مهر مسیحا و عیسی – دو منجی عصر اشکانی
محورهای موضوعی : باحث معرفتی و روش­ شناختی تاریخ پژوهیامیر امجد رخزادی 1 , کیوان شافعی 2
1 - دانش آموخته کارشناسی ارشد تاریخ ایران باستان، واحد علوم و تحقیقات کردستان، دانشگاه آزاد اسلامی، سنندج، ایران
2 - عضو هیات علمی گروه تاریخ، دانشکده علوم انسانی، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی، سنندج، ایران
کلید واژه: مسیح, عیسی, مهر مسیحا, منجی, مورخین اسلامی,
چکیده مقاله :
گزارشهای مورخین قرون اولیة اسلامی در بارة تاریخ ایران باستان، علیالخصوص دورة اشکانی و اوایل ساسانی، حاوی نواقص و تناقضهایی است. این امر ناشی از منابع مورد استفادة آنهاست. مورخین مذکور به طور کلّی از دو دسته منابع بهره بردهاند که عبارتند از منابع ایرانی و غیر ایرانی. این دو سلسله منابع که مستقل از یکدیگر محسوب میشوند، در تاریخنگاری عصر اشکانی منجر به دو کرونولوژی متفاوت گردیده و طبعاً در ثبت حوادث مهم این دوره منجر به نتایج متفاوتی شدهاند. یکی از این موارد گزارشهایی است که از دو شخصیّت دینی مجزا، یعنی مهرِ مسیحا که در اوایل اشکانی ظهور کرده و حضرت عیسی بن مریم، ارائه کردهاند. زیرا آنها هویّت و زمان ظهور هر یک این دو شخصیّت را از دو سلسله منابعِ مستقل و متفاوتِ فوقالذکر اخذ کرده و بیآنکه متوجه باشند آنها را یکی دانستهاند. مقالة حاضر میکوشد به طور اختصار دلایل مربوط به این موضوع را از لابلای روایات مورخین متقدّم اسلامی بیان نماید.
Reports of the earlier Islamic historians about the history of ancient Iran, especially the era of Ashkanian and the beginning of Sasanian dynasty, contain defects and contradictions which are resulted from sources used by these researchers. These historians generally have used two series of sources including: 1) Iranian and Zoroastrian sources, 2) Non-Iranian or western sources. Since these sources are independent of each other, therefore two different chronologies regarding Ashkanian era have been arisen which naturally led to various results with regard to recording the important events of this era. One of these reports is about two separate religious personalities: Mesiah Mehr and Jesus. They obtained the identity and the time of appearance of these two characters from the two different above mentioned sources and unknowingly they considered the two personalities as one character. This article tries to explain briefly the reasons of this topic through the viewpoints of earlier Islamic historians.
_||_