دیپلماسی اقتصادی و مناسبات استراتژیک توسعه ای ؛ نمونۀ هند
محورهای موضوعی : مجله پژوهش های سیاسی و بین المللی
1 -
کلید واژه: دیپلماسی, سیاست خارجی, اقتصادی, هند,
چکیده مقاله :
یاسر کهرازه [1]تاریخ دریافت:20/9/1398- تاریخ پذیرش:3/10/1398چکیده: افزایش نقش اقتصاد در سیاست خارجی یکی از عوامل مهم بیشینه سازی قدرت کشورهای مطرح در نظام بین الملل است. هر کشوری بر اساس منابع سیاست خارجی خود، اصول دیپلماسی اقتصادی را در روابط خود با کشورهای دیگر ترسیم میکند. در این بین دولت های توسعه گرایی که مبانی برنامه ریزی داخلی و خارجی آنها بر اساس اصل توانمند سازی و ثروت اندوزی داخلی و بیشینه سازی قدرت و نفوذ خارجی باشد، بیشتر از همه به دیپلماسی اقتصادی اهمیت می دهند و آن را مبنای تصمیم گیری خارجی خود قرار می دهند. از جمله این کشورها هند است که همراه با کاپیتالیزه شدن منابع سیاست خارجی اش، دیپلماسی اقتصادی گسترده ای را در نقاط مختلف دنیا پیاده کرده است. پژوهش حاضر نیز بر اساس یک چارچوب تحلیلی به تبیین دیپلماسی اقتصادی هند در دو منطقه مهم آسیای جنوبی از طریق سازمان سارک و آفریقا می پردازد. بر همین اساس ابتدا به مفهوم شناسی دیپلماسی اقتصادی و توضیح آن و سپس ضمن تشریح تاریخی مبانی سیاست خارجی هند، به دیپلماسی اقتصادی این کشور در مناسباتش با سازمان سارک و آفریقا می پردازیم. فرضیه اساسی پژوهش حاضر این است که اصولاً جهش هند به سمت دیپلماسی اقتصادی، علاوه بر دلایل اقتصادی، راهبردی ژئواستراتژیک و مبتنی بر خیزش دوباره ناسیونالیسم هندی در برابر رقیب های منطقه ای است.[1] - استادیار گروه علوم سیاسی، واحد زاهدان، دانشگاه آزاد اسلامی،زاهدان، ایران.Yaser.kahrazeh@yahoo.com
Yaser Kahrazeh [1] Abstract: Increasing the role of economics in foreign policy is one of the important factors in maximizing the power of the countries in the international system. Each country, based on its foreign policy sources, draws the principles of economic diplomacy in its relations with other countries. Meanwhile, developmental governments, whose principles of internal and external planning are based on the principle of internal empowerment and wealth, and the maximization of foreign power and influence, are more concerned with economic diplomacy. Among these countries is India, which, along with the capitalization of its foreign policy resources, has launched extensive economic diplomacy around the world. The present study, based on an analytical framework, analysis India's economic diplomacy in two major regions, including South Asian regions through the Sark and Africa organization. Based on this, we begin with the concept of economic diplomacy and its explanation, and then, while describing the historical basis of India's foreign policy, we look at the country's economic diplomacy in its relations with the organization of Sark and Africa. The basic hypothesis of the present study is that, in principle, India's leap towards economic diplomacy is, in addition to economic reasons, a geostrategic strategy based on the re-emergence of Indian nationalism against its rivals. [1]- Assistant Professor and Faculty Member, Department of Political Science, Zahedan Branch, Islamic Azad University, Sistan and Baluchestan, Iran
_||_