کنشگری مورخ در روایت رویدادهای تاریخی؛ بینش انتقادی ناظم الاسلام کرمانی و مهدی ملکزاده در تاریخنگاری رویداد مشروطه
محورهای موضوعی : باحث معرفتی و روش­ شناختی تاریخ پژوهیغلارضا وفایی مهر 1 , محبوبه شرفی 2 , علی اکبر خدری زاده 3
1 - دانشجوی دکتری گروه تاریخ،دانشگاه آزاد اسلامی،واحد یادگار امام خمینی(ره)شهر ری،تهران،ایران
2 - دانشیار، گروه تاریخ، واحد شهر ری، دانشگاه آزاد اسلامی، شهر ری، ایران(نویسنده مسئول) sharafi48@yahoo.com
3 - استادیار گروه تاریخ دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام خمینی (ره) شهرری
کلید واژه: بینش انتقادی, تاریخنگاری, مشروطیت, مهدی ملکزاده, ناظمالاسلام کرمانی,
چکیده مقاله :
بینش انتقادی مورخ،یکی از مؤلفههای تاریخنگاری و تاریخنگری است ، اگر چه در تاریخ نگاری مورخان قدیم کم وبیش وجود داشته است، اما در تاریخنگاری نوین ایران بیشتر نمایان شده است. مقاله حاضر با روش تاریخی، در تلاش است تا نسبت تاریخنگاری ناظم الاسلام کرمانی و مهدی ملک زاده در رویداد مشروطه را با بینش یادشده مورد واکاوی قرار دهد. برای تحقق این هدف، پرسشی چنین مطرح است: بینش انتقادی مورخان یاد شده چه تاثیری در روش تاریخی آنان در بازتاب واقعه مشروطه و تحولات پس ازآن داشته است؟ نتایج این پژوهش حاکی از آن است که مورخان فوق تلاش دارند تا با فاصلهگیری از تاریخنگاری یک سویه در دوحوزه، نخست: انتقاد از شاهان و حاکمان قاجار به دلیل ناکارآمدی آنها در اداره کشور و دیگر: توده عوام مردم به عنوان موتور محرکه تحولات جامعه به عنوان عامل اصلی در شکل گیری حوادث تاریخی، به تحلیل و تبیین عوامل برآمدن مشروطه و تحولات بعد از آن بپردازند
The dated critical insight is one of the main elements of historiography and historian which is very clear in modern Iranian historiographyAlthough there has been more or less in the historiography of ancient historians, but. The present article seeks to assess the historiography of Nazem-Al-Islam Kermani and Mehdi Malekzadeh in the constitutional event with the aforementioned insight that is using the historical method. to understand the aim of study, we should answer the following question : What effect did the critical insight of the aforementioned historians have on their historical method in reflecting the constitutional event and the later developments ? The results of this research show that the above-mentioned historians are trying to move themselves far from one-sided historiography in two extends, first: criticism of the Qajar governors and rulers due to their inefficiency in the administration of the country and second: the mass of the people as the driving engine of the changes in the society. Analyze and explain the factors of the emergence of the constitution and the developments after it.