اثربخشی فعالسازی رفتاری بر نشخوار ذهنی، تنظیم هیجان و علایم روانتنی بیماران زن با تشخیص فشار خون بالا
محورهای موضوعی : زن و خانوادهعلیرضا اقدمی باهر 1 , علی خادمی 2 , علی شاکر دولق 3
1 - دانشجوی دکتری روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، واحد ارومیه، دانشگاه آزاد اسلامی، ارومیه، ایران
2 - دانشیار، گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، واحد ارومیه، دانشگاه آزاد اسلامی، ارومیه، ایران ( نویسنده مسئول ) dr_Ali_khademi@yahoo.com
3 - استادیار، گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، واحد ارومیه، دانشگاه آزاد اسلامی، ارومیه، ایران
کلید واژه: تنظیم هیجان, فشار خون بالا, نشخوار ذهنی, فعالسازی رفتاری, علایم روانتنی,
چکیده مقاله :
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر فعالسازی رفتاری بر نشخوار ذهنی، تنظیم هیجان و علائم روان-تنی بیماران مبتلا به فشارخون انجام شد. تحقیقات نشان داده است که ویژگی های روانی بر فشار خون بالا تأثیر منفی می گذارد و نیز فعالسازی رفتاری تأثیر مفیدی بر سلامت روانی بیمارانی پزشکی دارد. با وجود این، تحقیقات کافی در مورد تأثیر این رویکرد بر ویژگیهای روانشناختی بیماران مبتلا به فشار خون بالا وجود ندارد. روش پژوهش نیمه آزمایشی طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. ابتدا، پژوهشگران نمونه ای متشکل از 30 بیمار زن مبتلا به فشار خون را از بین بیماران زن مراجعه کننده به سازمان بهداشت و درمان صنعت نفت تبریز به روش هدفمند انتخاب و آنها را به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین کردند. سپس، شرکت کنندگان به پرسشنامه های پاسخ نشخواری (نولن هوکسما و مورو، 1991)، شکایات روان-تنی (تاناکا و ساکاتا، 2004) و دشواری در تنظیم هیجان (گراتز و رومر، 2004) در پیش آزمون پاسخ دادند. برای گروه آزمایش، درمان فعال سازی رفتاری طی 10 جلسه انجام شد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام دوره گروه آزمایش پرسشنامه های مربوط مجدداً به عنوان پس آزمون در اختیار گروه ها قرار داده شد. داده های بدست آمده با نرم افزار SPSS نسخه 23 تحلیل گردید. بر اساس نتایج، فعالسازی رفتاری بهطور معنیداری نشخوار ذهنی و علائم روان-تنی بیماران مبتلا به فشار خون بالا را کاهش داد و تنظیم هیجان آن ها را بهبود بخشید (05/0>p). بنا بر این، از فعال سازی رفتاری برای کاهش نشخوار ذهنی، دشواری در تنظیم هیجان و علایم روان-تنی زنان مبتلا به فشار خون بالا استفاده کرد.
Research has shown that hypertension is a medical condition which adversely affects the patients’ psychological charecteristics. Furthermore, the relevant studies have indicated that behavioral activation may have a beneficial impact on the psychological well-being of patiens who suffer from different medical conditions. Notwithstanding, there is a lack of research on the effect of this approach on the psychological charecteristics of hypertensive patients.The present study strived to determine the effect of behavioral activation on hypertensive patienst’ mental rumination, emotion regulation, and psychosomatic symptoms.This study adopted a pretest-tretament-posttest quasi-experimental design to attain its objectives. More specifically, first, the researchers selected a sample of 30 hypetensive female patiennts from among the female patients who referred to Petroleum Industry Health Organization in Tabriz (Iran). Second, they randomly assigned the participants to an experimental group and a control group.Third, they administered Ruminative Response Scale (Nolen-Hoeksema & Morrow, 1991), Psychosomatic Complaints Scale (Tanaka & Sakata, 2004), and Difficulties in Emotion Regulation Scale (Gratz & Roemer, 2004) to the groups of the study as pretests. Fourth, the researchers provided the experimental group with behavioral activation treatment during 10 sessions. Fifth, they administered the relevant questionnaires of the study to the groups anew as posttests. Finally, they performed the data analysis using SPSS 23. Based on the results, behavioral activation significantly reduced hypertensive patients’ mental rumination, alleviated their psychosomatic symptoms, and improved their emotion regulation (p<0.05). It was concluded that behavioral activation can be used to improve the psychological well-being of female hypertensive patients.
ابراهیمی، س.، سجادیان، ا. (1399). تأثیردرمان فعال سازی رفتاری بر نشخوار فکری و اضطراب مرتبط با درد در زنان مبتلا به سرطان پستان. مجله سلامت جامعه، 20 (3)، 36-26.
باقری نژاد، م.، صالحی فدردی، ج.، طباطبایی، م. (1389). رابطه بین نشخوار فکری و افسردگی در نمونه ای از دانشجویان ایرانی. مطالعات تربیتی و روانشناسی، 11 (1)، 38-21.
تیمورپور، س.، اکبری ، م. (1397). بررسی مکانیسم اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری (BA) از طریق انعطاف پذیری شناختی و انعطاف پذیری هیجانی بر علائم زنان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی (MDD). مجله روانشناسی شناختی، 6 (4)،13-1.
حاجلو، نادر. (1391). ویژگیهای روان سنجی مقیاس شکایات روان تنی تاکاتا و ساکاتا در بین دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی. تحقیقات علوم رفتاری، 10(3)، 212-204.
رضاپور، پ.، بختیاری، م.، مسجدی آرانی، ع.، و کیانی مقدم، ا. (1399). اثربخشی درمان گروهی فعال سازی رفتاری بر علایم افسردگی، اضطراب و کیفیت زندگی دانشجویان پزشکی (گزارش کوتاه). فصلنامه علمی-پژوهشی ابن سینا، 22 (2)، 94-90.
رهبران، ر.،کرمی، ر.، و شاه محمدی، م. (1398). اثربخشی درمان فعالسازی رفتاری برکاهش نشخوارفکری و اختلال افسردگی در نوجوانان. اندیشه و رفتار در روان شناسی بالینی، 14(52)، 26-17.
زمستانی، م.، داودی، آ.، مهرابی زاده هنرمند، م.، و زرگر، ی. (1392). اثربخشی درمان فعالسازی رفتاری گروهی بر علائم افسردگی، اضطراب و نشخوار فکری در بیماران مبتلا به افسردگی و اضطراب. مجله روانشناسی بالینی، 5 (4)، 84-73.
شاره، ح. (1395) اثربخشی درمان فعالسازی رفتاری به شیوه گروهی بر سبکهای اسنادی، افسردگی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان، مجله ی اصول بهداشت روانی، 18(4)، 188-179.
شبه ، ز.، فیضی ، آ.، افشار، ح .، حسن زاده کشتلی، ع .، و ادیبی، ا. (1395). شناسایی نیم رخ های اختلالات روان تنی و ارتباط آن با مشکلات روانی در یک جمعیت بزرگسال ایرانی. مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران ، 26(137)، 82-94.
صید، ح.، رجائی، ع.، برجعلی، م. (1399). اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری گروهی بر افسردگی و بحران هویت بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس. مجله علوم روانشناختی، 19 (95)، 1517-1507.
عطایی مغانلو، ر.، عطایی مغانلو، و.، باباپور خیرالدین، ج.، پورشریفی، ح.، و پیشوایی، م. (1393). اثربخشی امیددرمانی گروهی بر بهزیستی ذهنی، پذیرش و نشخوار فکری بیماران HIV مثبت. مجله دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، 18 (5)، 274-265.
فرشیدفر، ز.، رحیمیان بوگر، ا.، اسدی، ج.، و ایزدپناهی، پ. (1399). اثربخشی درمان فعالسازی رفتاری گروهی بر تهوع و استفراغ ناشی از شیمی درمانی زنان مبتلا به سرطان پستان. مجله ارمغان دانش، 25 (3)، 292-275.
قدرتی، س.، وزیری نکو، ر. (1397). اثربخشی فعالسازی رفتاری بر بهزیستی روانشناختی و انعطاف پذیری روانشناختی دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران. علمی سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران، 36 (4)،240-233.
