بررسی تاثیر فرهنگ سیاسی بر سیاستگذاری خارجی جمهوری اسلامی ایران
محورهای موضوعی : فصلنامه مطالعات سیاسیمحسن بذرافشان 1 , عبدالرضا بای 2
1 - دانشجوی دکتری دانشگاه آزاد اسلامی واحد آزادشهر
2 - علوم سیاسی دانشگاهآزاد اسلامی
کلید واژه: گفتمان, سیاست خارجی, فرهنگ سیاسی, سیاستگذاری خارجی,
چکیده مقاله :
فرهنگ سیاسی همواره گویای رویکردهای معرفت شناختی کنشگران سیاسی، دولت مردان و نیروهای اجتماعی نسبت به رویدادها و جهت گیری های نظام سیاسی می باشد. پژوهش حاضر در چارچوب نظریه گفتمان و طرح سوال؛ چگونگی تاثیر و اثر بخشی فرهنگ سیاسی برسیاستگذاری خارجی جمهوری اسلامی ایران، بر پایه مطالعه فرهنگ سیاسی ایران انجام شد. و ضمن تشریح چارچوب نظری پژوهش، چیستی و ماهیت فرهنگ سیاسی و سیاست خارجی به مثابه گفتمان تبیین و به این نتیجه رسیدیم که نشانگان و مولفه های فرهنگ سیاسی ایران در مقاطع مختلف تاریخی و هژمونی گفتمان های سیاسی(دولت ها) بر سیاستگذاری خارجی موثر می باشند. چگونگی تاثیر و اثر بخشی فرهنگ سیاسی برسیاستگذاری خارجی جمهوری اسلامی ایران، بر پایه مطالعه فرهنگ سیاسی ایران انجام شد. و ضمن تشریح چارچوب نظری پژوهش، چیستی و ماهیت فرهنگ سیاسی و سیاست خارجی به مثابه گفتمان تبیین و به این نتیجه رسیدیم که نشانگان و مولفه های فرهنگ سیاسی ایران در مقاطع مختلف تاریخی و هژمونی گفتمان های سیاسی(دولت ها) بر سیاستگذاری خارجی موثر می باشند.
"Political culture" always expresses the epistemological approaches of political activists, men's government and social forces towards the events and orientations of the political system. The current research in the framework of "discourse theory" and questioning; How the political culture affects the foreign policy of the Islamic Republic of Iran was done based on the study of the political culture of Iran. And while explaining the theoretical framework of the research, we explained the nature and nature of political culture and foreign policy as a discourse and came to the conclusion that the symptoms and components of Iran's political culture in different historical periods and the hegemony of political discourses (governments) affect foreign policy making. we explained the nature and nature of political culture and foreign policy as a discourse and came to the conclusion that the symptoms and components of Iran's political culture in different historical periods and the hegemony of political discourses (governments) affect foreign policy making.
_||_