مدل ساختاری اثربخشی سازمانی: ارزیابی اثر مستقیم و غیر مستقیم عوامل سازمانی و مدیریت دانش در شرکت سایپا
محورهای موضوعی : مدیریت
1 - استادیار دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
2 - کارشناس ارشد مدیریت اجرایی دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین، قزوین، ایران (عهده¬دار مکاتبات)
کلید واژه: اثربخشی1, مدیریت دانش2, فرهنگ3, استراتژی4, ساختار5,
چکیده مقاله :
امروزه، یکی از مهم ترین منابع راهبردی در شرکت های خودروسازی، عوامل سازمانی و مدیریت دانش است و پژوهشگران و متخصصان تلاش می کنند دریابند، چگونه با استفاده مؤثر از این منابع باعث اثربخشی بیشتر شرکت ها و مؤسسات شوند تا بتوانند به عنوان مزیت رقابتی از آن استفاده کنند. در این تحقیق مدیریت دانش، نقش میانجیگری را در ارتباط بین عوامل سازمانی (ساختار، فرهنگ، استراتژی) و اثربخشی سازمان که به صورت موردی در شرکت خودروسازی سایپا مورد بحث و بررسی قرار می گیرد، می پردازد. روش پژوهش مورد استفاده در این مقاله توصیفی و از نوع همبستگی است و به طور مشخصی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین ساختار و فرهنگ سازمانی (به جز استراتژی) و مدیریت دانش رابطه معناداری وجود داشت. همچنین، بین عوامل سازمانی (ساختار، فرهنگ ، استراتژی) و اثربخشی سازمانی رابطه معناداری و بین مدیریت دانش و اثربخشی سازمانی رابطه معناداری وجود داشت.
Nowadays, one of the most important strategic resources in automotive companies is knowledge management and organizational factors, which researchers and experts are seeking to understand how to effectively use so that the companies become more effective and gain a competitive advantage.In this paper, (Case: Saipa car company) knowledge management plays a mediation role in the relationship between organizational factors (structure, culture, strategy) and the effectiveness of the organization. The method of this paper is descriptive- correlation, drawing on structural equation model. The results indicate that there were a significant relationship between organizational structure and culture (except strategy) and knowledge management. Also, there was significant relationship between organizational factors (structure, culture, strategy) and organizational effectiveness and between knowledge management organizational effectiveness.