مسئله شناسی فرهنگ فقر زنان در شهرکرمانشاه
محورهای موضوعی : زن و خانواده
انیس رضایی
1
,
عبدالرضا ادهمی
2
,
شهلا کاظمی پور ثابت
3
1 - دانشجوی دکتری ، گروه جامعه شناسی ، واحد تهران شمال ، دانشگاه آزاد اسلامی ، تهران ، ایران
2 - دانشیار، گروه جامعه شناسی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاداسلامی، تهران ، ایران ( نویسنده مسئول ) a_adhami@iau-tnb.ac.ir
3 - دانشیار دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
کلید واژه:
چکیده مقاله :
فرهنگ فقر از مفاهیم مهم انسان شناختی است که به حوزههای مختلف علوم اجتماعی، اقتصاد، توسعه، جامعهشناسی و همچنین گفتمان عمومی و رسانهها نیز نفوذ کرده است. این مفهوم که ابتدا توسط اسکار لوئیس ابداع شد؛ عبارت است از: نظام معنایی، ذهنی و هنجاری_ ارزشی که به ایجاد و گسترش احساس فقر در بین افراد منجر شده و درصورت درونی شدن، این فرآیند بهطور مداوم بازتولید میشود. بازتولید فرهنگ فقر یکی از موانع عمده توسعۀ پایدار محسوب میشود. مطالعه حاضر با رویکرد کیفی و به شیوه تحلیل محتوا به شناسایی و واکاوی مشخصهها و مؤلفههای فرهنگ فقر در بین زنان شهرستان کرمانشاه میپردازد. مشارکتکنندگان شامل 16 زن 15 تا 59 ساله هستندکه به روش نمونهگیری هدفمند وارد مطالعه شدند و مورد مصاحبه چهره به چهره و نیمه ساختارمند قرار گرفتند. براساس یافتهها و نتایج به دست آمده، پنج مؤلفۀ اصلی فرهنگ فقر استخراج شدند که عبارت اند از: نابسامانی اقتصادی، تعلق محلی، بیتفاوتی خانوادگی، بیتفاوتی اجتماعی و ناامیدی.
The culture of poverty is an important anthropological concept that has permeated the various fields of social sciences, economics, development, sociology, as well as public discourse and the media. This concept was first coined by Oscar Lewis; It is a semantic, subjective and normative system - a value that leads to the creation and spread of a sense of poverty among individuals, and if internalized, this process is constantly reproduced. Reproducing a culture of poverty is one of the major obstacles to sustainable development. The present study identifies and analyzes the characteristics and components of the culture of poverty among women in Kermanshah with a qualitative approach and content analysis method. Participants included 16 women aged 15 to 59 years in Kermanshah who were included in the study by purposive sampling method and were interviewed face to face and semi-structured. Based on the findings and results, five main components of the culture of poverty were extracted: economic disorder, local belonging, family indifference, social indifference and despair.
