کاربرد الگوی رشد درونزا برای محاسبه نرخ بهینه مالیات بر ارزش افزوده با تاکید بر کالاهای مضر و پسماند
محورهای موضوعی : اقتصاد کار و جمعیتاحمد جعفری صمیمی 1 , سعید کریمی پتانلار 2 , کورش اعظمی 3
1 - استاد اقتصاد دانشگاه مازندران
2 - دانشیار اقتصاد دانشگاه مازندران
3 - دانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه مازندران
کلید واژه: طبقهبندی JEL:H21, Q37 واژگان کلیدی: نرخ بهینه مالیات بر ارزش افزوده, کالاهای مضر, الگوی رشد تعمیمیافته, اقتصاد ایران,
چکیده مقاله :
هدف این مقاله محاسبه نرخ بهینه مالیات بر ارزش افزوده با تاکید بر کالاهای مضر و پسماند و درآمدهای نفتی با استفاده از یک الگوی رشد درونزا برای اقتصاد ایران است. بدین منظور، ابتدا یک الگوی رشد تعمیمیافته سهبخشی شامل خانوار، بنگاه و دولت بسط یافت. پس از بسط الگو و دستیابی به رابطه تعیینکننده نرخ بهینه مالیات بر ارزش افزوده، با استفاده از پارامترهای اقتصاد ایران، مدل یاد شده کالیبره و مقادیر بهینه مالیات در سناریوهای مختلف محاسبه گردید. نتایج نشان داد در صورت کاهش درآمدهای نفتی، برای باقی ماندن در وضعیت یکنواخت، نرخ بهینه مالیات بر ارزش افزوده افزایش خواهد یافت. رشد اقتصادی بالاتر موجب افزایش نرخ بهینه مالیات خواهد شد. با افزایش حساسیت اجتماعی نسبت به کالاهای مضر و پسماند، به منظور تأمین شرایط بهینه برای رفاه اجتماعی، نرخ بهینه مالیات بر ارزش افزوده نیز باید افزایش یابد.
The aim of this paper is to calculate the optimal rate of value added tax with emphasis on harmful products and waste and oil revenues using a model of endogenous growth for Iran’s economy. For this purpose, at first, a generalized growth model for three parts including households, firms and government developed. After developing the model and achieving a determiner relationship of the optimal rate of value added tax, using the parameters of Iran’s economy, the model was calibrated and tax optimized values for different scenarios were calculated. The results showed that in the face of declining oil revenues, to remain in a constant situation, optimal rate of value added tax will be increased. More economic growth will increase the tax optimal rate. By increasing social sensitivity to the harmful products and waste, in order to provide optimum conditions for social welfare, the optimal rate of value added tax should be increased.
منابع
- اسلاملوئیان، کریم، استادزاد، علیحسین (1391). تعیین سهم بهینه انرژیهای تجدیدپذیر در یک الگوی رشد پایدار: مورد ایران. اقتصاد محیطزیست و انرژی، (5): 1-40.
- اصغرپور، حسن، موسوی، سعید (1388). آزمون فرضیه زیست محیطی کوزنتس: کاربرد تکنیک همجمعی تلفیقی،فصلنامهعلوماقتصاد، 1(3): 19-1.
- امینی، علیرضا، نشاط، حاجیمحمد (1384). برآورد سری زمانی موجودی سرمایه در اقتصاد ایران طی دوره زمانی (1381-1338). مجلهبرنامهو بودجه، (86): 56-90.
- بانک مرکزی جمهوری اسلامیایران. سالهای مختلف. گزارش اقتصادی و ترازنامه .
- دلالیاصفهانی، رحیم، بخشید ستجردی، رسول، حسینی، جعفر (1387). بررسی نظری و تجربی نرخ ترجیح زمانی مطالعه موردی اقتصاد ایران (1383-1351). مجلهدانشو توسعه، (27): 137-167.
- شاهمرادی، اصغر، کاوند، حسین، ندری، کامران (1389). برآورد نرخ بهره تعادلی در اقتصاد ایران (1386-1368) در قالب یک مدل تعادل عمومی. مجلهتحقیقات اقتصادی، (24): 41-19.
- عبدلی، قهرمان (1388). تخمین نرخ تنزیل اجتماعی برای ایران. پژوهشهای اقتصادی، 3: 135-185.
- کیارسی، مهراب (1386). نرخ بهینهی مالیات و مخارج دولتی در چارچوب الگوی سه بخشی رشد درونزا - الگو ایران. دانشکده علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه اصفهان. پایاننامه کارشناسی ارشد .
- هراتی، جواد (1391). تعیین مالیات زیستمحیطی بهینه در الگوی رشد تعمیم یافته با وجود انتقال تکنولوژی پاک و کیفیت محیطزیست: نمونه اقتصاد ایران.فصلنامهتحقیقاتمدلسازیاقتصادی، (7): 97-126.
- Alam, S., & Fatima, A. & Butt, M. S. (2008). Sustainable development on Pakistan in the context of energy consumption demand and environmental degradation, Journal of Asian Economics. 18: 825-837.
- Asano, S., & Luiza, A., & Barbosa, N. H., & Fiuza, P. S. (2003). Optimal commodity Taxes for Brazil based on AIDS, Revista Brasileira de Economia: 58: 15-21.
- Heady, C. J., & Mitra, P. K. (1980). The computation of optimum linear taxation, Review of Economic Studies, 37: 567-85.
- Iwata, H., & Okadab, K., & Samreth, S. (2010). Empirical study on the environmental Kuznets curve for CO2 in France: The role of nuclear energy, Energy Policy, 38, 8: 4057-4063.
_||_