تحلیل فضایی-رفتاری الگو های سکونت گزینی گردشگران روستایی درنواحی شهری وروستایی،مطالعه موردی" دهستان لواسان کوچک، شهرستان شمیرانات"
محورهای موضوعی : فصلنامه جغـرافیاشهره تاج 1 , سامره رجب نژاد شیخانی 2
1 - استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
2 - دانشجوی دکتری رشته جغرافیای رو ستایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد
کلید واژه: خـانـه هـای دوم, جغـرافـیای روسـتایـی, رفـتـارهای سکـونت گـزینی, اوقات فراغـت,
چکیده مقاله :
شهر و روستا دو عنـصر اصلی در منـاطق مختلف جـهان به شمـار می آیند کـه هـمـواره بــا یکدیگـر در تعاملات فرهنگی ،اقتصادی و اجتماعی می باشند.از اواسط قرن بیستم با جابجایی گسترده جمعیت میان نقاط شهری و روستایی،ارتباط متقابل این دو عنصر به صورت گذران اوقات فراغت وتملک خانه های دوم در نواحی روستایی تحولی فراوان یافت.بررسی و تحلـیل فرایند فضایی - رفتاری گردشگـران که برای گذرانـدن اوقات فراغـت خود به روستـای دهستان لواسان کوچک مراجعه می کنند و در پی استمرار این امر به منطقه ، اقدام به سکونت گزینی در قـالب خانـه هـای دوم می نماینـد ، از اهداف اصلی پژوهـش می باشـد. این مقـاله بـا تلفـیق و تبـیین عـلـم جغرافیای محیط و روانشناسی (علوم رفتاری)که اساسا رفتار طبقات مختلف گردشگران و تاثیرات آن در انتخاب نوع سکونت گـزینی درنواحی مورد نظر،درپس عوامل بنیادی زندگـیشان (شاخصهای اقتصـادی، اجتماعی،فـرهنگی)به تصویر می کشد،تـدوین شده است .پژوهش با استفاده از روش تحقیق توصیفی- پیمایشی با جمع آوری اسناد کتابخانه ای و مشاهده میدانی صورت گرفته است. انجام و نتایج یافته ها،استخراج،جمع بندی،وتوسط روش آماری آزمون استقلال صفات مورد تحلـیل قرار گرفـته است. یـافته ها حاکی از آنـست که گردشگـران روستایی سـاکـن پایتخت جهت گذران اوقات فراغت در خانه های دوم بر اساس سلیقه و باورهای نشات گرفته از شـرایـط اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی خود رفـتار می کنند و مکان گزینی سکـونت این افراد در شـهر بـه عنـوان سکونت دائم رابطه مستـقیمی با انتخاب آگاهـانه آنها در استقرار خانه ویـلایی شان دارد. بدیهی اسـت کـه گذران لحظات فراغـتی ساکنان شـمال شهرتهران به سـبب استطـاعت مالی نسبت به گـروههای ساکـن در نقـاط دیگر شهر متفـاوت است. تمکـن مالی در پی شغـلهای پر درآمد ، وجهه اجتـماعی درپی تحصـیلات بالاتر،باورهای فرهـنگی و حتـی نوع اتومبیل شخصی، عوامل عمده ای هستند که توان گروه نـخسـت را برای انتخاب خانه دوم و رفتارهای سکونت گزینی آنها در شهـر از ساکـنـان گروه دوم متـمایـز می کـنند.