انقلاب اسلامی ایران در بستر تفاوت نگرش علم حضوری و ادراک پوزیتیویستی
محورهای موضوعی : مجله پژوهش های سیاسی و بین المللیبهمن کهن ترابی 1 , مجتبی عطارزاده 2 , علیرضا گلشنی 3
1 -
2 - عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان
3 - عضو هیات علمی دانشگاه آزاد شهرضا
کلید واژه: انقلاب اسلامی , پوزیتیویسم , علم حضوری , حکومت دموکراتیک دینی,
چکیده مقاله :
پژوهش حاضر با هدف بررسی بخشی از مبانی نظری دو رویکرد پوزیتیویستی و تفکر حضوری در ایران پس از انقلاب اسلامی ، با روش مقایسه ای ، انجام شده است . این جستار با طرح این پرسش که وجه مشترک در طرح نگرش های پوزیتیویستی و علم حضوری در جریان انقلاب اسلامی چه بوده است؟ مفروض می دارد : هر دو رویکرد در پاسخ به نیازهای اساسی نظام نوپای انقلابی ، ضمن تبیین مبانی معرفتی ، نظریه سیاسی و اجتماعی منجر به مدل حکمرانی مورد نظر خود را ارائه نموده اند . یافته این پژوهش نشان می دهد رویکرد اول ضمن الگوبرداری از دانش مدرن غربی با پیوند دموکراسی و دین ، مدل حکمرانی خود را حکومت دموکراتیک دینی معرفی می نماید ، اما رویکرد دوم در پرتو نقد جدی نسبت به غرب و مدرنیته ، با ابتناء بر تفکر و علم حضوری ، حکومت اسلامی را برمی گزیند .
The present research was conducted with the aim of examining a part of the theoretical foundations of two positivist approaches and presence thinking in Iran after the Islamic Revolution, with a comparative method. This essay raises the question that what was the common denominator in the design of positivist attitudes and present science during the Islamic revolution? It assumes: Both approaches have presented the political and social theory leading to their desired governance model in response to the basic needs of the nascent revolutionary system, while explaining the epistemological foundations. The findings of this research show that the first approach, while modeling western modern knowledge with the link of democracy and religion, introduces its governance model as a religious democratic government, but the second approach, in the light of serious criticism towards the West and modernity, with an emphasis on thinking and science Hozuri chooses the Islamic government.