امکان سنجی اجرای مجدد مجازات سالب حیات از دیدگاه فقه و حقوق
محورهای موضوعی :
فقه و حقوق خصوصی
محمد عربشاهی
1
,
محمد امامی
2
,
علی نصرتی
3
1 - دانش آموخته دکتری فقه و حقوق جزا و جرم شناسی، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، مشهد، ایران.
2 - دانشیار فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، مشهد، ایران.
3 - استادیار فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، مشهد، ایران.
تاریخ دریافت : 1399/05/03
تاریخ پذیرش : 1399/08/16
تاریخ انتشار : 1402/03/01
کلید واژه:
تجدید مجازات,
قصاص نفس,
سلب حیات,
اعدام حدی,
اعدام تعزیری,
مماثلت در مجازات,
چکیده مقاله :
مجازات های سالب حیات، در قصاص نفس، اعدام حدی و تعزیری اجرا می شوند. در برخی موارد پس از اجرای مجازات و تایید مرگ مجرم به وسیله پزشک قانونی، نشانه های حیات در مجرم پدیدار می شود که حاکی از بقاء حیات اوست. اکنون سوال این است که آیا می توان دومرتبه مجازات را اجرا نمود یا خیر ؟ پژوهش حاضر با روش تحلیل متن و با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای واسنادی، در صدد پاسخ به این مسئله است. مشهور فقهای امامیه و به تبع آنها ماده 438 قانون مجازات اسلامی، حق قصاص نفس را برای ولیّ دم محفوظ می دانند از دیدگاه نگارنده ولیّ دم حق قصاص مجدد دارد دلیل این امر آیات، تصریح و تعمیم روایات می باشد. اما در تمام موارد اعدام تعزیری با توجه به نبود مستندات معتبر برای اصل و تجدید این نوع اعدام، اجرای مجدد آن جایز نیست و در اعدام حدی فقط در فرض ثبوت جرم بوسیله اقرار و اجرای صحیح مجازات و کشیدن درد آن، تجدید مجازات جایز نیست.
چکیده انگلیسی:
There are three kinds of death Punishments in Islamic law: Retaliation, Hadd or death ascertained execution and Tazir or not- ascertained death execution. Sometime after execution and death ratification by the physician, there appear the signs of life in the offender. The question to which this study, an analytic one is going to answer is that whether it is permissible for the judges to execute the offender in this case or not. The Islamic criminal Law of Iran following the majority of Imami jurists accepts the view that the family of the victim have the right to ask the execution of the offender due to the concept of some verses of the holy Quran and some narrations. The outcome of this study is that in the case of the retaliation it is trough but The outcome of this study is that in the case of the retaliation, it is trough but in the case of Hadd or death, ascertained execution it is not permitted when the offence is proved by his assertion, and the offender suffers the enforcement of the punishment. And Finally in the case of not- ascertained death execution it is not permitted at all due to the lack of proofs.
منابع و مأخذ:
آخوند خراسانی، محمد کاظم،(1409)، کفایۀ الأصول، قم: موسسۀ آل البیت علیهم السلام.
ابن شهر آشوب، محمد بن علی، (1379)،مناقب آل ابی طالب علیهم السلام ، نجف: مکتبة الحیدریه.
اردبیلی، احمد، (1403)، مجمع الفائدۀ و البرهان فی شرح إرشاد الأذهان، قم: دفتر انتشارات اسلامی.
امامی، مسعود،(1397)، شرح مبسوط قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 اجرای قصاص، قم: موسسه دائرة المعارف فقه اسلامی.
بروجردی، سید حسین،(1429)، جامع أحادیث الشیعه، تهران: فرهنگ سبز.
بجنوردی، سید محمد،(1401)، قواعد فقهیه، تهران: موسسه عروج.
بهجت، محمد تقی،(1428)، استفتاءت، قم: دفتر حضرت آیت الله بهجت.
بهشتی، احمد؛ واحد جوان، وحید (1390). بررسی حکم رجم (سنگسار) و اجرای آن در زمان غیبت کبری، پژوهش های فقه و حقوق اسلامی، دوره8، شماره 26، ص35-50.
حبیبی، جواد (1390). تحلیل فقهی کیفری ماده 268 قانون مجازات اسلامی، پژوهش های فقه و حقوق اسلامی، دوره7، شماره 25، ص25-42.
حرعاملی، محمدبنحسن،(1409)، وسائل الشیعه، قم: موسسه آل البیت علیهم السلام.
