بررسی عوامل تاثیرگذار بر نزدیکی سیاست های قوام و مصدق
محورهای موضوعی : فصلنامه تاریخحجت اله کرمی 1 , مهدی خوش خطی 2 , مالک ذوالقدر 3
1 - دانشجوی دکترای علوم سیاسی/سیاستگذاری عمومی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران
2 - استادیار، گروه علوم سیاسی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران
3 - استادیار، گروه علوم سیاسی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران
کلید واژه: سیاست, قوام, مصدق, عوامل تاثیرگذار,
چکیده مقاله :
هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل تاثیرگذار بر نزدیکی سیاست های قوام و مصدق طی دوره فعالیت شان می باشد.روش تحقیق کتابخانه ای بوده و با فیش برداری از اطلاعات و منابع موجود به نقد و بررسی این عوامل پرداختیم.یافته ها نشان می دهد ، برداشت مطلوب مصدق و قوام از مشروطه برآیندی از حفظ نظم سیاسی موجود در کنار اصلاحات سیاسی و مشروط کردن نهاد سلطنت بود. در حوزه سیاست خارجی نیز اهداف یکسان اما روشهای متفاوتی داشتند. هر دو تربیت شده مکتب موازنه ایرانی و دلبسته تعادلی میان دو قدرت با هدف استقلال و اقتدار ملی. اگر برای قوام حضور توازنبخش دو قدرت میتوانست توجیهکننده مصالحه و گاه معامله با سفارتخانهها باشد اما مصدق دریافتی تنزهطلبانهتر داشت. استقلال کشور و پاک کردن دامان آن از نفوذ بیگانه برای او وجهی ارزشی و بلکه شبه مذهبی داشت، ناسیونالیسم پرشور و سازشناپذیر او با موازنهگرایی عملگرای قوام یکسان نبود .
The purpose of the current research is to investigate the factors influencing the closeness of the policies of Qavam and Mossadegh. The method of research was library research and we analyzed them by extracting the available information. It was about maintaining the existing political order along with political reforms and conditioning the institution of the monarchy. In the field of foreign policy, they had the same goals but different methods. Both of them were trained in the Iranian balance school and attached to the balance between the two powers with the goal of independence and national authority. If for the consistency of the balancing presence of the two powers, it could justify the compromise and sometimes deal with the embassies, but Mossadegh had a more ambitious reception. The country's independence and clearing its lap from foreign influence had a value and quasi-religious aspect for him, his passionate and uncompromising nationalism was not the same as Qawam's pragmatic balancing act.