ایرانی و اسلامی بیشتر نمایان می باشد.
در هنگامه رقابت های از قدیم الایام جلگه نسبتاً هموار سیستان بنا به موقعیت های خاص جغرافیایی و منطقه ای مورد تهاجمات داخلی و خارجی واقع می گردید. از این رو حکمرانان و مردم سیستان همواره اقدام به ساخت قلاع بزرگ با حصارهایی مرتفع با ا چکیده کامل
ایرانی و اسلامی بیشتر نمایان می باشد.
در هنگامه رقابت های از قدیم الایام جلگه نسبتاً هموار سیستان بنا به موقعیت های خاص جغرافیایی و منطقه ای مورد تهاجمات داخلی و خارجی واقع می گردید. از این رو حکمرانان و مردم سیستان همواره اقدام به ساخت قلاع بزرگ با حصارهایی مرتفع با اهداف نظامی و دفاعی جهت پیشگیری از آسیب و حفظ جان و مالشان در برابر تهاجمات مکرر دشمنان می نمودند.
قلعه سکوهه یکی از قلاع مهمی است که به لحاظ چنین ضرورت هایی سنگ بنای اولیه آن از دوره افشاریه و زندیه گذاشته شد و در عهد قاجاریه که تخت گاه حاکمان سیستان گردید توسعه یافت. در ساخت آن از مصالح بومی با توجه به شرایط اقلیمی استفاده شده و هنر و معماری آن نیز تلفیقی از عهد صفویه و قاجاریه با رگه هایی از تاثیر معماری اروپایی است و نمادهای سنت بومی، توسعه طلبانه دو دولت روس و انگلیس که مناطق شرقی ایران در معرض مداخلات و تهدیدات و اقدامات آنها واقع شده بود، حاکمان و مردم این منطقه به شایستگی در انجام و بازیابی هویت ملی و ایرانی خود ایفای نقش می نمایند؛ به ویژه در زمان ناصرالدین شاه پس از یک دوره از هم گسیختگی سیاسی، اهمیت این مطلب بیشتر نمایان می شود.
پژوهش پیش رو با نگرشی تاریخی و به شیوه کتابخانه ای با استناد به منابع مکتوب تاریخی و بهره گیری از تاریخ شفاهی به روش تحلیلی توصیفی نگاشته شده است.
پرونده مقاله
حکومت پهلوی اول در جهت تقویت قدرت خود و تشکیل دولت مدرن، مجبور به رویارویی با سروران اجتماعی جامعه شبکهای ایران بود. از همین رو به مقابله همزمان با نهاد قدرتمند اجتماعی مسئولین محلی پرداخت. از آنجا که رابطه میان مردم و حکمرانان محلی بر مبنای زور بود، به سادگی این نهاد چکیده کامل
حکومت پهلوی اول در جهت تقویت قدرت خود و تشکیل دولت مدرن، مجبور به رویارویی با سروران اجتماعی جامعه شبکهای ایران بود. از همین رو به مقابله همزمان با نهاد قدرتمند اجتماعی مسئولین محلی پرداخت. از آنجا که رابطه میان مردم و حکمرانان محلی بر مبنای زور بود، به سادگی این نهاد از میان برداشته شد اما در مواجه با روحانیون، دولت به سادگی نتوانست قدرت اجتماعی آنان را محدود سازد بلکه بر عکس با از هم گسستهشدن پیوند دیرین میان سلطنت و دیانت در دوره پهلوی اول، روحانیت بیش از پیش مورد پذیرش و اقبال اجتماعی قرار گرفت. در اصل از آنجا که روحانیون در میان طبقات شهری نفوذ بیشتری داشتند، سیاستهای ضد ایلی و دهقانی دولت سبب افزایش تغییر در فرماسیون اجتماعی و مهاجرت مردم به شهرها شد. این امر در تحلیل نهایی سبب ازدیاد جمعیت تحت نفوذ روحانیت و نقشآفرینی بیش از پیش آنان در تحولات جامعه ایرانی گردید.
پرونده مقاله