مقایسه روشهای مختلف پرایمینگ بذر برای بهبود رشد و عملکرد جو (Hordeum vulgare L.) در شرایط شوری
محورهای موضوعی : ژنتیک
علی رضا صفاهانی
1
,
قربان شهریاری
2
1 - گروه کشاورزی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
2 - گروه کشاورزی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
کلید واژه: عملکرد, فنل, شوری, کلرید کلسیم, جیبرلین, اسید سالسیلیک,
چکیده مقاله :
در این مطالعه، روشهای پرایمینگ بذر برای بهبود عملکرد گیاه جو (ارقام صحرا و خرم) در شرایط یک مزرعه شور واقع در سیمین شهر، شهرستان گمیشان مورد آزمایش قرار گرفتند. به منظور اجرای پرایمینگ، بذرهای جو در آب مقطر (هیدروپرایمینگ)، محلول هوادهی شده اسید سالیسیلیک (50 میلیگرم در لیتر؛ سالسیلیک پرایمینگ)، جیبرلین (ppm 50؛ جیبرلین پرایمینگ)، کلرید کلسیم (50 میلیگرم در لیتر؛ هالو پرایمینگ) و پلی اتیلن گلیکول (PEG-6000، 5/13 درصد، اسموپرایمینگ) به مدت 12 ساعت خیس شدند. بعلاوه، بذرهای تیمار نشده نیز به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که تیمارهای پرایمینگ بذر بطور معنیداری، سبز شدن و استقرار بوتهها را بهبود بخشید، از این نظر اسموپرایمینگ بالاترین مقدار را دارا بود. حداکثر پنجههای بارور، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و شاخص برداشت در گیاهانی که از بذرهای اسموپرایمینگ و پس از آنهالوپرایمینگ رشد نمودند، مشاهده شد. پرایمینگ بذرها میزان پتاسیم برگ را همزمان با کاهش غلظت سدیم بهبود داد و اسموپرایمنیگ بهترین تیمار بود. همچنین حداکثر مقدار فنل، پروتئینهای محلول، کلروفیل، فعالیت آلفا آمیلاز و پروتئاز در بذرهای اسموپرایم شده پس ازهالو پرایمینگ مشاهده شدند. بهطور کلی از نتایج این تحقیق میتوان دریافت که روشهای پرایمینگ مختلف در بذرهای جو، تحمل به شوری را بهبود بخشید، با این وجود، اسموپرایمینگ (با پلی اتیلن گلیکول) اثربخشترین تیمار برای رسیدن به عملکرد بالای دانه در هر دو رقم جو بود در حالی که جیبرلین حداقل اثربخشی را داشت.
In this study, potential of seed priming techniques were investigated in improving the yield of barley cultivars (Sahra and Khoram) in a saline field in Simin Shahr, Gomishan. For the purpose of priming, barley seeds were soaked in distilled water (hydropriming), aerated solution of salicylic acid (50 mg l-1; salicylic priming), gibberellic acid (50 ppm; gibberellic priming), CaCl2 (50 mg l-1; halopriming), and polyethylene glycol (PEG-6000, 13.5%, osmopriming) for 12 h. In addition, untreated seeds were also taken as control. The results showed that seed priming treatments substantially improved the stand establishment with osmopriming being the most effective compared to the other treatments. Likewise, maximum fertile tillers, grains per spike, 1000-grain weight, grain yield and harvest index were observed in plants raised from osmoprimed seeds followed by halopriming in both cultivars tested. Seed priming treatments also improved the leaf K+ contents with simultaneous decrease in Na+ concentration, osmopriming being the best treatment. Similarly, maximum total phenolic contents, total soluble proteins (TSP), α-amylase and protease activity were observed in osmoprimed seeds followed by halopriming. In conclusion, different seed priming treatments in barley seeds improved the salinity tolerance. Nonetheless, osmopriming was the most effective treatments to get higher grain yield in both barley cultivars whereas gibberellic treatment was the least effective.