قدرتی اصفهانی، ز.، مرادی، ا. (1399). مقایسه اثربخشی آموزش سرمایه های روان شناختی و فعال سازی رفتاری بر افسردگی در دانشجویان دختر خوابگاهی. مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی، 20 (83)، 268-260.
محمود علیلو، م.، هاشمی نصرت آباد، ت.، و هاشمی، زهره. (1390). اثربخشی درمان فراشناختی در کاهش علائم افسردگی، اضطراب و افکار ناکارآمد در اختلال افسردگی. مجله دانشگاه علوم پزشکی تبریز، 33(6)، 94-89..
موسوی، س.، مهدی زادگان، ا.، و آقایی، اصغر. (1393). رابطه رضایت زناشویی و شکایات روان تنی با بهزیستی روان شناختی دبیران زن دوره متوسطه شهرستان شهرکرد. زن و مطالعات خانواده، 7 (23)، 160-145.
Chartier, I. S., & Provencher, M. D. (2013). Behavioural activation for depression: Efficacy, effectiveness and dissemination. Journal of Affective Disorders, 145(3), 292-299
Dimidjian, S. Goodman, S. H. Sherwood, N. E. Simon, G. E. Ludman, E. Gallop, R, Hubley, S. (2017). A pragmatic randomized clinical trial of behavioral activation for depressed pregnant women. Journal of consulting and clinical psychology, 85 (1), 2631.
Kanter, J. W., Manos, R.C., Bowe, W. M., Baruch, D.E., Busch, A. M, Rusch, L.C. (2010). What is behavioral activation? A review of the empirical literature. Clini Psychol Rev, (30): 608–620.
Lee, J., Ford, C. G., McCluskey, D. L., Hopkins, P. D., McNeil, D. W., & Shook, N. J. (2022). Testing the Effectiveness of Brief Behavioral Activation Treatment for Depression—Revised: Changes in Depression, Anxiety, Dysfunctional Attitudes, and Mindfulness. Journal of Psychopathology and Behavioral Assessment, 44, 456–468.
Martell, C. R., Dimidjian, S., & Herman-Dunn, R. (2010). Behavioral Activation for Depression: A Clinician's Guide. Guilford Press.
Moshier, S. J., & Otto, M. W. (2017). Behavioral activation treatment for major depression: a randomized trial of the efficacy of augmentation with cognitive control training. Journal of Affective Disorder, 210, 265-8.
Mazzucchelli, T. G., Kane, R. T., & Rees, C. S. (2010). Behavioral activation interventions for well-being: A meta-analysis. The journal of Positive Psychology, 5(2), 105-121.
Nolen-Hoeksema, S., & Morrow, J. (1993). Effects of rumination and distraction on naturally occurring depressed mood. Cognition and Emotion, 7, 561-570.
Pavlov, S. V., Reva, N. V., Loktev, K. V., Tumyalis, A. V., Korenyok, V. V., & Aftanas, L. I. (2014). The temporal dynamics of cognitive reappraisal: Cardiovascular consequences of downregulation of negative emotion and upregulation of positive emotion. Psychophysiology, 51(2):178-86.
Radstaak, M ., Geurts, S. A., Brosschot, J. F., Cillessen, A. H., & Kompier, M. A. (2011). The role of affect and rumination in cardiovascular recovery from stress. International Journal of Psychophysiology, 18(3), 44-237.
Ryff, C.D., Singer, B. (1998). The contours of positive human health. Psychological inquiry,9 (1), 1-28.
Trudel-Fitzgerald, C., Gilsanz, P., Mittleman, M. A., & Kubzansky, L.D. (2015). Dysregulated blood pressure: Can regulating emotions help? Curr Hypertens Rep. 17(12): 92.
Walsh, S., Moseley, G. L., Gray, R. G., Gillam, M., Gunn, K. M., Barker, T., Tran, K., Eshetie, T., & Jones, M. (2022). Use of behavioural activation to manage pain: a systematic scoping review. doi: 10.1136/bmjopen-2021-056404.
Zinchenko, Y. P., Pervichko, E.I, Ostroumova, O.D. (2013).Psychophysiological mechanisms of mental stress reactions in patients with “hypertension at work and patients with essential hypertension: a comparative analysis. Psycho in Russia: State of the Art. 6(3): 77-93.
_||_Ataei Moghanlou, R., Ataei Moghanlou, V., Babapour Khairuddin, J., Poursharifi, H., & Pishwayi, M. (2013). The effect of group-hope therapy on mental well-being, acceptance, and rumination of HIV positive patients. Journal of Kermanshah University of Medical Sciences, 18 (5), 265-274. [In Persian]
Bagherinezhad, M., Salehi Fadardi, J., & Tabatabayi, S. (2010). The relationship between rumination and depression in a sample of Iranian student. Research in Clinical Psychology and Counseling, 11 (1), 22-38. [In Persian]
Ebrahimi, S., & Sajjadoan, I. (2020). The effect of behavioral activation therapy on rumination and pain–related anxiety in women with breast cancer. Community Health Journal, 14 (3), 26-36. [In Persian]
Farshidfar, Z., Rahimian Bogar, I., Asadi, J., & Izadpanahi P. (2020). The effectiveness of group behavioral activation therapy on chemotherapy-induced nausea and vomiting in women with breast cancer. Armaghan-e-Danesh, 25(3), 275-292. [In Persian]
Ghodrati, S., & Vaziri Nekoo, R. (2018). The effectiveness of behavioral activation (BA) on psychological well-being and psychological flexibility in female students. Journal of Medical Council of Iran, 36 (4), 233-240. [In Persian]
Ghodrati Isfahani, Z., & Moradi, A. (2020). Examining and comparing the effectiveness of psychological capital training and behavioral activation therapy on depression among female dormitory students. Iranian Journal of Medical Education, 20, 260-268. [In Persian]
Hajlou, N. (2012). Psychometric properties of Takata and Sakata’s psychosomatic complaints scale among Iranian university students. RBS, 10 (3), 204-212. [In Persian]
Mahmoodalilu, M., Hashemi, T., & Hashemi, Z. (2012). Effectiveness of metacognitive therapy in reduction of depression symptoms, anxiety symptoms and dysfunctional atitudes in major depression disorder. Medical Journal of Tabriz University of Medical Scences, 33 (6), 89-94. [In Persian]
Mousavi, S., Mahdizadeghan, I., & Aghayi, A. (2014). The relationship between marital satisfaction, psychosomatic complaints, and psychological well-being of secondary school female teachers in Shahrekord city. Journal of Woman and Study of Family, 7 (23), 145-160. [In Persian]
Rahbaran, R., Karami, R., Shahmohammadi, M. (2019). The effectiveness of behavioral activation therapy on rhubarb and depression disorders in adolescents. Thoughts and Behavior in Clinical Psychology, 14 (52), 17-26. [In Persian]
Rezapour, P., Bakhtiari, M., Masjedi-Arani, A., Kiani-Moghadam, A. (2020). The effectiveness of behavioral activation group therapy on the symptoms of depression, anxiety, and quality of life in medical students. Ebnesina, 22 (2), 90-94. [In Persian]
Seid, S. H., Rajaei, A., & Borjali, M. (2021). The effectiveness of group behavioral activation therapy on depression and identity crisis in patients with multiple sclerosis. Journal of Psychological Science, 19 (1), 1507-1518. [In Persian]
Shabbeh, Z., Feizi, A., Afshar, H., Hassanzade Kashtali, A., & Adibi P. (2016). Identifying the profiles of psychosomatic disorders in an Iranian adult population and their relation to psychological problems. Journal of Mazandaran University of Medical Sciences, 26 (137), 82-94. [In Persian]
Shareh, H. (2016). Effectiveness of behavioral activation group therapy on attributional styles, depression, and quality of life in women with breast cancer. Journal of Fundamentals of Mental Health, 18 (4), 179-188. [In Persian]
Teymoorpur, S., Akbari, M., & Hasani, J. (2019). The evaluation of mechanism of effectiveness of behavioral activation therapy (BA) through cognitive flexibility and emotional flexibility on symptoms of women with major depressive disorders. Journal of Cognitive Psychology, 6 (4), 1-13. [In Persian]
Zemestani, M., Davoodi, I., Mehrabi-Zadeh Honarmand, M.,& Zargar, Y. (2013). Effectiveness of group behavioral activation on depression, anxiety and rumination in patients with depression and anxiety. Journal of Clinical Psychology, 5 (4), 73-84. [In Persian]
Chartier, I. S., & Provencher, M. D. (2013). Behavioural activation for depression: Efficacy, effectiveness and dissemination. Journal of Affective Disorders,145 (3), 299-292.