حکیم، سید محمد سعید،(1427)، مسائل معاصرة فی فقه القضا، نجف: دارالهلال.
حلی، محمد،(ابنادریس)،(1410)، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم: دفتر انتشارات اسلامی.
حلی، حسنبنعلیبنداود،(1383)، رجال ابنداود، تهران: دانشگاه تهران.
حلی،جعفربنحسن (محقق حلی)،( 1408)، شرائع الإسلام فی مسائل الحلال و الحرام، قم: اسماعیلیان.
حلی، حسن بن یوسف،(علامه حلی)،(1413) قواعد الأحکام فی معرفۀ الحلال و الحرام، قم: دفتر انتشارات اسلامی.
حلی، حسن بن یوسف،(علامه حلی)،(1381)،خلاصۀ الأقوال -رجال العلامۀ الحلی، نجف: المطبعه الحیدریه.
خمینی، سید روح الله،(1425)، تحریر الوسیله، قم: دفتر انتشارات اسلامی.
خوانساری،سید احمد(1405)،جامع المدارک فی شرح مختصر النافع، قم: اسماعیلیان.
خویی، سید ابوالقاسم،(بی تا) معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرجال، بی جا، بی نا.
خویی، سید ابوالقاسم،(1422)، مبانی تکملة المنهاج، قم: احیاء آثار الامام الخوئی.
ربانی بیرجندی، محمد حسن،(1387)، «وثوق صدوری و وثوق سندی و دیدگاهها»، کاوشی نو در فقه اسلامی،دوره6، شماره19و20، ص145-207.
ربیع نتاج، سید علی اکبر؛ زرگر کاظمی، زینب؛ حسین نژاد سید مجتبی (1394). بررسی سندی و دلالی روایات اجرای حکم رجم(با تکیه بر کتب اربعه شیعه)، پژوهش های فقه و حقوق اسلامی، دوره11، شماره 39، ص37-60.
ردایی حسین و اعظمی مجتبی،(1397)، «تبیین نظرات فقهی و حقوقی پیرامون حیات مجدد بعد از مجازات قصاص»، مطالعات علوم سیاسی حقوق و فقه، دوره4، شماره 1/1، ص89-101.
روحانی، سید صادق،(1412)، فقه الصادق، قم: مدرسه امام صادق علیه السلام.
سبحانی،جعفر،(1424)، الزکاة فی الشریعة الاسلامیة الغراء، قم: موسسه امام صادق علیه السلام.
سبحانی،جعفر،(1424)، إرشاد العقول الى مباحث الأصول، قم: موسسه امام صادق علیه السلام.
سلطانی عباسعلی و سلیمانی حمید، (1394)،درنگی در مبانی فقهی اعدام تعزیری، مطالعات فقه و حقوق اسلامی، دوره7، شماره12، ص123-154.
سیفی مازندرانی، علی اکبر،(1430)، دلیل تحریرالوسیلة کتاب الوقف، تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
سیفی مازندرانی، علی اکبر،(1425)، مبانی الفقه الفعال فی القواعد الفقهیه الاساسیه، قم: دفتر انتشارات اسلامی.
شبیری زنجانی، سید موسی،(1419)، نکاح، قم: موسسه پژوهشی رأی پرداز.
شیرازی قدرت الله و پژوهشگران مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام،(1429)، موسوعة أحکام الاطفال و أدلتها، قم: مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام.
صافی گلپایگانی، لطف الله،(بی تا) التعزیر احکامه و حدوده، بی جا، بی نا.
صافی گلپایگانی لطف الله،(1417)، جامع الأحکام، قم: انتشارات حضرت معصومه سلام الله علیها.
صدوق، محمد بن علی(شیخ صدوق)،( 1413)، من لایحضره الفقیه، قم: دفتر انتشارات اسلامی.
طباطبایی،سید علی،(1418)، ریاض المسائل فی تحقیق الاحکام بالدلائل، قم: موسسه آل البیت علیهم السلام.
طوسی، محمد بن حسن (شیخ طوسی)،( 1407)، تهذیب الأحکام، تهران: دارالکتب الاسلامیه.
طوسی، محمدبن حسن(شیخ طوسی)،( 1415) رجال الطوسی، قم: موسسه الانتشار الاسلامی.
عاملی ترحینی، سید محمد حسین،(1427)، زبدة الفقهیه فی شرح الروضة البهیة، قم: دارالطباعه.
عاملی،سید جواد،(بی تا)، مفتاح الکرامۀ فی شرح قواعد العلامۀ، بیروت: دارإحیاءالتراث.
