تناقضگوییها و اشتباهات تاریخنگاری سیدظهیرالدین مرعشی در پارادایم محلی-مذهبی (شیعه دوازده امامی)
محورهای موضوعی : فصلنامه تاریخسیدضیاءالدین عمادی 1 , سینا فروزش 2 , رضا شعبانی 3
1 - دانشجوی دکترای تاریخ اسلام، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی ،تهران، ایران
2 - استادیار گروه تاریخ، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.(نویسنده مسئول)
3 - استاد گروه تاریخ، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی تهران، ایران
کلید واژه: تاریخنگاری, پارادایم, محلی, سیدظهیرالدین مرعشی,
چکیده مقاله :
تاریخنگاری محلی سبکی از تاریخنگاری است که مورخان به آن توجه خاصی دارند. تاریخنگاری محلی دارای جنبههای محلی بوده و با نگاه جزئی و دقیقتری به بررسی گذشته دور و نزدیک منطقه جغرافیائی موردنظر میپردازد. در مازندران، تواریخ محلی مختلفی به رشته تحریر درآمدهاند که از آن جمله میتوان به تاریخ طبرستان ابن اسفندیار، تاریخ رویان اولیاءالله آملی، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران و تاریخ گیلان و دیلمستان سیدظهیرالدین مرعشی اشاره کرد. تاریخنگار بازتاب دهنده نوع نگرش و تفکر خود و یک قوم و ملت نسبت به محیط اطراف خود و جامعه پیرامونی آن است و بدون تردید میان دوران حیات مورخ و تاریخ-نگاری او ارتباط مستقیمی وجود دارد.مسأله اساسی پژوهش حاضر این است که تناقضگوییها و اشتباهات سیدظهیرالدین مرعشی در تاریخنگاری محصول چه عواملی بوده است؟ به نظر میرسد وی در تبیین وقایع تاریخی، تحتتأثیر تعلقات دوگانه محل و مذهب(شیعه دوازده امامی) بوده است. روش تحقیق در این مقاله، روش تاریخی و شیوه نگارش آن به صورت توصیفی-تحلیلی میباشد. استخراج اطلاعات نیز به صورت کتابخانهای صورت گرفته است. این مقاله سعی دارد به تشریح و تبیین تاریخنگاری سیدظهیرالدین مرعشی، با رویکرد محلی-مذهبی بپردازد.
Local historiography is a style of historiography to which historians pay special attention. Local historiography has local aspects and examines the near and distant past of the relevant geographical area with a detailed and more accurate look. In Mazandaran, various local histories have been written, including Ibn Esfandyar’s »History of tabarestan«, Oliaollah Amoli’s »History of Royan«, and Seyyed Zahirudin Marashi’s »History of TAbarestan, Royan, and Mazandaran« and »History of Gilan and Dilmestan«. A historiographer reflects the type of his attitude and thought, and that of a nation towards his surroundings and the surrounding society, and no doubt there is a direct connection between the life of a historiographer and his historiography.The main issue of the present study is what factors have caused Seyyed Zahirudin Marashi’s contradictions and mistakes in historiography. It seems that Marashi’s contradictions and mistakes in explaining the events have been influenced by the duality of place and religion (Shia of the Twelve Imams). The research method in this article is historical (inductive) and its writing and compilation method is descriptive-analytical. The Extraction of information and data has been done in the form of libraries and documents. This article tries to take a religious (Shiite) approach to explain the historiography of Seyyed Zahirudin Marashi .
_||_