Dimidjian, S. Goodman, S. H. Sherwood, N. E. Simon, G. E. Ludman, E. Gallop, R, Hubley, S. (2017). A pragmatic randomized clinical trial of behavioral activation for depressed pregnant women. Journal of consulting and clinical psychology, 85 (1),26-31.
Kanter, J. W., Manos, R.C., Bowe, W. M., Baruch, D.E., Busch, A. M, Rusch, L.C. (2010). What is behavioral activation? A review of the empirical literature. Clini Psychol Rev, (30): 608–620.
Lee, J., Ford, C. G., McCluskey, D. L., Hopkins, P. D., McNeil, D. W., & Shook, N. J. (2022). Testing the Effectiveness of Brief Behavioral Activation Treatment for Depression—Revised: Changes in Depression, Anxiety, Dysfunctional Attitudes, and Mindfulness. Journal of Psychopathology and Behavioral Assessment, 44, 456–468.
Martell, C. R., Dimidjian, S., & Herman-Dunn, R. (2010). Behavioral Activation for Depression: A Clinician's Guide. Guilford Press.
Mazzucchelli, T. G., Kane, R. T., & Rees, C. S. (2010). Behavioral activation interventions for well-being: A meta-analysis. The journal of Positive Psychology, 5 (2), 105-121.
Moshier, S. J & Otto, M. W. (2017). Behavioral activation treatment for major depression: a randomized trial of the efficacy of augmentation with cognitive control training. Journal of Affective Disorder, 210, 265-8.
Nolen-Hoeksema, S., & Morrow, J. (1993). Effects of rumination and distraction on naturally occurring depressed mood. Cognition and Emotion, 7, 561-570.
Pavlov, S. V., Reva, N. V., Loktev, K. V., Tumyalis, A. V., Korenyok, V. V., & Aftanas, L. I. (2014). The temporal dynamics of cognitive reappraisal: Cardiovascular consequences of downregulation of negative emotion and upregulation of positive emotion. Psychophysiology, 51 (2):178-86.
Radstaak, M., Geurts, S. A., Brosschot, J. F., Cillessen, A. H., & Kompier, M. A. (2011). The role of affect and rumination in cardiovascular recovery from stress. International Journal of Psychophysiology, 18 (3), 44-237.
Ryff, C.D., Singer, B. (1998). The contours of positive human health. Psychological inquiry,9 (1), 1-28.
Trudel-Fitzgerald, C., Gilsanz, P., Mittleman, M. A., & Kubzansky, L.D. (2015). Dysregulated blood pressure: Can regulating emotions help? Curr Hypertens Rep. 17(12): 92.
Walsh, S., Moseley, G. L., Gray, R. G., Gillam, M., Gunn, K. M., Barker, T., Tran, K., Eshetie, T., & Jones, M. (2022). Use of behavioural activation to manage pain: a systematic scoping review. doi: 10.1136/bmjopen-2021-056404.
Zinchenko, Y. P., Pervichko, E.I, Ostroumova, O.D. (2013). Psychophysiological mechanisms of mental stress reactions in patients with “hypertension at work and patients with essential hypertension: a comparative analysis. Psycho in Russia: State of the Art. 6(3): 77-93.
اثربخشی فعالسازی رفتاری بر نشخوار ذهنی، تنظیم هیجان و علایم روان-تنی بیماران زن با تشخیص فشارخون بالا
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر فعالسازی رفتاری بر نشخوار ذهنی، تنظیم هیجان و علائم روان-تنی بیماران مبتلا به فشارخون انجام شد. تحقیقات نشان داده است که ویژگیهای روانی بر فشارخون بالا تأثیر منفی میگذارد و نیز فعالسازی رفتاری تأثیر مفیدی بر سلامت روانی بیمارانی پزشکی دارد. با وجود این، تحقیقات کافی در مورد تأثیر این رویکرد بر ویژگیهای روانشناختی بیماران مبتلا به فشارخون بالا وجود ندارد. روش پژوهش نیمهآزمایشی طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. ابتدا، پژوهشگران نمونه ای متشکل از 30 بیمار زن مبتلا به فشارخون را از بین بیماران زن مراجعه کننده به سازمان بهداشت و درمان صنعت نفت تبریز به روش هدفمند انتخاب و آنها را به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین کردند. سپس، شرکت کنندگان به پرسشنامههای پاسخ نشخواری (نولن هوکسما و مورو، 1991)، شکایات روان-تنی (تاناکا و ساکاتا، 2004) و دشواری در تنظیم هیجان (گراتز و رومر، 2004) در پیشآزمون پاسخ دادند. برای گروه آزمایش، درمان فعالسازی رفتاری طی 10 جلسه انجام شد و گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد. پس از اتمام دوره گروه آزمایش پرسشنامه های مربوط مجدداً به عنوان پسآزمون در اختیار گروهها قرار داده شد. دادههای بدست آمده با نرم افزار SPSS نسخه 23 تحلیل گردید. بر اساس نتایج، فعالسازی رفتاری بهطور معنیداری نشخوار ذهنی و علائم روان-تنی بیماران مبتلا به فشارخون بالا را کاهش داد و تنظیم هیجان آنها را بهبود بخشید (05/0>p). بنابراین، از فعالسازی رفتاری برای کاهش نشخوار ذهنی، دشواری در تنظیم هیجان و علایم روان-تنی زنان مبتلا به فشارخون بالا استفاده کرد.
كليد واژهها: فعالسازی رفتاری، نشخوار ذهنی، تنظیم هیجان، علایم روان-تنی، فشارخون بالا
مقدمه
شيوع بالاي فشارخون و پيامدهاي منفي آن، اين بيماري را به مشکل عمده بهداشتي درماني اغلب کشورها تبديل نموده است. اين بيماري، سالها بدون هيچ گونه علامت قابل توجهي، گسترش و به تدريج سلامت مبتلايان را تحت تأثير خود قرار ميدهد (زینچنگو، پرویچکو، آسترومووا، 2013). افراد دارای فشارخون از ویژگیهای شناختی، هیجانی، رفتاری و روان-تنی متعددی برخوردارند. یکی از این ویژگیها نشخوار ذهنی است که با پاسخهای قلبی-عروقی و فشارخون رابطه دارد. نشخوار ذهنی سبک تفکر تکرار شونده بدبینانه پایدار معطوف به خود در مورد مشکلات است که بر سلامت جسمی اثر میگذارد (روزنبام و همکاران، 2018).
دشواری در تنظیم هیجان یکی دیگر از عوامل روانشناختی است که با سلامت جسمانی (ترودل، فیتزجرالد، گیلسانز، میتلمن، کوبزانسکی، 2015) و فشارخون (پاولفو همکاران، 2014) ارتباط دارد. بنابر پنجمین نسخه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، عوامل روانشناختی مؤثر بر بیماریهای جسمی، گروه وسیعی از بیماریهایی هستند که نشانهها و علایم جسمی مؤلفه اصلی آنهاست (شبه، فیضی، افشار، حسنزاده و ادیبی، 1395). این نشانهها و علایم جسمی به وجود نوعی رابطه و تعامل پیچیده و چند وجهی زمینهها و استعدادهای زیستی و فیزیولوژیک از یک سو و عوامل و فشارهای محیطی و روانی از سوی دیگر اشاره دارد (موسوی، مهدیزادگان، آقایی، 1393).
