رابطه ی امید به آینده ی معلمان با شادکامی و باورهای خودکارآمدی دانش آموزان
محورهای موضوعی : فصلنامه مهارت های روانشناسی تربیتیمیترا مصلحی جویباری 1 , بهرام میرزاییان 2 , رمضان حسن زاده 3
1 - دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری
2 - عضو هیات علمی، دکترای تخصصی روانشناسی و استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری
3 - عضو هیات علمی، دکترای تخصصی روانشناسی و دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری
کلید واژه: خودکارآمدی, شادکامی, امید,
چکیده مقاله :
این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی بین امید به آینده ی معلمان با شادکامی و باورهای خودکارآمدی دانش آموزان انجام گرفته است. روش مطالعه ی حاضر از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل 285 نفر از معلمان و 57800 نفر از دانش آموزان دختر دوره ی راهنمایی شهرستان قایم شهر در سال 90-1389 بودند. نمونه ی آماری از طریق جدول کرجسی و مورگان ،381 نفر دانش آموز دوره راهنمایی به شیوه ی تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. به این صورت که از بین 45 مدرسه ی راهنمایی دخترانه ی شهرستان قایم شهر،10 مدرسه به شیوه ی نمونه گیری تصادفی خوشه ای از چهار منطقه ی اصلی شهر انتخاب و سپس در هر مدرسه سه پایه (اول، دوم، سوم) به صورت تصادفی انتخاب و در هر پایه به نسبت دانش آموزان آن پایه پرسشنامه ها توزیع شد. 381 نفر از دانش آموزان، پرسشنامه ی شادکامی آکسفورد (ضریب آلفای کرونباخ 98/0) و خود کارآمدی شرر(ضریب آلفای کرونباخ 79/0)را پر کردند و به ازای هر ده دانش آموز، یک معلم مربوط به همان پایه(کلاً 38 نفر)، پرسشنامه ی امیدواری اسنایدر(ضریب آلفای کرونباخ 89/0)را پر کرد. داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شد. با توجه به یافته های پژوهش، بین امید به آینده ی معلمان و میزان شادکامی دانش آموزان رابطه وجود دارد و نیز بین امید به آینده ی معلمان و میزان باورهای خودکارآمدی دانش آموزان رابطه وجود دارد اما بین میزان شادکامی و باورهای خودکارآمدی دانش آموزان رابطه ی معناداری یافت نشد. در مجموع، یافته ها نشان می دهد که امید به آینده ی معلمان در میزان شادکامی و باورهای خودکارآمدی دانش آموزان مقطع راهنمایی نقش موثر دارد، به عبارت دیگر امیدواری معلمان به گونه ای غیرمستقیم باعث افزایش شادی و نیز افزایش انگیزش و تغییر باورها در دانش آموزان نوجوان می شود.
This study aimed to investigate the relationship between out-looking hope of teachers and happiness as well as self-efficacy of students. The study was a co-relational research. The population included 285 teachers and 57800 female students among the guidance schools of Ghaemshaher in the academic year 2010-2011. A sample of 381 guidance-school students was selected randomly through using the Kerjeci & Morgan cluster table. Using cluster sampling, ten schools were selected randomly from among 45 females’ schools from four main regions of the city. In each school, three grades were selected, and in each grade the questionnaires were distributed based on the number of students in the class. 381 students filled the Oxford Happiness Questionnaire (Cronbach’s Alpha Coefficient = 0.98) and Sherer Self-Efficacy Questionnaire (Cronbach’s Alpha Coefficient = 0.79), and for every ten students, one teacher in each class filled the Snyder Hope Scale (Cronbach’s Alpha Coefficient 0.89). The data were analyzed by Pearson correlation coefficient. The results indicated that teachers’ out-looking hope was correlated to students’ happiness and self-efficacy, but there was no meaningful relationship between happiness and self-efficacy of the students. The study showed that the out-looking hope of the participant teachers was an effective factor in the happiness and self-efficacy of the participant students. In other words, teachers’ out-looking hope indirectly increased happiness, motivation and belief changes in students.