بررسی موانع پژوهش از دیدگاه دبیران دوره راهنمایی بهشهر
محورهای موضوعی : آموزش و پرورشترانه عنایتی 1 , فرشیده ضامنی 2 , طلعت قربانی 3
1 - استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری
2 - استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری
3 - کارشناس ارشد مدیریت آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری
کلید واژه: فرهنگ, اعتماد, موانع, پژوهش, انگیزش, منابع مالی, پایگاههای اطلاعاتی,
چکیده مقاله :
امروزه نقش پژوهش در پیشبرد اهداف نظام آموزشی کشور و متعاقباً دستیابی به توسعه امری انکارناپذیر است، اما در عمل، شاهد عدم مشارکت فعال معلمان و دبیران به عنوان یکی از ارکان اصلی آموزش و پرورش، به اینگونه فعالیتها هستیم. بنابراین، این پژوهش با هدف شناسایی موانع انجام پژوهش بهوسیله دبیران شهر بهشهر انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع زمینهیابی میباشد. جامعه آماری، تمامی دبیران زن دوره راهنمایی شهرستان بهشهر به تعداد 120 نفر بودند که در سال تحصیلی 1390-1389 به خدمت اشتغال داشتند. روش نمونهگیری سرشماری بود و برای گردآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته با پایایی75/0استفاده شده است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه با بررسی نظر متخصصان موضوعی مورد بررسی قرار گرفت و تأیید شد. جهت تجزیه و تحلیل سؤالات ویژه پژوهش از روشهای آمار توصیفی شامل میانگین و درصد، و آمار استنباطی شامل تحلیل عاملی، تی تک نمونهای، تی گروههای مستقل و تحلیل واریانس استفاده شده است. یافتههای مبنی بر تحلیل عاملی نشان داد که شش مانع اصلی در انجام پژوهش بهوسیله دبیران شامل موانع مالی، فرهنگ پژوهش، سازمانی، عدم اعتماد به نتایج پژوهش، انگیزشی و پایگاههای دادهها میباشند. نتایج آزمون تی تک نمونهای نشان داد که در حال حاضر تمامی موانع ششگانه در دبیرستانهای شهر بهشهر در سطحی بالاتر از میانگین وجود دارند و بر عدم انجام پژوهش بهوسیله دبیران تأثیرگذار هستند. همچنین نتایج آزمون تی گروههای مستقل بیانگر تفاوت دیدگاه دبیران بر حسب سابقه انجام پژوهش در خصوص عامل سوم (سازمانی) و در پایان نتایج تحلیل واریانس بیانگر تفاوت دیدگاه دبیران بر حسب سابقه کار در عامل ششم (پایگاههای دادهها) بوده است.
Nowadays the role of research in advancing the goals of the educational system and subsequently achieving development goals is undeniable, but in practice, lack of active participation of teachers, as a key element of education, in these kinds of activities is witnessed. Thus, this study was motivated to identify the obstacles teachers in Behshahr face in undertaking research. The population (n=120) of this descriptive study included all female teachers of secondary school working in 1389-1390 selected through census. The research instrument was a questionnaire with a reliability of 0/75. Its face and content validity was reviewed and approved by subject experts. In order to analyze research questions, descriptive statistics and inferential statistical methods including factor analysis, t-test, and ANOVA were used. Results showed that the six main obstacles in doing research by teachers included the financial barriers, research culture, organizational barrier, lack of trust to research results, motivational factors and databases. The results also showed that all the six barriers are present and significant in the secondary school context in Behshahr. Further, teachers' points of views on barriers to doing research were significantly different concerning the organizational barriers and databases depending on their research and work experience.