یکی از درمانهایی که میتوان برای نشخوار ذهنی، تنظیم هیجان و علایم روان-تنی افراد مبتلا به فشارخون بالا استفاده کرد، فعالسازی رفتاری است.این روش درمانی مبتنی بر اصول رفتاری است که توسط لوینسون1 مطرح شدهاند. هدف این درمان افزایش فراوانی رفتارهای مراجع است تا او بتواند با منابع پاداش موجود در زندگی خود تماس بیشتری یابد و مسائل زندگی خود را حل کند (دیمیدجان2 و همکاران، ۲۰۱۷). این درمان به عنوان مداخله معتبر تجربی کوتاه مدت، مقرون به صرفه و مبتنی بر ارتقای کیفیت و سبک زندگی و کاهش هیجانهای منفی در افراد بیمار مزمن و غیر مزمن به طور مؤثری مفید واقع شده است (صید، رجایی و برجعلی، 1399). مطالعات مختلفی اثربخشی درمان فعالسازی رفتاری را نشان دادند( فرشیدفر، رحیمیان، اسدی و ایزدپناهی، 1399؛ مرادی و قدرتی اصفهانی ، 1399؛ رضاپور، بختیاری، مسجدی آرانی و کیانی مقدم، 1399؛ رهبران، کرمی، شاه محمدی، 1398؛ لی3 و همکاران، 2022؛ گیلام، گان، بارکر، اشت و موزلی4، 2021). با این وجود پژوهشی در زمینه اثربخشی فعالسازی رفتاری بر متغیرهای یاد شده در بیماران دچار فشارخون بالا وجود ندارد. با نظر به اینکه بیماران یاد شده گروه آسیبپذیری هستند که عملکرد جسمانی، روانی و اجتماعی آنها به صورت منفی تحتتأثیر این اختلال قرار میگیرد و نیز با توجه به هزینههایی که به دنبال آن بر جامعه و خانواده تحمیل میشود، پژوهشگر به دنبال آن است که بررسی کند آیا فعالسازی رفتاری بر نشخوار ذهنی، تنظیم هیجانی و علایم روان-تنی بیماران زن با تشخیص فشارخون موثر است؟
روش
الف) طرح پژوهش و شرکتکنندگان
پژوهش حاضر نیمهآزمایشی، ازطرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه بیماران زن مبتلا به فشارخون بالای مراجعه کننده به درمانگاه بهداشت و درمان صنعت نفت شمالغرب کشور بود. از بین جامعه فوق تعداد 30 نفر به روش هدفمند بر اساس ملاك هاي ورود رضايتمندي براي شركت در پژوهش، تشخیص فشارخون بالا توسط پزشک متخصص، عدم سو مصرف مواد،تحصیلات حداقل دیپلم ، دامنه سنی 55-40 سال و ملاکهای خروج داشتن بیماریهای روان-تنی دیگر همراه فشارخون، غیبت بیش از دو جلسه، عدم مشاركت و همكاري در طول جلسات انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت درمان فعالسازی رفتاری به صورت گروهی قرار گرفت وگروه گواه هیچ مداخلهای دریافت نکرد. این مطالعه با کد اخلاق IR.IAU.URMIA.REC.1398.022 در معاونت پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه به تصویب رسیده است.
ب) ابزار
پرسشنامه پاسخهای نشخواری: این پرسشنامه توسط نولن-هوکسما و مارو (1991) تدوین شده است. این پرسشنامه 22 عبارت دارد که پاسخ دهندگان در مقیاسی از 1 (هرگز) تا 4 (اغلب اوقات) آنها را درجهبندی کنند (باقرینژاد، صالحی فدردی، محمود طباطبایی، 1389). دامنه نمرههای این ابزار از 22 تا 88 متغیر است (رجبی، گشتیل، امان الهی، 1397). ضریب آلفای کرونباخ آن در دامنهای از 88 درصد تا 92درصد قرار دارد. پژوهشهای مختلف نشان میدهند همبستگی بازآزمایی برای RRS، 67/0 است (لامنت، 2004). باقرینژاد، صالحی فدردی و طباطبایی(1389) همسانی درونی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ را 88/0 گزارش کردند.
مقیاس شکایات روان-تنی تاکاتا و ساکاتا: این مقیاس را تاکاتا و ساکاتا (2004) برای سنجش شکایات روان-تنی ساختهاند که دارای 30 سئوال است. نمرهگذاری پرسشنامه به صورت طیف لیکرت 4 نقطهای که برای گزینههای «هرگز»، «بندرت»، «گاهی اوقات» و «بطور مکرر» به ترتیب 0، 1، 2 و 3 میگیرند. روایی سازه آن نیز با تحلیل عامل بررسی شده و ساختار تک عاملی آن تأیید شده است (تاکاتا، ساکاتا، 2003). در پژوهش حاجلو (1391) روایی محتوایی نسخه ترجمه شده مقیاس شکایات روان-تنی توسط دو متخصص (روانشناس) تأیید شد. پایایی بازآزمایی مقیاس شکایات روان-تنی به فاصله یک ماه و در دو نوبت اجرا روی یک نمونه 40 نفری از دانشجویان مورد تأیید قرار گرفت (83/0 =r). ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده روی نمونه اصلی برابر 85/0 بود که بیانگر همسانی درونی بالا برای بخشهای این مقیاس است (حاجلو، 1391).
مقیاس دشواریهای تنظیم هیجانی5: این پرسشنامه توسط گراتز و روئمر(2004) ساخته شده و دارای 36 سوال و شش خرده مقیاس عدم پذیرش6، دشواریهای دست زدن به رفتار هدفمند7، دشواریهای کنترل تکانة8، فقدان آگاهی هیجانی9، دستیابی محدود به راهبردهای تنظیم هیجان10 و فقدان شفافیت هیجانی11 است (علوی، مدرس غروی، امین یزدی، صالحی فدردی، 1389). پاسخ هر آزمودنی در دامنهای از یک تا پنج قرار میگیرد. نمرات بالاتر نشان دهنده دشواریهای بیشتر در تنظیم هیجانات است. ضریب همسانی درونی برای کل مقیاس (93/0)، خرده مقیاس عدم پذیرش (85/0 )، خرده مقیاس اهداف (89/0)، خرده مقیاس تکانه (86/، خرده مقیاس آگاهی (80/0)، خرده مقیاس راهبردها (88/0)، خرده مقیاس شفافیت (84/0) و پایایی آزمون-بازآزمون برای نمرات کلی (88/0 و 01/0P<) و همچنین برای خرده مقیاسها (69/0 برای عدم پذیرش، 69/0 برای اهداف، 57/0 برای تکانه، 68/0 برای آگاهی، 89/0 برای راهبردها و 80/0 برای شفافیت، 01/0P<) است. در رابطه با روایی نیز بررسیها نشانگر روایی سازه و پیشبین کافی برای این مقیاس است (گراتز و روئمر، 2004).
