رابطه بین هوش سازمانی و عملکرد مدیران مدارس متوسطه شهر یزد
محورهای موضوعی : آموزش و پرورشفریده حمیدی 1 , رضا ساکی 2 , عباس موحدی نسب 3 , زینب محب زاده 4
1 - دانشیار دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، گروه علوم تربیتی
2 - استادیار دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، گروه علوم تربیتی
3 - دانشجوی دکتری برنامهریزی درسی، گروه علوم تربیتی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی و مدرس دانشگاه فرهنگیان
4 - دانشجوی دکتری برنامه ریزی درسی، گروه علوم تربیتی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی و مدرس دانشگاه فرهنگیان
کلید واژه: هوش سازمانی, عملکرد مدیران, مدارس متوسطه یزد, ارزیابی عملکرد,
چکیده مقاله :
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین هوش سازمانی و عملکرد مدیران مدارس متوسطه بود و جامعه آماری آن دبیران مدارس متوسطه شهر یزد در نظر گرفته شد. بر اساس جدول کرجسی و مورگان، تعداد 285 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی و متناسب با حجم جامعه انتخاب شدند. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی و ابزار پژوهش شامل پرسشنامه استاندارد هوش سازمانی (Albrecht,2003) و پرسشنامه محقق ساخته عملکرد مدیران بوده است و هر دو پرسشنامه از پایایی بسیار بالایی برخوردار بودند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون کولموگروف اسمیرنوف جهت بررسی نرمال بودن دادهها، همبستگی گشتاوری پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره گام به گام استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند که رابطه مثبت و معنیداری بین هوش سازمانی و عملکرد مدیران (747/0= r و 01/0≥ p) وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که از بین مؤلفههای هوش سازمانی، مؤلفه "کاربرد دانش" بیشترین سهم را در تبیین عملکرد مدیران نشان میدهد (455/0= R2 و01/0≥ p) و همراه با سه مؤلفه دیگر هوش سازمانی (فشار عملکرد، روحیه و میل به تغییر) در مجموع قادر به پیش بینی 3/58 درصد از تغییرات واریانس مشترک متغیر عملکرد مدیران هستند (583/0= R2 و01/0≥ p). بنابراین سازمانهایی که به این مؤلفهها در فضای آموزشی توجه دارند، دارای استراتژی مناسبتری جهت جذب منابع انسانی توانمند و متخصص خواهند بود.
The purpose of the present research was to study the role of self-assessment in predicting empowerment and organizational commitment of personnel. The variables of interest in this study were self-assessment, empowerment, and organizational commitment. The research method was correlational. The population included all the employees of cooperative companies and unions (n=255). One hundred and fifty five respondents were selected using cluster sampling. The instruments of the present study were three questionnaires: (1) Self-Assessment Questionnaire of Judge et al. (2003), (2) Empowerment Questionnaire of Spritzer (1995), and (3) Organizational Commitment Questionnaire of Allen and Meyer (2004). Using Cronbach’s alpha, the reliability of the questionnaires was calculated to be 0.73, 0.82, and 0.76 respectively. Data were analyzed using descriptive (frequency, percentage, mean, standard deviation, and variance) and inferential statistics (Pearson’s correlation coefficient and analysis of variance). The findings suggested that there was a significant and positive correlation between self-assessment and empowerment, self-assessment and organizational commitment, and empowerment and organizational commitment.