شناسایی و تبیین ابعاد و مولفه‌های مدارس برند دوره ابتدایی
محورهای موضوعی : توسعه پایدار
فاطمه مومنی‌زاده پنداسی
1
(
کارشناسی ارشد، گروه مدیریت آموزشی، واحد محلات، دانشگاه آزاد اسلامی، محلات، ایران
)
فرهاد شفیع پور مطلق
2
(
دانشیار، گروه مدیریت آموزشی، واحد محلات، دانشگاه آزاد اسلامی، محلات، ایران
)
تقی آقاحسینی
3
(
استادیار، گروه علوم تربیتی، دانشگاه فرهنگیان، پردیس شهید باهنر، اصفهان، ایران
)
کلید واژه: مدارس ابتدایی, برند آموزشی, مولفه انسانی, مولفه فناوری, مولفه آموزشی,
چکیده مقاله :
با توجه به اهمیت برندسازی در خدمات آموزشی، هدف تحقیق حاضر شناسایی و تبیین ابعاد و مؤلفه های مدارس برند دوره ابتدایی به شیوه الگوی تفسیری و مدل معادلات ساختاری بوده است. روش این تحقیق، آمیخته (کیفی و کمی) بوده است. در بخش کیفی، شیوه نمونه گیری هدفمند تا حد اشباع به تعداد 23 نفر از مدیران و معلمان با تجربه دوره ابتدایی شهرستان دلیجان بوده و در بخش کمی، شیوه نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای بوده که به طور تصادفی تعداد 116 نفر از مدیران و معلمان دوره ابتدایی شهرستان دلیجان بر اساس فرمول حجم نمونه کوکران برای تحقیق انتخاب شدند. ابزار تحقیق در بخش کیفی، مصاحبه عمیق و در بخش کمی پرسشنامه بوده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کیفی از تحلیل مضمون و کد گذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش کمی از معادلات ساختاری و مدل تحلیل عاملی تاییدی استفاده به عمل آمده است. به طور کلی نتایج تحقیق نشان داد، بر اساس کدهای به دست داده شده، هفت بعد و مولفه استخراج شد؛ بدین ترتیب که در بعد انسانی، کارکنان با تجربه و ویژگی های روانشناختی آن ها؛ در بعد اجتماعی، اعتبار اجتماعی؛ در بعد آموزشی، برنامه درسی، در بعد کالبدی، امکانات فیزیکی و رفاهی مدرسه؛ در بعد تربیتی، برنامه های فرهنگی و تربیتی؛ در بعد بهداشتی، مراقبت های بهداشتی و در بعد فن آوری، برخورداری از سیستم الکترونیکی، روی برند ادراک شده مدارس ابتدایی تاثیرگذار هستند. مدل کمی نیز برازش داده شد و در مجموع این مولفه ها 15/84 درصد از برند ادراک شده را تبیین می نماید.
Due to the importance of branding in educational services, the purpose of this study was to identify and explain the dimensions and components of branded elementary schools through interpretive modeling and structural equation modeling. The research method was mixed (qualitative and quantitative). In the qualitative part, the purposeful sampling method was saturated with 23 principals and teachers with experience in elementary school of Delijan city and in the quantitative part, one-stage cluster sampling method was used. Elementary school principals and teachers were selected based on Cochran sample size formula. The research tools in the qualitative part were in-depth interviews and in the quantitative part the questionnaires were extracted from the themes obtained from the interviews. Open, axial and selective content analysis and coding have been used to analyze the information in the qualitative section, and in the quantitative part of the structural equations and confirmatory factor analysis model have been used. In general, the results showed that, based on the codes given, seven dimensions and components were extracted so that in the human dimension, experienced staff and their psychological characteristics - in social dimension, social validity - in Educational dimension, Curriculum, Physical dimension, Physical and school facilities; Educational, Cultural and educational programs; Health, Health care and Technology, Electronic system, Perception brand Elementary schools are influential. The model was quantitatively fitted as well, accounting for 84.15% of the perceived brand.
_||_