جدول 1: خلاصه جلسات فعالسازی رفتاری لجوز و همکاران (2010)
جلسات | محتوا |
اول | مقدمه و معرفی ، معرفی منطق درمان فعالسازي رفتاري، فرم بازبینی روزانه تکلیف: انجام فرم بازبینی روزانه |
دوم | مرور فرم هاي بازبینی روزانه، حوزه هاي زندگی، ارزش ها و فعالیت ها تکالیف: تکمیل فرم بازبینی روزانه فرم1؛ بررسی سیاهه حوزه هاي زندگی، ارزش ها و فعالیت ها فرم |
سوم | بازبینی روزانه: بررسی تکلیف فرم 1 سیاهه حوزه هاي زندگی، ارزش ها و فعالیت ها: بررسی تکلیف فرم2 ؛ انتخاب و رتبه بندي فعالیت ها فرم 3 تکالیف: بازبینی روزانه فرم 1؛ ادامه بررسی و تغییر سیاهه حوزه هاي زندگی، ارزش ها و فعالیت ها فرم 2 بررسی و تغییر انتخاب و رتبه بندي فعالیت ها |
چهارم | بازبینی روزانه: بررسی تکالیف فرم 1؛ بازبینی روزانه با برنامه ریزي فعالیت ها فرم 1 تکلیف: بازبینی روزانه با برنامه ریزي فعالیت براي هفته آینده فرم 1 |
پنجم | بررسی تکلیف فرم1؛ معرفی قراردادها فرم 4 ، بازبینی روزانه با برنامه ریزي فعالیت براي هفته آینده فرم 1 تکالیف: بازبینی روزانه با برنامه ریزي فعالیت براي هفته آینده فرم1؛ تداوم افزودن/اصلاح قراردادها فرم 4 |
ششم | بازبینی روزانه با برنامه ریزي فعالیت: بررسی تکلیف فرم 1، قراردادها: بررسی تکلیف فرم 4 تکلیف: بازبینی روزانه با برنامه ریزي فعالیت براي هفته آینده فرم 1تداوم افزودن/تغییر قراردادها فرم 4 |
هفتم | بازبینی روزانه با برنامه ریزي فعالیت: بررسی تکلیف فرم 1سیاهه حوزه هاي زندگی، ارزش ها و فعالیت ها: مرور و بازنگري مفاهیم فرم 2 تکالیف: بازبینی روزانه با برنامه ریزي فعالیت براي هفته آینده فرم 1،تداوم افزودن/تغییر قراردادها فرم 4 |
هشتم | بازبینی روزانه با برنامه ریزي فعالیت: بررسی تکلیف فرم 1؛ انتخاب و رتبه بندي فعالیت ها: مرور و بازنگري مفاهیم فرم 3؛ بازبینی روزانه با برنامه ریزي فعالیت براي هفته آینده فرم 1 تکالیف: بازبینی روزانه با برنامه ریزي فعالیت براي هفته آینده فرم 1، تداوم افزودن/تغییر دادن قراردادها فرم 4 |
نهم | بازبینی روزانه با برنامه ریزي فعالیت: بررسی تکلیف فرم 1Y قراردادها: مرور و بازنگري مفاهیم فرم 4؛ بازبینی روزانه با برنامه ریزي فعالیت براي هفته آینده فرم 1 تکالیف: بازبینی روزانه با برنامه ریزي فعالیت براي هفته آینده فرم 1، تداوم افزودن/تغییر دادن قراردادها فرم 4 |
دهم | بازبینی روزانه با برنامه ریزي فعالیت: بررسی تکلیف فرم 1؛ بازبینی روزانه با برنامه ریزي فعالیت براي هفته آینده فرم 1، آمادگی براي خاتمه پایان دهی تکالیف: ازبینی روزانه با برنامه ریزي فعالیت براي هفته آینده فرم 1تداوم افزودن/تغییر دادن قراردادها فرم 4 |
یافتهها
در بخش اول تجزیه و تحلیل، شاخصهای توصیفی از قبیل میانگین، انحراف استاندارد مربوط به متغیرها در پیشآزمون و پسآزمون به تفکیک گروه آزمایش و کنترل نشان داده شده است.
جدول 1: توصيف نمرات پیشآزمون–پسآزمون دشواری در تنظیم هیجانی به تفکیک گروه
موقعیت اندازهگیری | متغیر ها | فعالسازی رفتاری | گروه کنترل | ||||
میانگین | انحراف استاندارد | میانگین | انحراف استاندارد | ||||
پیشآزمون | عدم پذیرش هیجانها | 19.20 | 3.321 | 20.60 | 2.444 | ||
دشواری در انجام رفتار هدفمند | 14.93 | 4.334 | 18.67 | 2.440 | |||
دشواری در کنترل تکانه | 15.67 | 4.030 | 16.67 | 3.200 | |||
فقدان آگاهی هیجانی | 16.67 | 4.337 | 17.27 | 3.595 | |||
دسترسی محدود به راهبردها | 20.93 | 4.682 | 20.00 | 3.338 | |||
عدم وضوح هیجانی | 15.27 | 4.652 | 15.40 | 2.293 | |||
نشخوار ذهنی | 48.13 | 7.891 | 47.00 | 9.047 | |||
علایم روان-تنی | 60.27 | 13.090 | 59.93 | 13.864 | |||
پسآزمون | عدم پذیرش هیجانها | 12.27 | 2.314 | 17.87 | 3.642 | ||
دشواری در انجام رفتار هدفمند | 14.47 | 3.021 | 18.00 | 2.928 | |||
دشواری در کنترل تکانه | 13.67 | 2.664 | 16.87 | 2.825 | |||
فقدان آگاهی هیجانی | 12.27 | 2.434 | 17.80 | 2.513 | |||
دسترسی محدود به راهبردها | 12.33 | 2.944 | 18.87 | 3.182 | |||
عدم وضوح هیجانی | 12.53 | 2.475 | 14.60 | 2.261 | |||
نشخوار ذهنی | 38.53 | 4.868 | 44.00 | 6.887 | |||
علایم روان-تنی | 41.27 | 7.950 | 58.67 | 8.095 | |||
پیگیری | عدم پذیرش هیجانها | 11.93 | 1.981 | 17.87 | 2.924 | ||
دشواری در انجام رفتار هدفمند | 14.47 | 1.685 | 18.07 | 3.105 | |||
دشواری در کنترل تکانه | 13.60 | 2.849 | 16.33 | 3.109 | |||
فقدان آگاهی هیجانی | 12.33 | 2.743 | 17.33 | 3.457 | |||
دسترسی محدود به راهبردها | 12.87 | 2.295 | 18.40 | 3.397 | |||
عدم وضوح هیجانی | 12.93 | 2.604 | 14.47 | 2.200 | |||
نشخوار ذهنی | 40.80 | 7.457 | 45.27 | 6.486 | |||
علایم روان-تنی | 45.20 | 4.873 | 55.27 | 6.871 |
بر اساس نتایج، میانگین پسآزمون گرو ه آزمایش متغیرهای پژوهش در مقایسه با گروه کنترل کاهش داشتهاند.
برای تحلیل دادهها از تحلیل واریانس آمیخته (اندازههای مکرر بینگروهی) استفاده شد. قبل از بررسی فرضیه تحقیق ابتدا مفروضه نرمال بودن توزیع دادهها و کرویت موخلی بررسی شد. نتایج آزمون کالموگروف اسمیرنوف نشان داد، توزیع دادهها نرمال است (05/0 > P). بر اساس نتایج، مقدار آزمون موخلی (Mauchly's) برای مولفه عدم پذیرش هیجانها، دشواری در انجام رفتار هدفمند، دشواری در کنترل تکانه، فقدان آگاهی هیجانی، دسترسی محدود به راهبردهای هیجانی، عدم وضوح هیجانی و علایم روان-تنی معنیدار است (001/0 P=)، بنابراین مفروضه کرویت برقرار نیست و به همین دلیل برای تفسیر نتایج آزمونهای F در مورد اثرهای اصلی درونگروهی (زمان) و اثرهای تعاملی(زمان * عضویت گروهی) از سطرهای آزمون گرینهاوس-گیسر در جدول 4-5 استفاده شد. بر اساس نتایج، آزمون موخلی برای متغیر نشخوار معنیدار نیست ( 05/0< P)، بنابراین مفروضه کرویت برقراراست. برای برسی مفروضه همسانی واریانسها در گروههای مورد مطالعه ازآزمون لون استفاده شد که نتایج نشان داد همسانی واریانس ها برقرار ست (05/0< P).برای بررسی مفروضه همسانی ماتریس کوواریانس از آزمون باکس استفاده شد که نتایج حاکی از برقراری مفروضه است.
جدول2: نتایج تحلیل واریانس چند متغیره اثرات تعاملی
اثر | متغیر |
ارزش | F | درجه آزادی | درجه آزادی خطا | معناداری | اندازه اثر |
تعاملی
| عدم پذیرش هیجانها | 0.615 | 8.453 | 2 | 27 | 0.001 | 0.385 |
دشواری در رفتار هدفمند | 0.848 | 2.413 | 2 | 27 | 0.109 | 0.152 | |
دشواری در کنترل تکانه | 0.735 | 4.874 | 2 | 27 | 0.016 | 0.265 | |
فقدان آگاهی هیجانی | 0.524 | 12.288 | 2 | 27 | 0.001 | 0.476 | |
دسترسی محدود | 0.448 | 16.649 | 2 | 27 | 0.001 | 0.552 | |
عدم وضوح هیجانی | 0.688 | 6.133 | 2 | 27 | 0.006 | 0.312 | |
نشخوار ذهنی | .809 | 3.197 | 2 | 27 | 0.057 | 0.191 | |
علایم روان-تنی | .641 | 7.568 | 2 | 27 | 0.002 | 0.359 |
بر اساس نتايج (جدول 2) فعالسازی تفاوت معناداري را در تنظیم هیجانی( عدم پذیرش پاسخ های هیجانی، دشواری در کنترل تکانه، فقدان آگاهی هیجانی، دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجانی، عدم وضوح هیجانی) و علایم روان-تنی در مقایسه با گروه کنترل ایجاد کرده است (05/0 < P).
