequality as an alternative allocation mechanism For EU Structural Funds remittances: The case of Spain and Hungary. The Annals of Regional Science, 39(2), P.p: 337-352.
Ghanbari, A. (2009). Determining the Degree of Development in West Azarbaijan Province. Second National Conference of Geographic Sciences. Payam Noor University of Urmiyeh, P.p: 20-32. [Persian]
Hadder, R. (2000). Development Geography, Routledge, London. Newyork, P: 3.
Harvey, D., (2009). Social Justice and the city; Geographies of Justice and Social Transformation. University of Georgia Press, revised edition, Athens.
Haughton, G., and Counsell, D., (2004). Regions, Spatial Strategies and Sustainable Development. Routledge.
Hekmatniya, H. & Mosavi, M. N. (2006). Application of the model in geography with emphasis on urban and regional planning of Yazd. Elm Novin Publication. [Persian]
Joao Oliveira, S., M. Manuela., C., Manuel Ferreira. (2000). a multivariate methodology touncover regional disparities: a contribution to improve European Union and Governmental Decisions. Departamento de Mathematical. Faculdade de Ciencias e Tecnologia – U.N.L, Lisbon, Portugal.
Kerbo, H.R. (2003). Social stratification and inequality: class conflict in historical comparative and global perspective, London: Mc Graw_hill.
Khakpour, B., & Bavanpour, A. R. (2009). Analysis of inequality at development levels. Knowledge and Development of Mashhad’s regions Journal, 16th period, 27, P.p: 182-202. [Persian]
Khodapanah, K., & Beig Mohammadi, H. (2009). Evaluation and classification of rural areas in the central part of Ardabil city based on the level of development indicators. Geographic Space, 9th period, 26, P.p: 1-30. [Persian]
Kwokyam Cheng, S., (2000). Development of a Fuzzy Multi- criteria Decision Support System for Municipal Solid waste Managemen. Degree of master of manufacturing & production systems, University of Regina, Saskatchewan.
Momeni, M., & Sajed, A. (2014). Analysis of the development of East Azerbaijan city cities using numerical taxonomy. The Twelfth Congress of the Geographical Society of Iran, centered around the alignment of the land, an Iranian Islamic model of progress. Tehran. [Persian]
Nazmfar, H., Bakhtar, S., Alavi, S. (2015). Rating the rural development levels. (Case study: Kermanshah villages). Geography and Environmental Studies, 192, 14-181. [Persian]
Pit, R., & Hart, W. (2011). Development Theories. Translated by Mostafa Azkiya, Reza Safari Shomali, Esmail Rahmanpour, First volume. Tehran: Luye Publication.
Pomerol, J C., Romero, S B., (2000). Multi-criterion decision in management: Principles and practice. Netherlands: Kluwer Academic, Dordrecht.
Quadrado, L., Heijman, W., & Folmer, H. (2001). Multidimensional analysis of regional inequality: The case of Hungary. Social Indicators Research, 56(1), P.p: 21-42.
Rezvani, M. R. (2004). Measurement and Analysis of Developmental Levels of Rural Areas in Sanandaj City. Journal of Geography and Regional Development, 3. Mashhad: Mashhad University press. [Persian]
RiyahiVafa, A., & Hedayati, M. R. (2006). Ranking and prioritizing the villages of Tehran province to convert rural post offices to ICT offices with the aim of rural development and using numerical taxonomy classification method. Village and Development, 9th period, 4, P.p: 1-36. [Persian]
Shamsedini, A., Etaat, J., & Shahrivar, H. (2013). Role of Political Participation of Villagers in Increasing Services to Mamsani Villages. Space economics and rural development Quarterly, 2th Period, 5, P.p: 87- 100. [Persian]
Soror, R., Rashidi, Ebrahim Hesari, A. (2012). Measuring the Development Rate of Socio-Economic Structures in East Azarbaijan Province. Geography Quarterly, 82, P.p: 35-75. [Persian]
Taleshi, M., & Salehi fard, M. (2010). Measuring rural settlements development system with integrated approach of taxonomic location measurment and factor analysis. 8th period, 27, P.p: 67-93. [Persian]
Todaro, M. (1990). Economic development in the World. Translated by Farjadi, Gh.Tehran: Institute of Planning and Development Research Press.
Topcu, Y. Ilker and S. Burnaz, (2007). A Multiple Criteria Decision Making Approach for the Evaluation of Retail Location. Journal of Multi-Criteria Decision Analysis, Volume 14, Issue 1-3, P. p: 67–76.
Zahedi Asl, M. (2002). The foundations of social welfare. Tehran: Allameh Tabatabii University Press. [Persian]
Zali, N., & Pourmahammadi, M. R. (2009). Analysis of regional inequalities and development forecasting (case study: East Azerbaijan Province). Scientific- Research Journal of Geography Program and Planning, 15, 32, P.p: 29-64. [Persian]
Zali, N. (2011). Regional Development Management by Analyzing the Role of Distance in the Development of Unitescentral Centers in Provinces (case study: East Azerbaijan Province). [Persian]
Zebardast, E., &Hagh Rosta, S. (2015). Adaptive analysis of regional inequalities between neighbor provinces: Case study: Hamedan and Markazi Provinces. Architecture and Urbanism Quarterly, 8th period, 138, P.p: 113-115. [Persian]
Zeynal Zadeh, R., Borzoyan, S., & Ghajari, A. (2012). Investigating and determining the indices of human-educational development in the provinces of the country (in 2008 and 2009). New Attitudes in Human Geography, 4th year, 2, P.p: 62-81. [Persian]
Ziyadi, K,. Saiidi Rezvani, N., & Baghal Salehpour, L. (2010). Measuring the degree of development of the cities of East Azerbaijan with HDI method. Productivity Management Quarterly (Beyond Management), 3th period, 12. [Persian]
Study of the degree of development of East Azerbaijan cities by numerical taxonomy and cluster analysis
Abstract
Since one of the main pillars of development is attention to equality and justice in the distribution of resources between different sectors of society, therefore, the concentration and inappropriate distribution of facilities and services in different regions have always been considered as one of the pitfalls of development, which requires a scientific review. In this research, the main goal was to study the degree of development of the cities of East Azerbaijan province. To achieve this goal, 31 indicators of development were assessed in three categories: socio-cultural, health, and economic and infrastructure in 20 cities. The methodology of this study is to classify the provinces based on numerical mal taxonomy and cluster analysis and also, the method of collecting is documentary information. The results of this study showed that, the cities of Tabriz, Marand and Maragheh are in high ranking of development, respectively, and the cities of Khadafrien and Charaymahq are in the last positions. The results of the research show that, the development rate in the western part of the province was higher than the eastern regions, and the level of development is in relation to the distance from the center, and access to rail and road transport lines.
Key words: development, numerical taxonomy, cluster analysis, injustice, East Azerbaijan province.