عاملی، زین الدین بن علی (شهیدثانی)،( 1413)، مسالک الأفهام الی تنقیح شرایع الإسلام، قم: موسسه المعارف الاسلامیه.
علوی ثمانه و عابدی علیرضا،(1395)، بازجستی در مبانی فقهی حقوقی بازگشت حیات فرد اعدامی، فقه و اصول،دوره47، شماره107، ص65-86.
عینی، محسن؛ البرزی ورکی، مسعود؛ ملکی امین (1392). تکریم حیات و تحولات تقنینی، پژوهش های فقه و حقوق اسلامی، دوره9، شماره 33، ص95-112.
فاضل مقداد،(1425)، کنز العرفان فی فقه القرآن، قم: انتشارات مرتضوی.
فاضل لنکرانی، محمد،(1421)، تفصیل الشریعۀ فی شرح تحریر الوسیله کتاب القصاص، قم: مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام.
فاضل لنکرانی، محمد،(بی تا)، جامع المسائل، قم: انتشارات امیر قلم.
کشی،محمد بن عمر ،(بی تا)، رجال الکشی مع تعلیقات میرداماد، قم، بی نا.
کلینی، محمد بن یعقوب،(1407)، الکافی، تهران: دارالکتب الاسلامیه.
گلپایگانی، سید محمد رضا،(1412)،الدر المنضود فی احکام الحدود، قم: دارالقران الکریم.
محسنی دهکلانی، محمد؛ قندور بیجارپس، اسمعیل (1398). واکاوی تجدید مجازات سالب حیات در فقه امامیه، پژوهش های فقه و حقوق اسلامی، دوره15، شماره 55 ، ص119-136.
محقق داماد، سیدمصطفی،(1388)، قواعد فقه جزایی بخش چهار، تهران: مرکز نشر علوم اسلامی.
مجلسی،محمد تقی(مجلسی اول)،(1406)، روضۀ المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه، قم: موسسه فرهنگی اسلامی کوشانبور.
مرعشی نجفی،سید شهاب الدین،(1415)، القصاص علی ضوء القرآن و السنه، قم: کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی.
مومن، محمد،(1422)، مبانی تحریرالوسیلة کتاب الحدود، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى.
نجفی، محمد حسن،(1404)، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، بیروت: دارإحیاء التراث العربی.
نجاشی، احمد بن علی،(1407)، رجال نجاشی، قم: دفتر انتشارات اسلامی.
_||_
The Holy Quran.
Ainee, M, Alborzee,M & Maleke, A(2013) “ Life Dignity & Legislation Development” Journal of Islamic Jurisprudence and Law Research, 9, 33, 95-112.
Akhond Khorasani, M. (1989), Kefayat OlOsool, Qom, Al Olbeai Publosher.
Alavi, S & Abedee, A. (2016), “a New Researhc in the Jurispridential and legal Principles of becoming alive after death Penalty” Jurisprudence and Its Principles, 107.
Ameli, S.J. (--) Miftah Ol Karatat, Beiroot, Dar Iha AlTorath.
Amelee, S.M. (2006), Zobdat Ol Faghif, Qum, Dar Oltabaah.
Amelee, Z. (1992), Masalik Ol Ifham, Qum, Islamic Studies Institute.
Ardabili, A,( 1982), Majma OlFayedat, Qum, Islamic Publishing Office.
Beheshtee, Ahmad, & Vahid J. (2011) “An Investigation into the Punishment of stoning during the occultation Time”, Journal of Islamic Jurisprudence and Law Research, 26, 35-50.
Behjat, M,(2007), Istiftaaat, Qum, Ayat Ollah Behjat Ofice.
Broojerdee, s. H, (2008), Jame Ahadis Shieh, Tehran, Green Culture.
Bujnordi, S. M. (1980), AlGhavaid Aolfeghhieh,, qum, Orooj institute.
Fazil Lankaranee, M. (--) Jame Ol Masael, Qum, Amir Ghalam Publisher.
Fazil Meghdad, M. (2004), Kanz Ol Irfan, Qum, Murtazavi Publisher.
Gholpayghanee, S. M. (1991), Al Doro l Manzood, Qum, Dat Ol Quran Al Kareem.
Habibi, Javad, (2011) “Jurisprudential Analysis of Act 268 of Islamic Criminal law”, Journal of Islamic Law & Jurisprudence Researches, , 7, 25, 25-42.