جدول 3: نتایج تحلیل واریانس آمیخته (اندازهگیری مکرر همراه با اثرات بینگروهی)
متغیر ها | منبع تغییرات | مجموع مجذورات | درجه آزادی | مانگین مجذورات | آماره F | سطح معناداری | مجذوز ایتا | |||||||
عدم پذیرش هیجانها | مراحل(زمان) | 483.889 | 1.460 | 331.447 | 48.443 | .000 | .634 | |||||||
تعامل | 95.756 | 1.460 | 65.589 | 9.586 | .001 | .255 | ||||||||
بین گروهها | 418.178 | 1 | 418.178 | 29.745 | .000 | .515 | ||||||||
دشواری در رفتار هدفمند | مراحل(زمان) | 6.067 | 1.362 | 4.453 | .419 | .583 | .015 | |||||||
تعامل | .156 | 1.362 | .114 | .011 | .962 | 0.000 | ||||||||
بین گروهها | 295.211 | 1 | 295.211 | 22.736 | .000 | .448 | ||||||||
دشواری در کنترل تکانه | مراحل(زمان) | 23.400 | 2 | 11.700 | 1.731 | .186 | .058 | |||||||
تعامل | 20.156 | 2 | 10.078 | 1.491 | .234 | .051 | ||||||||
بین گروهها | 120.178 | 1 | 120.178 | 7.441 | .011 | .210 | ||||||||
فقدان آگاهی هیجانی | مراحل(زمان) | 83.289 | 1.396 | 59.682 | 4.318 | .032 | .134 | |||||||
تعامل | 109.956 | 2 | 54.978 | 5.700 | .006 | .169 | ||||||||
بین گروهها | 309.878 | 1 | 309.878 | 24.920 | .000 | .471 | ||||||||
دسترسی محدود به راهبردها | مراحل(زمان) | 470.467 | 1.398 | 336.458 | 34.029 | .000 | .549 | |||||||
تعامل | 246.422 | 2 | 123.211 | 17.824 | .000 | .389 | ||||||||
بین گروهها | 309.878 | 1 | 309.878 | 15.110 | .001 | .351 | ||||||||
عدم وضوح هیجانی | مراحل(زمان) | 58.067 | 2 | 29.033 | 4.668 | .013 | .143 | |||||||
تعامل | 14.956 | 2 | 7.478 | 1.202 | .308 | .041 | ||||||||
بین گروهها | 34.844 | 1 | 34.844 | 2.802 | .105 | .091 | ||||||||
نشخوار ذهنی | مراحل(زمان) | 633.622 | 2 | 316.811 | 9.152 | 0.000 | 0.246 | |||||||
تعامل | 189.800 | 2 | 94.900 | 2.741 | 0.073 | 0.089 | ||||||||
بین گروهها | 193.600 | 1 | 193.600 | 2.220 | 0.147 | 0.073 | ||||||||
علایم روان-تنی | مراحل(زمان) | 2001.067 | 1.435 | 1394.691 | 12.816 | 0.001 | 0.314 | |||||||
تعامل | 1191.022 | 1.435 | 830.111 | 7.628 | 0.004 | 0.214 | ||||||||
بین گروهها | 1840.544 | 1 | 1840.544 | 14.668 | 0.001 | 0.344 |
بر اساس نتایج، اثر اصلی زمان در متغیرهای عدم پذیرش هیجانها (634/0=، 001/0= P و 443/48= F)، فقدان آگاهی هیجانی(134/0=، 032/0P = و 318/4= F) ؛ دسترسی محدود به راهبردهای هیجانی (549/0=، 001/0=P و 029/34= F)، عدم وضوح هیجانی (143/0=، 013/0= P و 668/4= F)؛ متغیر نشخوار ذهنی (246/0=، 001/0= P و 152/9= F)، و علایم روان-تنی (314/0=، 001/0= P و 816/12= F)؛ معنادار است. بنابراین بین پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری عدم پذیرش هیجانها، فقدان آگاهی هیجانی، دسترسی محدود به راهبردهای هیجانی، عدم وضوح هیجانی، نشخوار ذهنی و علایم روان-تنی هر گروه بدون در نظر گرفتن گروه دیگر تفاوت وجود دارد. همچنین طبق نتايج (جدول 4) اثر تعاملی( تعامل زمان *گروه) برای متغیرهای عدم پذیرش هیجانها (255/0=، 001/0= P و 586/9= F)؛ فقدان آگاهی هیجانی (169/0=، 006/0P = و 7/5= F) ؛ دسترسی محدود به راهبردها (389/0=، 001/0=P و 824/17= F) معنادار است. بنابراین متغیر زمان با متغیر گروه اثر تعاملی دارد و در سطوح مختلف آن تغییر میکند. همچنین اثر بینگروهی معنادار است چون که نشان می دهد بین گروه آزمایش و کنترل در پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 > P). در ادامه به بررسی ماندگاری اثر پراخته شده است.
جدول 5: نتایج آزمون بنفرونی برای مقایسه جفتی میانگین در مراحل مختلف اندازهگیری به تفکیک گروه
متغیرها | منبع تغییرات | گروه درمان فراشناختی | گروه کنترل | ||
تفاوت میانگینها | سطح معناداری | تفاوت میانگینها | سطح معناداری | ||
عدم پذیرش هیجانها | پیش– پسآزمون | 6.933* | .000 | 2.733 | .058 |
پیشآزمون – پیگیری | 7.267* | .000 | 2.733* | .009 | |
پسآزمون – پیگیری | .333 | 1.000 | .000 | 1.000 | |
دشواری در انجام رفتار هدفمند | پیش– پسآزمون | .467 | 1.000 | .667 | 1.000 |
پیشآزمون – پیگیری | .467 | 1.000 | .600 | 1.000 | |
پسآزمون – پیگیری | .000 | 1.000 | -.067 | 1.000 | |
دشواری در کنترل تکانه فقدان آگاهی هیجانی | پیش– پسآزمون | 2.000 | .179 | -.200 | 1.000 |
پیشآزمون – پیگیری | 2.067 | .248 | .333 | 1.000 | |
پسآزمون – پیگیری | .067 | 1.000 | .533 | 1.000 | |
پیش– پسآزمون | 4.400* | .026 | -.533 | 1.000 | |
پیشآزمون – پیگیری | 4.333* | .025 | -.067 | 1.000 | |
پسآزمون – پیگیری | -.067 | 1.000 | .467 | 1.000 | |
دسترسی محدود به راهبردها | پیش– پسآزمون | 8.600* | .000 | 1.133 | .773 |
پیشآزمون – پیگیری | 8.067* | .000 | 1.600 | .348 | |
پسآزمون – پیگیری | -.533 | .754 | .467 | 1.000 | |
عدم وضوح هیجانی | پیش– پسآزمون | 2.733 | .119 | -.800 | .840 |
پیشآزمون – پیگیری | 2.333 | .286 | .133 | 1.000 | |
پسآزمون – پیگیری | -.400 | 1.000 | .133 | 1.000 | |
نشخوار ذهنی | پیش– پسآزمون | 9.600* | .001 | 3.000 | .346 |
پیشآزمون – پیگیری | 7.333* | .027 | 1.733 | 1.000 | |
پسآزمون – پیگیری | -2.267 | 1.000 | -1.267 | 1.000 | |
علایم روان-تنی | پیش– پسآزمون | 19* | 0.001 | 1.267 | 0.99 |
پیشآزمون – پیگیری | 15.067* | 0.003 | 4.667 | 0.727 | |
پسآزمون – پیگیری | -3.933 | 0.281 | 3.400 | 0.210 |
طبق يافته ها(جدول 5) در گروه آزمايش تفاوت نمره دشواری تنظیم هیجانی در پيش آزمون با پسآزمون؛ پيش آزمون با پيگيري معنادار است. تفاوت معناداري بين پسآزمون و پيگيري مشاهده نميشود، بنابراين اثر درمان در مرحله پيگيري پايدار مانده است. نتایج نشان دهنده اثربخشی فعالسازی رفتاری برای گروه آزمایش است.
