نقش علما و دانشمندان شیعه در تحولات فرهنگی و اجتماعی منطقه قزوین
محورهای موضوعی : باحث معرفتی و روش­ شناختی تاریخ پژوهیاصغر کریمخانی 1 , محمد سپهری 2 , ستار عودی 3
1 - دانشجوی دکتری گروه تاریخ،واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 - استاد گروه تاریخ، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران(نویسنده مسئول) sepehran55@gmail.com
3 - دانشیارو عضو هیات علمی دایره المعارف بزرگ اسلامی satar_oudi@yahoo.comm
کلید واژه: تشیع, قزوین, آلبویه, سادات علوی, خاندان شیعی,
چکیده مقاله :
علیرغم کثرت مطالعات و پژوهشهای صورت گرفته پیرامون قزوین، هم چنان ناگفتههای بسیاری در مورد این شهر بهویژه در موضوع تحولات فکری و فرهنگی و گرایش مردم این شهر به تشیع با توجه به دار السنه بودن قزوین وجود دارد. ازاینرو، پرداختن به مسئله مذهب و روشن شدن چگونگی گسترش تشیع در قزوین و تأثیر آن بر تحولات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی این شهر مسئله اصلی این مقاله است. قزوین از ابتدای ورود اسلام به دار السنه معروف بوده است و تشیع از همان ابتدا هرچند محدود؛ در قزوین حضور داشته است و شیعیان همیشه بهصورت یک اقلیت در تحولات سیاسی و اجتماعی شرکت داشتهاند. بررسی اوضاع سیاسی،اجتماعی و فرهنگی قزوین در قرون نخستین اسلامی نشان میدهد که گرایش و دوستی به خاندان اهلالبیت(ع) از همان زمان فتوحات در بین اقلیتی از مردم قزوین وجود داشته است. این علاقه و محبت در ابتدا در سایه ورود سادات و امامزادگان علوی که عموماً زیدی مذهب بوده و متأثر از فضای طبرستان بوده و سپس خاندانهای شیعی منجر به شناخت دقیق از مکتب تشیع و گرایش اعتقادی بدان گردید. در پژوهش حاضر، به بررسی نقش علما و دانشمندان شیعه در تحولات فرهنگی و اجتماعی قزوین در گسترش تشیع قزوین پرداخته شده است.
Despite the multitude of studies and researches conducted around Qazvin, there are still unknowns about the intellectual and cultural developments and the tendency of the people of this city towards the Shiite school. Therefore, dealing with the issue of religion and clarifying how to spread Shiism in Qazvin and its impact on the political, social and cultural developments of this city is the main issue of this article. Qazvin has been known as Dar al-Sunnah since the beginning of Islam, and Shiites have participated in political and social developments as a minority. Examining the political, social and cultural situation of Qazvin in the early Islamic centuries shows that the tendency and friendship towards the family of Ahl al-Bayt (PBUH) existed among a minority of the people of Qazvin since the time of the conquests. This interest is due to the arrival of Sadat and Alevi Imamzades and Shia families who were generally Zaidi religious and influenced by the atmosphere of Tabaristan; led to a detailed understanding of the Shia school and its religious orientation. The present research has investigated the role of Shiite scholars and scientists in cultural and social developments and the expansion of Shiism in Qazvin.
_||_