غرب و مدرنیته از منظر میرزا ملکم خان
محورهای موضوعی : باحث معرفتی و روش­ شناختی تاریخ پژوهیامین دیلمی معزی 1 , حبیب الله ابوالحسن شیرازی 2 , کاظم جلالی 3 , فرهاد سجادی 4
1 - دانشجوی دکتری، رشته جامعه شناسی سیاسی، واحد تهران مرکز، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران amindeilami54@gmail.com
2 - استاد، گروه علوم سیاسی، واحد تهران مرکز، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران habib-shirazi@yahoo.com
3 - عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی واحد تهران مرکز
4 - عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی واحد تهران مرکز
کلید واژه: توسعه, مدرنیته, غرب, کلید واژه ها: میرزا ملکم خان, ترقی,
چکیده مقاله :
تفکر ملکم خان بر آمده از اصولی بود که بر آن اساس اشاعه مدنیت غربی در سراسر جهان نه تنها امری است محتوم تاریخ بلکه، این تحول از شرایط تکامل هیأت اجتماع و موجب خوشبختی و سعادت آدمی است. بنابراین شرط فرزانگی و خردمندی از دیدگاه وی آن است که آیین تمدن اروپایی را از جان و دل بپذیریم و جهت فکری خود را از سیر تکامل تاریخ و روح زمان دمساز کنیم. بدین جهت وی خواهان اصلاحات اساسی در دستگاه دیوان حکومت با کمک علم و اصول غربی است که آن را پیش شرط سایر تحولات می داند. در در برابر اسلام گرایان، روشنفکران غرب گرا، قرار داشتند، آنان سخت شیفته و دل باخته غرب و ارزش های غربی ، قانون و حکومت غربی، جدایی دین از سیاست.... بودند. این جریان که طیف گشترده ای را تشکیل می داد، با مقایسه و سنجش ایران- غرب چنین می پنداشتند که سعادت ایران و ایرانی در غربی شدن تمام عیار است. افرادی مثل میرزا ملکم خان که به گونه ای مستقیم و غیر مستقیم با اسلام ناسازگاری داشتند و معتقد بودند از سرتا پا باید فرنگی شد.
Malkam Khan's thinking was based on the principles on which the spread of Western civilization around the world is not only a matter of history, but also a transformation of the conditions of the evolution of social life and the cause of human happiness and prosperity. Therefore, the condition of wisdom from his point of view is to accept the ritual of European civilization from heart and soul, and to develop our thinking for the evolution of history and the spirit of time. For this reason, he calls for fundamental reform in the apparatus of the Supreme Court, with the help of Western science and principles, which makes it a prerequisite for other developments. Against Islamists, there were Western-oriented intellectuals who were fascinated west and Western values, law and customary rule as well as separation of religion and politics, etc. This stream, which constituted a broad spectrum, suggested that Iran-Western prosperity is all about being Westernized by comparing and measuring Iran-West. People like Mirza Malkam Khan, who were directly incompatible with Islam, believed that people should be thoroughly westernized.
_||_