نتیجهگیری و بحث
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی فعالسازی رفتاری بر نشخوار ذهنی، تنظیم هیجان و علایم روان-تنی بیماران زن دچار فشارخون بالا انجام شد. نتایج نشان داد، فعالسازی رفتاری بر نشخوار ذهنی، تنظیم هیجانی و علایم روان-تنی بیماران زن با تشخیص فشارخون بالا موثر است. نتیجه بدست آمده با یافتههای فرشیدفر، رحیمیان، اسدی و ایزدپناهی (1399)، ابراهیمی و سجادیان (1399)، لی و همکاران (2022)، شاره (1395)، عطایی مغانلو و عطایی مغانلو (1394)، رهبران، کرمی، شاه محمدی (1398)، زمستانی، داودی، مهرابی زاده هنرمند و زرگر (1392)، محمود علیلو، هاشمی نصرتآباد، هاشمی (1390)، صید، رجایی و برجعلی (1399)، مرادی و قدرتی اصفهانی (1399)، رضاپور، بختیاری، مسجدی آرانی و کیانی مقدم (1399) در بافتی کلیتر همسویی دارد.
در تبین اثربخشی فعالسازی رفتاری بر نشخوار ذهنی میتوان بیان کرد، درمان فعالسازي رفتاري با استفاده از تكنيكهاي خاصي مانند برجسته ساختن پيامدهاي نشخوار فكري، حل مساله، توجه دقيق به تجربه حسي، تمركز مجدد بر تكليف در دسترس، و برگرداندن توجه فرد از افكار نشخواري و مشكل ساز خارج شود. اين تكنيكها روشي فراهم ميآورند كه بدون درگيري در محتواي افكار، فرايند نشخوار فكري را هدف قرار مي دهند. مارتل، ديميدجان، هرمان-دان (2010) پيشنهاد کردهاند كه تغيير رفتاري و درمان فعالسازي رفتاري بيانگر روش بويژه موثر تغيير در شناخت وارهها است. نتایج اين پژوهش همسو با پژوهش فردريكسون (کانتر، مانوس، باو، بروچ، بوش و راش، 2010) است كه نشان داد پايش فعاليت كه يكي از راهبردهاي فعالسازي رفتاري است نشخوار فكري را كاهش ميدهد.
در تبیین اثربخشی فعالسازی رفتاری بر تنظیم هیجان میتوان گفت، فعالسازی رفتاری فرایند درمانی ساختاریافتهای است که موجب افزایش رفتارهایی میشود که تماس فرد را با پیوستگیهای تقویتی محیطی زیادتر میکند (پرووینچرو چارتر، 2013؛ میشر و همکاران، 2017) در واقع، در این درمان با استفاده از تقویتهای پیوسته تماس فرد با تقویت کنندههای محیطی افزایش مییابد و این کار منجر به تنظیم هیجانی بالا میشود (تیمورپور، اکبری و حسنی، 1997). از طرف دیگر در طول درمان افراد حتی با پایین بودن انگیزه خود سعی میکنند تکالیف رفتاری مرتبط با فرایند درمان را انجام دهند. چنین فرایندی به مرور زمان منجر به افزایش تقویت محیطی و به دنبال آن بهبود خلق و کاهش دشواری در تنظیم هیجان میگردد (مازوکچلی، 2010).
در تبیین اثربخشی فعالسازی رفتاری بر علایم روان-تنی میتوان گفت، در این درمان به افراد کمک میشود با انجام دادن رفتارهای گوناگون در حیطههای مختلف زندگی پیامدهای لذتبخش و تقویتکننده زندگی را افزایش دهند. در این وضعیت خودمختاری، توانایی مدیریت زندگی، توانایی پذیرفتن نقاط ضعف و قوت خود و رشد شخصی ارتقاء مییابد. اینها مؤلفههایی هستند که از نظر ریف (۱۹۹۸) باعث زندگی سالم، بهزیستی روانشناختی بالا و کاهش شکایات جسمانی میشود (قدرتی و وزیری نکو، 1397). در تییین دیگر میتوان گفت، درمان فعالسازي رفتاري موجب مرتب شدن فعالیتهاي روزانه شده و از طریق افزایش فعالیت های لذتبخش خلق مثبت را در این بیماران افزایش دهد که به دلیل ارتباط تنگاتنگ ذهن و بدن بهبود خلق باعث کاهش استرس و افزایش آرامش و کاهش علایم روان-تنی میشود (فرشیدفر و همکاران، 1399).
پژوهش حاضر با محدودیتهایی روبرو بوده است. شرکت در تحقیق به صورت هدفمند و این مساله تحقیق حاضر را با محدودیت روبرو کرده است. همچنین این پژوهش بر روی زنان صورت گرفته و نمیتوان به جامعه مردان تعمیم داد. برای از بین بردن محدودیتها و قضاوت دقيقتر پيرامون تأثیر مداخلههای پژوهش حاضر و تعميم نتايج، انجام پژوهشهاي جامعتر در نمونههاي گستردهتر در ساير جمعيتها پيشنهاد ميگردد. به پژوهشگران آينده پیشنهاد ميشودكه جهت تعميم نتايج به جامعه بزرگتر، از هر دو جنس به عنوان نمونه استفاده نموده و نتايج را مورد مقايسه قرار دهند. پیشنهاد میشود، جهت کاهش دشواری در تنظیم هیجانی، نشخوار ذهنی و علایم روان-تنی زنان مبتلا به فشارخون بالا از درمان فعالسازی رفتاری بهره گرفته شود.
ملاحضات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش: این مقاله برگرفته از پژوهش نویسنده اول در زمینه فعالسازی رفتاری در دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه است.
حامی مالی: این مطالعه به عنوان یک تحقیق شخصی و بدون حمایت مالی انجام شد.
نقش هر یک از نویسندگان: نویسنده اول پژوهشگر و نویسنده دوم، نویسنده مسئول و استاد راهنما و نویسنده سوم استاد مشاور بودند.
تضاد منافع: نویسندگان هیچ تضاد منافعی در رابطه با این پژوهش اعلام نمی نمایند.
تشکر و قدردانی: بدین وسیله از تمامی افرادی که در این مطالعه شرکت داشتند تشکر و قدردانی میگردد.
منابع
ابراهیمی، س.، سجادیان، ا. (1399). تأثیردرمان فعالسازی رفتاری بر نشخوار فکری و اضطراب مرتبط با درد در زنان مبتلا به سرطان پستان. سلامت جامعه، 20 (3)، 36-26.
باقری نژاد، م.، صالحی فدردی، ج.، طباطبایی، م.(1389). رابطه نشخوار فکری و افسردگی در نمونه ای از دانشجویان ایرانی. مطالعات تربیتی و روانشناسی، 11 (1)، 38-21.
تيمورپور، س.، اکبري ، م. (1397). بررسي مکانيسم اثربخشي درمان فعالسازي رفتاري (BA) از طريق انعطاف پذيري شناختي و انعطاف پذيري هيجاني بر علائم زنان مبتلا به اختلال افسردگي اساسي (MDD). مجله روانشناسی شناختی، 6 (4)،13-1.
حاجلو، نادر. (1391). ویژگیهای روان سنجی مقیاس شکایات روان-تنی تاکاتا و ساکاتا در بین دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی. تحقیقات علوم رفتاری، 10(3)، 212-204.
رضاپور، پ.، بختیاری، م.، مسجدی آرانی، ع.، و کیانی مقدم، ا. (1399). اثربخشی درمان گروهی فعالسازی رفتاری بر علایم افسردگی، اضطراب و کیفیت زندگی دانشجویان پزشکی (گزارش کوتاه). فصلنامه ابن سینا، 22 (2)، 94-90.
رهبران، ر.،کرمی، ر.، و شاه محمدی، م. (1398). اثربخشی درمان فعالسازی رفتاری برکاهش نشخوارفکری و اختلال افسردگی در نوجوانان. اندیشه و رفتار در روان شناسی بالینی، 14(52)، 26-17.
زمستانی، م.، داودی، آ.، مهرابی زاده هنرمند، م.، و زرگر، ی. (1392). اثربخشی درمان فعالسازی رفتاری گروهی بر علائم افسردگی، اضطراب و نشخوار فکری در بیماران مبتلا به افسردگی و اضطراب. مجله روانشناسی بالینی، 5 (4)، 84-73.
