سنجش و ارزیابی میزان استفاده از شاخصههای فرهنگ ایرانی-اسلامی در طراحی تمرینهای دروس مقدمات طراحی معماری (نمونه موردی: دانشگاه تهران)
محورهای موضوعی : روانشناسی تربیتیالهام کاظمی 1 , حسن ستاری ساربانقلی 2 , رحمت محمدزاده 3 , افرا غریب پور 4
1 - گروه معماری، دانشکده هنر و معماری، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران.
2 - گروه معماری و شهرسازی، دانشکده هنر و معماری، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران.
3 - گروه معماری، دانشکده معماری، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران.
4 - گروه معماری، دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
کلید واژه: سنجش و ارزیابی, فرهنگ ایرانی-اسلامی, دروس مقدمات طراحی معماری, پردیس هنرهای زیبا,
چکیده مقاله :
هدف این پژوهش، سنجش و ارزیابی میزان استفاده از شاخصههای فرهنگ ایرانی-اسلامی در طراحی تمرینهای دروس مقدمات طراحی معماری پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران است. شیوه پژوهش، توصیفی- تحلیلی و پیمایشی به صورت عکاسی از روند برگزاری کلاسهای دروس مذکور در آتلیه 5 و 6 و از نظر نتایج یک تحقیق کاربردی است. جامعه آماری 44 نفر از اساتید معماری دانشگاههای شهرهای تهران و تبریز میباشند که به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدهاند. سوالات پرسشنامه به سه مؤلفه مفهوم هندسی، مفهوم خلاقیت و مفهوم فرم و فضا تقسیم شده و هر کدام از این مؤلفهها دارای زیرمؤلفههایی هستند که همان شاخصههای معماری ایرانی-اسلامی است. برای بررسی روایی محتوایی پرسشنامه از شاخص لاوشه بین 10 متخصص استفاده شده و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ 0.88 محاسبه شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده، از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی در نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتایج به دستامده نشان میدهد که شاخصههای فرهنگ ایرانی-اسلامی 4.54% ضعیف، 86.36% متوسط و 9.1% خوب رتبهبندی گردید. به تفکیک، شاخصههای معماری ایرانی–اسلامی در طراحی تمرینهای مقدمات طراحی معماری3، با میانگین 64.94 بیشتر از دو درس مقدمات طراحی معماری2 با میانگین 49.05 و مقدمات طراحی معماری1 با میانگین 39.26 رعایت شده است. در نهایت میتوان با اندکی تغییر در طراحی تمرینات ارائه شده توسط اساتید و گنجاندن شاخصههای با امتیاز کم مرتبط با هر کدام از سه درس مذکور، تمریناتی متناسب با شاخصههای فرهنگ ایرانی-اسلامی ارائه نمود.
The aim of this study is to evaluate the value of using Islamic-Iranian cultural indices to design practices in lessons of architecture design introduction. For this reason, college of fine arts in Tehran University was selected as case study. The method of investigation was descriptive-analytical via taking photographs from courses held in ateliers, 5 and 6. This study was an applicable study in the terms of results. The statistical society was comprised of 44 teachers of architecture in Tehran and Tabriz universities, which was collected by random sampling method. The questions were categorized into three concepts of geometry, innovation, form and space and each concept was comprised of Islamic-Iranian architectural parameters. In order to investigate the content of questionnaires, CVR (content validity ration) was applied among 10 specialists and their stability was determined as 0.88 by Cronbach's alpha. The analysis was performed via descriptive methods of statistics and conclusive statistics in SPSS software. The acquired results demonstrated that Islamic-Iranian cultural indices were evaluated as weak (4.54%), medium (86.36%), and strong (9.1%). Based on detachments, Islamic-Iranian indices have been followed in architecture design intro, 3 with average of 64.94 and this parameter was followed in architecture design intro, 2 and 1 with average values of 49.05 and 39.26 respectively. Eventually, it can be concluded that a little variation by teachers in designing practices and including low score parameters to each of the three lessons could provide appropriate practices based on Islamic-Iranian cultures.
_||_