Hakim, S. M, (2006), the Current Question in Juditial Jurisprudence, Dar Al Helel, Najaf.
Hellee, J. (1987), Sharayea Ol Islam, Qom, Ismaeelian Institute.
Helli, H. (1961), Kholasat Ol Aghval, Najaf, Heydariet Publisher.
Helli, H. (1992), Ghavaid Al Ahkam, Qum, Qum, Islamic Publishing Office.
Helli, H.(1963), Rejal Bin Davood, Tehran, Tehran University.
Helli, Ibn Idris, (1989), AlSaraer, Qum, Islamic Publishing Office.
Hor Amelee, M,( 1988), Vasael Oshshiah, Qom, Al Ol Beit Institute.
Ibn Shahr Ashoob. (1976), Managhib Al AbiTalib,, NajafT Heidarieh Publisher.
Imami, M. (2018), Comprehensive comentry of the Islamic criminal Law, Qum, Institution if the Encycopeadia of Islamic Jurisprudence.
Kashshi, M. (--), Rejal Kashhi, Qum,( ---)
Khoee, S. A. (2001), Mabanee Takmelat ol Menhaj, Qom, The Institute of Publishing Imam AlKhoee,s works.
Khoee, S. A.( 1996), Mujam Rejal Ol Hadith--, --, --.
Khomeini, S. R (2004), Tahrir Al VAeilat, Qum, Islamic Publishing Office.
Khounsari, S. A. (1984), Jame Ol Madarek, Qum, Ismaeelian.
Koleinee, M. (1986), Al Kafee, Tehran, Dar Ol KOtob Al Islamieh.
Majlesee,M. (1985), Rowzat Ol Mottaghin, Qum, Kooshanbar Cultural institute.
Marashee Najafee, m. (1994), Al Ghisas, Qum, Ajat Ollah Marashe Library.
Momen, M. (2001), Tahrir ol Vasilat Fundamentals, Qum, The institute of Publishing Imam Khomeine,s works.
Muhaghigh Damad, S. M. (2009), Criminal jurisprudential rules, Tehran, Islamic Knowledge Publishing Centre.
Muhseni Dehkalanee, M, Ghondoor, A, (2019) “a New study on the Reinforcement of the death Penalty in Islamic Jurisprudence” Journal of Islamic Jurisprudence and Law Research, 15,55, 119- 136.
Najafee, M. (1984) Javahir olkalam, Beirut, Dar ihya Torath Al Arabeee.
Najashee, A. (1986), Rijal Nejashee, Qom, Islamic Press institute.
Rabbanee Birjandee, M, “Vosoogh sodooree and Vosoogh Sanadee”, A New investigation in Jurisprudence, v. 19- 20, 2008.
Redaee,H & Azamee, M, “ Elaboration of Jurisprudential & Juditial Views on the Emergance of life after Retaliation” Journal of Political Sciences of Law” 4, 1/1,
Rowhanee, H. (1991) qum, Imam Sadegh Seminary School.
Sadoogh, M. (1992), Man La Yahzor, Qum, Islamic Publising Office.
Safee Ghlpayganee, L. (1996), Jame Al Ahkam, Qum, Hazrat Masoomeh Publisher.
Safee Ghlpayganee, L. Al Tazir 7 its Conditions, --, ---.
Seifee Mazandarani,A. (2003) , Mabanee Al Fighh, Qum, Islamic pubgishing Office.
Seifee Mazandarani,A. (2008), Dalil Tahrir Ol Vasilah, Tehran, The Institute Of Publoshing imam Kgomeini,s Works.
Shirazee, GH. (2008), Mowsooat Ahkam Atfal( Comprehensive Verdicts about Child” Qum, Aema Athar Jurisprudential Centre.
Shobeiree Zanjanee, M.(1998) Marriage, Qum, Research institute of Ray Pardaz.
Sobhanee, J. (1991), Almzgiving in Islamic Shariat, Qum, Imam Sadegh Institute.
Sobhanee, J. (1991),Irshad Ol Oghool in the studies of Osool, Qum, Imam Sadegh Institute.
Soltanee, A & Solaimanee, H. (1991), “ A Critisism on the Death Penalty Based on Tazir” studies on Jurisprudence and Islamic Laws, 12,
Tabatabaee,s. A. Riaz ol Masael, (1997), Qum, Al olbeit Institute.
Toosee, M,(1994) Rejal Ottoosee, Qum, Islamic Publising institute.
Toosee, M. (1989) Al Tahzeeb, Tehran, Dar Ol Kotob Al islmieh, 1987.