شاره، ح. (1395) اثربخشي درمان فعالسازي رفتاري به شيوه گروهي بر سبکهاي اسنادي، افسردگي و كيفيت زندگي زنان مبتلا به سرطان پستان، مجله ی اصول بهداشت روانی، 18(4)، 188-179.
شبه ، ز.، فیضی، آ.، افشار، ح .، حسن زاده کشتلی، ع .، و ادیبی، ا. (1395). شناسایی نیمرخ های اختلالات روان-تنی و ارتباط آن با مشکلات روانی در یک جمعیت بزرگسال ایرانی. مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران ، 26(137)، 94-82.
صید، ح.، رجائی، ع.، برجعلی، م. (1399). اثربخشی درمان فعالسازی رفتاری گروهی بر افسردگی و بحران هویت بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس. مجله علوم روانشناختي، 19 (95)، 1517-1507.
عطايي مغانلو، ر.، عطايي مغانلو، و.، باباپور خیرالدین، ج.، پورشریفی، ح.، و پیشوایی، م. (1393). اثربخشي اميددرماني گروهي بر بهزيستي ذهني، پذيرش و نشخوار فکري بيماران HIV مثبت. مجله دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، 18 (5)، 274-265.
فرشیدفر، ز.، رحیمیان بوگر، ا.، اسدی، ج.، و ایزدپناهی، پ. (1399). اثربخشی درمان فعالسازی رفتاری گروهی بر تهوع و استفراغ ناشی از شیمی درمانی زنان مبتلا به سرطان پستان. مجله ارمغان دانش، 25 (3)، 292-275.
قدرتي، س.، وزيري نکو، ر. (1397). اثربخشي فعالسازي رفتاري بر بهزيستي روانشناختي و انعطاف پذيري روانشناختي دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران. علمي سازمان نظام پزشکي جمهوري اسلامي ايران، 36 (4)،240-233.
قدرتی اصفهانی، ز.، مرادی، ا. (1399). مقایسه اثربخشی آموزش سرمایه های روان شناختی و فعالسازی رفتاری بر افسردگی در دانشجویان دختر خوابگاهی. مجله ايراني آموزش در علوم پزشكي، 20 (83)، 268-260.
محمود علیلو، م.، هاشمی نصرت آباد، ت.، و هاشمی، زهره. (1390). اثربخشی درمان فراشناختی در کاهش علائم افسردگی، اضطراب و افکار ناکارآمد در اختلال افسردگی. مجله دانشگاه علوم پزشکی تبریز، 33(6)، 94-89..
موسوی، س.، مهدی زادگان، ا.، و آقایی، اصغر. (1393). رابطه رضایت زناشویی و شکایات روان-تنی با بهزیستی روان شناختی دبیران زن دوره متوسطه شهرستان شهرکرد. زن و مطالعات خانواده، 7 (23)، 160-145.
Chartier, I. S., & Provencher, M. D. (2013). Behavioural activation for depression: Efficacy, effectiveness and dissemination. Journal of Affective Disorders,145(3), 299-292.
Dimidjian, S. Goodman, S. H. Sherwood, N. E. Simon, G. E. Ludman, E. Gallop, R, Hubley, S. (2017). A pragmatic randomized clinical trial of behavioral activation for depressed pregnant women. Journal of consulting and clinical psychology, 85(1),26-31.
Kanter, J. W., Manos, R.C., Bowe, W. M., Baruch, D.E., Busch, A. M, Rusch, L.C. (2010). What is behavioral activation? A review of the empirical literature. Clini Psychol Rev, (30): 608–620.
Lee, J., Ford, C. G., McCluskey, D. L., Hopkins, P. D., McNeil, D. W., & Shook, N. J. (2022). Testing the Effectiveness of Brief Behavioral Activation Treatment for Depression—Revised: Changes in Depression, Anxiety, Dysfunctional Attitudes, and Mindfulness. Journal of Psychopathology and Behavioral Assessment, 44, 456–468.
Martell, C. R., Dimidjian, S., & Herman-Dunn, R. (2010). Behavioral Activation for Depression: A Clinician's Guide. Guilford Press.
Mazzucchelli, T. G., Kane, R. T., & Rees, C. S. (2010). Behavioral activation interventions for well-being: A meta-analysis. The journal of Positive Psychology, 5(2), 105-121.
Moshier, S. J & Otto, M. W. (2017). Behavioral activation treatment for major depression: a randomized trial of the efficacy of augmentation with cognitive control training. Journal of Affective Disorder, 210, 265-8.
Nolen-Hoeksema, S., & Morrow, J. (1993). Effects of rumination and distraction on naturally occurring depressed mood. Cognition and Emotion, 7, 561-570.
Pavlov, S. V., Reva, N. V., Loktev, K. V., Tumyalis, A. V., Korenyok, V. V., & Aftanas, L. I. (2014). The temporal dynamics of cognitive reappraisal: Cardiovascular consequences of downregulation of negative emotion and upregulation of positive emotion. Psychophysiology, 51(2):178-86.
Radstaak, M., Geurts, S. A., Brosschot, J. F., Cillessen, A. H., & Kompier, M. A. (2011). The role of affect and rumination in cardiovascular recovery from stress. International Journal of Psychophysiology, 18(3), 44-237.
Ryff, C.D., Singer, B. (1998). The contours of positive human health. Psychological inquiry,9 (1), 1-28.
Trudel-Fitzgerald, C., Gilsanz, P., Mittleman, M. A., & Kubzansky, L.D. (2015). Dysregulated blood pressure: Can regulating emotions help? Curr Hypertens Rep. 17(12): 92.
Walsh, S., Moseley, G. L., Gray, R. G., Gillam, M., Gunn, K. M., Barker, T., Tran, K., Eshetie, T., & Jones, M. (2022). Use of behavioural activation to manage pain: a systematic scoping review. doi: 10.1136/bmjopen-2021-056404.
Zinchenko, Y. P., Pervichko, E.I, Ostroumova, O.D. (2013). Psychophysiological mechanisms of mental stress reactions in patients with “hypertension at work and patients with essential hypertension: a comparative analysis. Psycho in Russia: State of the Art. 6(3): 77-93.
The effectiveness of Behavioral Activation on mental rumination, emotion regulation and psychological symptoms in female patients with high blood pressure in the health care industry of the northwestern oil industry
Abstract
Research has shown that hypertension is a medical condition which adversely affects the patients’ psychological charecteristics. Furthermore, the relevant studies have indicated that behavioral activation may have a beneficial impact on the psychological well-being of patiens who suffer from different medical conditions. Notwithstanding, there is a lack of research on the effect of this approach on the psychological charecteristics of hypertensive patients.The present study strived to determine the effect of behavioral activation on hypertensive patienst’ mental rumination, emotion regulation, and psychosomatic symptoms.This study adopted a pretest-tretament-posttest quasi-experimental design to attain its objectives. More specifically, first, the researchers selected a sample of 30 hypetensive female patiennts from among the female patients who referred to Petroleum Industry Health Organization in Tabriz (Iran). Second, they randomly assigned the participants to an experimental group and a control group.Third, they administered Ruminative Response Scale (Nolen-Hoeksema & Morrow, 1991), Psychosomatic Complaints Scale (Tanaka & Sakata, 2004), and Difficulties in Emotion Regulation Scale (Gratz & Roemer, 2004) to the groups of the study as pretests. Fourth, the researchers provided the experimental group with behavioral activation treatment during 10 sessions. Fifth, they administered the relevant questionnaires of the study to the groups anew as posttests. Finally, they performed the data analysis using SPSS 23. Based on the results, behavioral activation significantly reduced hypertensive patients’ mental rumination, alleviated their psychosomatic symptoms, and improved their emotion regulation (p<0.05). It was concluded that behavioral activation can be used to improve the psychological well-being of female hypertensive patients.
Keywords: behavioral activation, mental rumination, emotion regulation, psychosomatic symptoms, hypertension
[1] Lewinsohn
[2] Dimidjian
[3] - Lee
[4] - Gilam, Gunn, Barker, Eshetie, Moseley
[5] 1. Difficulties in emotion regulation scale (DERS(
[6] 4. Nonacceptance of emotional responses
[7] 5. Difficulty engaging in goal directed behavior
[8] 6. Impulse control difficulties
[9] 7. Lack of emotional awareness
[10] 8. Limited access to emotion regulation strategies
[11] 9. Lack of emotional clarity