بررسی فقهی وضعیت ثمن شناور از دیدگاه صاحب جواهر، آیتالله خویی، با تکیه بر دیدگاههای امام خمینی
محورهای موضوعی : فقه و مبانی حقوقمراد جعفرزاده 1 , سید محسن رزمی 2 , محمدرضا کاظمی 3
1 - دانشجوی دکتری فقه و مبانی حقوق اسلامی، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران.
2 - استادیار، گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران
3 - دانشیار، گروه الهیات و معارف اسلامی، دانشکده علوم انسانی، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران.
کلید واژه: امام خمینی, صاحب جواهر, بیع, ثمن شناور, فقهای امامیه, آیتالله خوئی,
چکیده مقاله :
یکی از این اشکال انعقاد بیع با ثمن شناور است. از آنجا که بیع پیشینه فقهی دارد، در این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی این نوع ثمن در عقود و قراردادها پرداخته شده است. لزوم تعیین ثمن از مشهورات در فقه هنگام انعقاد قرارداد بیع است، به طوری که اگر چنین امرى محقق نباشد، بیع باطل است و هیچگونه شکی وجود ندارد. در نقطه مقابل این نظر مشهور ثمن شناور، عوض مبیع به صورت دقیق تعیین نمیشود، بلکه تعیین آن با توجّه به معیارهایی بعد از انعقاد قرارداد مشخص می شود. آیتالله خویی پیرامون این نوع ثمن اینگونه اظهار میدارد: در جایی که تعیین ثمن در آینده هیچگونه غرری ایجاد نمیکند، لزومی به تعیین ثمن در هنگام عقد نیست. ایشان نخست ادلّه سهگانه قول مشهور را بیان و رد نموده و سپس در دو مقام، مسئله را براساس قواعد اولیه و نیز ادلّه خاصه بررسی نموده است. اما صاحب جواهر با غرری دانستن بیعی که ثمن آن مشخص نیست، این نوع بیع را باطل تلقی کرده و در آخر با نتیجهگیری از ادلّه اشخاصی همچون، ابن جنید، صاحب حدائق درصدد توجیه این نوع ثمن برمیآید. همچنین امام خمینی بهعنوان شخصیتی که نظریاتی مبتنی بر عرف دارد نیز ازجمله کسانی است که این نوع ثمن را تائید کرده است. ایشان با دقت در مفهوم غرر خیلی از عقود و قراردادهایی را که امکان انعقاد نبوده است را عملاً تائید میکند.
Sale is one of the words that is known as one of the most widely used words in Islamic jurisprudence. Islamic jurists have each defined the nature, pillars and types of sale as one of the definite and important Islamic contracts. Regarding sale, it should be said that in some definitions, the early Imami jurists considered the nature of the exchange of two properties, while the famous Islamic jurists consider its nature as acceptance, which makes the seller the property of the customer and the price the property of the seller. Another point that exists is that in the definitions of late and contemporary Imami jurists, there is a kind of semantic change in the interpretation of sale. From Imam Khomeini's point of view, the elements of ownership and ownership in sale are concepts that have a wide range of concepts, and this is the superiority and distinction of the opinion of Imami jurists over jurists about the truth of sale. On the other hand, from Imam Khomeini's point of view, there are types of sale, the most important of which are mere sale, marriage, absenteeism, greed, goods for goods, generals, adjournments, reciprocity, religion, Murabaha, etc. . On the other hand, the elements of sale from his point of view are: demand and acceptance, buyer and seller, property sold and price in the contract of sale. Also, the characteristics of sale from Imam Khomeini's point of view are: the ownership of the sale, the exchange of the sale, the objectivity of the seller, the necessity of the contract of sale. The type of research method in this article is descriptive-analytical using the library method.
توحیدى، میرزا محمدعلى (1387). مصباح الفقاهه. قم: انتشارات مدرسه امیرالمومنین، ج5.
خمینی، سید روحالله (1379). کتاب البیع. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ج3، 1.
دارابپور، مهراب (1376). جنبههایی از حقوق بازرگانی بینالملل. تهران: کتابخانه گنج دانش، ج2.
سنهوری، عبدالرزاق (2001م). الوسیط فی شرح القانون المدنی. لبنان: دارالکتاب، ج3.
طباطبایی، علی بن محمد (1419ق). ریاض المسائل. قم: موسسه آل البیت، ج8.
طوسی، محمد بن حسن (1387). الخلاف. قم: مؤسسه النشر الاسلامی، ج2.
کاتوزیان، ناصر(1393). حقوق مدنی، قواعد عمومی قراردادها. تهران: انتشارات میزان، ج3.
محقق کرکی، علی بن حسین (1408ق). جامع المقاصد فی الشرح القواعد. قم: نشر آل البیت، ج4.
معلوف، لوییس (1362). فرهنگ بزرگ جامع نوین. تهران: نشر اسلام.
نجفی، محمدحسن (1368). جواهر الکلام. تهران: دارالکتب الاسلامی، ج22.
نجفی، محمدحسن (1426ق). جواهر الکلام. قم: انتشارات دارالهادی، ج13-14.
_||_