بینش انتقادی مورخ،یکی از مؤلفههای تاریخنگاری و تاریخنگری است ، اگر چه در تاریخ نگاری مورخان قدیم کم وبیش وجود داشته است، اما در تاریخنگاری نوین ایران بیشتر نمایان شده است. مقاله حاضر با روش تاریخی، در تلاش است تا نسبت تاریخنگاری ناظم الاسلام کرمانی و مهدی ملک زاده چکیده کامل
بینش انتقادی مورخ،یکی از مؤلفههای تاریخنگاری و تاریخنگری است ، اگر چه در تاریخ نگاری مورخان قدیم کم وبیش وجود داشته است، اما در تاریخنگاری نوین ایران بیشتر نمایان شده است. مقاله حاضر با روش تاریخی، در تلاش است تا نسبت تاریخنگاری ناظم الاسلام کرمانی و مهدی ملک زاده در رویداد مشروطه را با بینش یادشده مورد واکاوی قرار دهد. برای تحقق این هدف، پرسشی چنین مطرح است: بینش انتقادی مورخان یاد شده چه تاثیری در روش تاریخی آنان در بازتاب واقعه مشروطه و تحولات پس ازآن داشته است؟ نتایج این پژوهش حاکی از آن است که مورخان فوق تلاش دارند تا با فاصلهگیری از تاریخنگاری یک سویه در دوحوزه، نخست: انتقاد از شاهان و حاکمان قاجار به دلیل ناکارآمدی آنها در اداره کشور و دیگر: توده عوام مردم به عنوان موتور محرکه تحولات جامعه به عنوان عامل اصلی در شکل گیری حوادث تاریخی، به تحلیل و تبیین عوامل برآمدن مشروطه و تحولات بعد از آن بپردازند
پرونده مقاله